چالش کتابخوانی طاقچه: مجموعه داس مرگ
خوب چالش مردادماه فرارسید:
"رمانی طولانی که با تمام شدنش دلت برای شخصیتهایش تنگ میشود."
از خیلی قبل تر به این چالش فکر کرده بودم و دوست داشتم کتاب های جدیدتری را بخوانم که فرصت نشد. پس بی هیچ شک و شبهه ای مجموعه داس مرگ را برای این چالش انتخاب کردم.
داس مرگ مجموعه ای سه جلدی نوشته نیل شوسترمن است، کتابی بسیار متفاوت در ژانر علمی تخیلی.
اما چرا متفاوت؟!
شما در این مجموعه تنها با یک داستان جذاب و پرکشش و شخصیت هایی با پرداختی عالی، روبه رو نیستید، بلکه در بسیاری اوقات عمیقا به فکر فرو خواهید رفت و غرق در انديشه خواهید شد که جدا چرا من تا به حال به این موضوع فکر نکرده بودم؟ موضع من در این خصوص چیست؟ در مجموع با کتابی مواجه خواهید بود که بعد از شروعش به سختی می توان ان را زمین گذاشت.
به شخصه در رتبه بندی کتاب های مورد علاقهام ، این کتاب را در رده دوم و بعد از هری پاتر? قرار می دهم. داس مرگ هم مثل هری پاتر دنیایی دارد که وقوع ان در اینده نه تنها غیر ممکن نیست، بلکه کاملا نزدیک و شدنی به نظر می رسد. شخصیت هایی دارد که شما بارها خودتان را جای انها می گذارید، بهشان افتخار می کنید، تشویق شان می کنید، برایشان تاسف می خورید و نگرانشان می شوید. اتفاقات پشت هم و غافلگیری های مداومش، نفس را در سینه هایتان حبس می کند و بیشتر به نویسنده و نبوغش دست مریزاد می گویید که تا به حال کجا بوده! تلنگرهایی خواهید خورد که انتظارش را ندارید و ...
داستان کتاب در اینده ای می گذرد که انسان ها بر مرگ جسمی فائق امده اند و نه تنها امکانی برای احیای بدنشان فراهم آمده بلکه بارها می توانند ورق عمرشان را برگردانده و جوان شوند. هرنوع مدیریت کلان در کل سیاره زمین به ابر تندر واگذار شده(جز یک مورد)، ابر تندری که از نوع هوش مصنوعی با قابلیت های فوق العاده برخوردار است. ابر تندری که فکر می کند، جواب تک تک افراد را میدهد و همه چیز و همه کس را زیر نظر دارد. در کنار این موجود هوشمند، گروهی با نام داس مرگ وجود دارند که مسیولیت انتخاب افراد برای مرگ نهایی را بر عهده دارند، چرا که سطح زمین محدود است و نمی تواند میزبان بی نهایت انسان باشد و پروژه های زیست پذیری در خارج از زمین هم با شکست مواجه شدند(جدا!). این افراد می توانند هر کس را که انتخاب کنند به مرگ نهایی برسانند و ابر تندر هم هیچ دخالتی نه در امورات این افراد می تواند داشته باشد و نه در انتخاب هایشان. مرگ داس ها هم تنها با انتخاب خودشان و از طریق خود خوشه چینی میسر است.
حال اگر در بین این گروه که اختیارات فراوانی دارند، فساد ایجاد شود و خشونت و قدرت طلبی بیش از جولان دهد، سرنوشت انسان و جهان چه خواهد شد؟ (این سوالی است که خط کلی مجموعه را شکل می دهد)
داستان از انجا شروع می شود که یکی از داس مرگ های با شرافت، دو نوجوان را برای کاراموزی خود انتخاب می کند، چرا که هم جمعیت انسان ها همواره رو به فزونی است و هم داس ها با انتخاب مرگ خودشان، همواره در حال کم شدن هستند و باید داس های جدید به مجموعه اضافه شوند.
سیترا و روئن یا همان نوجوان های کاراموز و شخصیت های اصلی کتاب، باید با هم رقابت کنند تا در نهایت یکی از انها انگشتر داس مرگ را در یکی از همایش های سالانه داس ها دریافت کند، همان انگشتری که نگینش ویژگی خاصی دارد و بعد از انجام خوشه چینی یک فرد، به خانواده او تا یک سال از مرگ نهایی مصونیت می دهد.
روابط این دو در ابتدا با هم خوب نیست اما هم شرایط به نحو غیر قابل پیش بینی تغییر خواهد کرد و هم خود این دو نفر....
بخوانید و لذت ببرید....
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه : «دشمن عزیز»
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: نگران نباش
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: کیمیاگر