چالش کتابخوانی طاقچه: مینیمالیست دیجیتال

احتمالا همه ما روزی بوده که سرمون درد گرفته، پاک‌کن مون گم شده، با دوست‌مون دعوامون شده، لامپ دست‌شویی‌مون سوخته! و هر مشکل بی‌ربط و با ربط دیگه‌ای که وقتی به قصد همدلی با والدین‌مون مطرح کردیم جواب گرفتیم از بس سرت تو گوشیته! حالا نه با این غلظت اما فکر می‌کنم خیلی‌هامون اگه بخواهیم منصف باشیم باید قبول کنیم حقیقتا با گسترش فضای مجازی شکل و نحوه چالش‌هامون عوض شده و بله مشکلاتی هم برامون پیش اومده و حرف والدین‌مون زیاد هم بی‌ربط نیست. شاید یکی از رایج‌ترین‌هاش اضطراب همیشه در دسترس بودن و همین‌طور چالش‌های کی منو لایک کرد و کی نظر داد و کی هیچی نگفت در فضاهایی مثل فیسبوک و اینستاگرام باشه. کتاب "مینیمالیست دیجیتال" بر همین پایه و با نگاهی به نقش رسانه‌های عصر دیجیتال دنبال شرح این مسائل و در ادامه دادن راه‌حل‌هایی برای حل معایب استفاده طولانی مدت از این ابزارهاست. در یکی از بخش‌های کتاب به تحقیقی که روی یک سری از نوجوان‌ها که درگیر اضطراب‌های شدید بودند اشاره میشه که خودشون هم اعتراف می‌کنند که به حرف والدین‌شون رسیدن :) و دچار نوعی خفیف از اعتیاد هستند که باعث تشدید نگرانی‌ها و اضطراب‌هاشون از طریق حضور در فضای مجازی هست.

این کتاب نشون میده که خیلی از ما انسان‌های معاصر به این شبکه‌ها و ارتباطات مجازی اعتیاد داریم و این نه از سر سادگی یا حواس‌پرتی ما که حاصل هوشمندی سازندگان و طراحان اصلی این شبکه‌هاست که اون‌ها رو شبیه دستگاه‌های قمار تو در تو و طوری طراحی کردند که رفتن داخل بازی‌شون با خودته و خارج شدن ازش با خدا! :) تکنیک‌هایی که پشتش بحث‌های روانشناسی و فنی و مالی و سودآوری از طرف شرکت‌های سازنده در جریانه که در نگاه اول اصلا به چشم نمی‌آد.

نویسنده البته فقط به شرح مشکل اکتفا نکرده بلکه راه‌حل‌هایی ساده و کاربردی هم برای گذار از این مشکل پیشنهاد داده مثل این‌که در یک دوره پاکسازی سی‌روزه همراهش بشید و هر برنامه‌ دیجیتالی (حتی بازی‌های ویدئویی که ممکنه در نگاه اول چندان هم نوظهور و جدید نباشند) که عضو ضروری زندگی و کار ما رو تشکیل نمیده حذف کنیم و البته در این مدت چیزی که خیلی مهمه جایگزین‌های جدید برای گذران وقت پیدا کنیم و بعد از سی‌روز ببینیم واقعا آیا تلفن‌های هوشمند و ابزارهای ارتباطی جدید اون‌قدر که فکر می‌کردیم در زندگی ما ضروری هستند یا نه؟!

نویسنده در بخش دوم کتاب تحت عنوان تمرین‌ها از روش‌های دیگری مثل تفریح‌ به مثابه کار! و تفریح‌های بافضلیت، ضروریت خلوت کردن با خود، لایک نکردن در اینستاگرام و فیس‌بوک و ریزه‌کاری‌های دیگری جهت تثبیت آنچه که در فصل اول توضیح داده استفاده میکنه و البته علاوه بر تمرین داستان افراد زیادی که باهاش در ارتباط بودند و نتیجه گرفتند رو هم بیان میکنه که البته این قسمت مثال‌ها چندان برای من جالب نبود.

نظر کلی من به کتاب تقریبا متوسط بود و راستش رو بخواهم بگم در نگاه اول که اصلا جذب نکرد! و برام شبیه همون نصیحت‌های تکراری والدین بود اما بعد که دقیق‌تر نگاه کردم متوجه شدم علتش اینه که من خیلی وقته از راهکارهای کتاب استفاده میکنم و به صورت توفیق اجباری از مواهب غرق نشدن در فضای مجازی بهره‌مندم و البته آرامش هم دارم! پس احتمالا برای کسانی که مثل قبل‌تر من با چالش‌های ابزارهای جدید دنیای ارتباطی درگیرند مفید باشه. چون من مدتی گوشی هوشمند نداشتم، چون حالا فقط عمده وقتم که در فضای مجازی‌ هستم مربوط به کارمه و خیلی وقت‌ها فرصت چک کردن شبکه‌های اجتماعی شخصی‌ام دست نمیده، از مراقبه و پیاده‌روی و تنها بودن خیلی وقت‌ها برای نظم دهی به ذهنم استفاده میکنم و طبق توصیه‌های کتاب من هم خیلی وقت‌ها همیشه در دسترس نیستم از طریق شبکه‌های مجازی و خواهش کردم پیام بذارند تا در وقت مناسب جواب بدم. اما خب قبل‌تر کم و بیش با تمام مشکلات مطرح شده در کتاب درگیر بودم.

من کتاب رو به صرف معروف بودن نشر میلکان از این نشر خوندم اما واقعا بعضی جاها دچار پرش میشدم و نمیفهمیدم نویسنده چی میخواسته بگه که بعدتر با خوندن نظرات بقیه افراد متوجه شدم شاید مشکل از مترجم کتاب در ترجمه جملات طولانی کتاب باشه بنابراین من ترجمه میلکان رو به کسانی که قصد خوندن دارند توصیه نمی‌کنم. خود کتاب رو به طور کلی میتونم بگم حتی اگه با شاکله کلی‌اش موافق نباشید اما نکات مفید کم نداره و بالاخره چندین تکنیک و جمله جالب توجه قطعا پیدا خواهید کرد اما به نظرم نویسنده میتونست خیلی خلاصه‌تر هم ایده‌هاش رو بیان کنه. در نهایت امتیاز من به این کتاب سه از پنجه.

کتاب جملات خوب و هایلایت‌کردنی کم نداره اما من با این بخش به شدت موافق بودم!

لینک این کتاب در طاقچه از نشری که من خوندم به قرار زیره:

https://taaghche.com/book/61512

اما همین‌طور که بالاتر گفتم فکر می‌کنم این ترجمه مناسب نباشه و ترجمه ناهید ملکی که خود طاقچه هم همین رو برای چالش پیشنهاد داده بود انتخاب بهتری باشه:

https://taaghche.com/book/67475

نکته بی‌ربط! هم اینکه نقش تبلیغات و طراحی جلد رو هیچ‌وقت نادیده نگیرید. اگه کسی بدون اطلاع از کیفیت ترجمه‌ها عکس جلد دوتا کتاب بالا رو ببینه به نظرتون کدوم بیش‌تر جذبش می‌کنه؟! به نظر من ترجمه نشر میلکان!