زندگی کوتاهتر از اونه که خودمون رو از یادگیری محروم کنیم. شاید دانستههای ما راه کسی رو روشن کرد.
چالش کتابخوانی طاقچه: هنر همهفنحریف شدن در احساسات
یادداشتی برای کتاب تیرماه: کتابی که کمک میکند خودت را بهتر بشناسی.
_سلام، خوبی؟
_ ممنون. خوبم.
سؤالی معمول و متداول در ابتدای هر مکالمه. اما بهراستی وقتی این سؤال را از کسی میپرسیم، چهقدر انتظار داریم تا پاسخی واقعی از او بشنویم و او از عمق احساسات و حسوحالش برایمان بگوید. اگر خودمان مورد خطاب این سوال باشیم چه؟ آیا صادقانه پاسخ خواهیم داد و اصلاً میدانیم در آن لحظه چه حسوحالی داریم تا آن را با دیگران در میان بگذاریم؟
اگر بخواهیم روراست باشیم، خیر. نه خودمان می دانیم چه حسی داریم و نه واقعاً مشتاقیم تا جوابش را از دیگران بشنویم. اما چرا اینگونه است؟ این کتاب تلاش میکند تا پاسخ این پرسش را بیابد و یاریمان کند تا راه درست شناخت احساس، درک آن، نامگذاری، ابراز و تعدیل و تنظیم احساسات را بیاموزیم.
نکتهی اصلی و آشنای این کتاب برای من این بود که فقدان آموزش صحیح از سالهای کودکی و وجود آموزههای فرهنگی و تربیتی غلط مانع شناخت و بروز بهجای احساسات و کنترل آنها میشود. هر چند این کتاب براساس مطالعات و تحقیقات میدانی در مدارس امریکا و یا شرکتهای بزرگ این کشور، به نگارش درآمده، اما از نظر من نتایج آن قابل تعمیم به سایر جوامع نیز هست. به عنوان مثال در جامعهی ما ابراز احساسات از سوی مردان به ویژه غم و اندوه امری نکوهیده و موجب شرمساریست درحالیکه این امر در مورد زنان برعکس است. همچنین معمولاً دختران دعوت به خویشتنداری و سکوت و پرهیز از ابراز هیجان میشوند و رفتار برخلاف این هنجار اجتماعی، به نوعی خروج از خط قرمزهای فرهنگی تلقی میشود.
چنین نگرشهایی سببساز عدم شناخت دقیق و واضح از احساس و انباشت آن شده و میتواند به گونهای دیگر در زندگی شخصی و کاری افراد نمود پیدا کند که اگر ریشهیابی شود، فقدان مهارت شناخت و کنترل احساسات، علت اصلی آن است.
یکی از ابتکارات نویسنده در این کتاب، طرح مفهومی به نام «خُلق سنج» است. نموداری با دو محور عمود برهم که چهار ربع احساسی را نمایش می دهد. زرد (انرژی بالا و احساسات خوشایند مثل زمانی که خبر قبولی در دانشگاه و رشتهی مورد علاقهمان را دریافت میکنیم)، قرمز (انرژی بالا و احساسات منفی مثل خشم هنگامی که کسی در اتوبان جلوی ما میپیچد و سبقت میگیرد)، سبز (انرژی پائین و احساسات مثبت مثل حس آرامش حاصل از نشستن کنار شومینه در شب بلند زمستان و مطالعهی رمان مورد علاقه و نوشیدن همزمان دمنوش محبوبمان) و رنگ آبی (انرژی پائین و احساسات منفی مثل حس ناامیدی و شکست به دلیل عدم کسب نتیجهی دلخواه در کنکور).
نکتهی مهم در مورد خلقسنج این است که احساسات ما دائماً در حال نوسان و تغییر است و با شناخت اینکه الان در کدام ربع این نمودار هستیم، میتوانیم در مدیریت احساساتمان مدبرانه و آگاهانهتر رفتار کنیم.
نکتهی کلیدی دیگر برای من اشارهی نویسنده به فقر کلمه و عدم مهارت ما در بهکارگیری کلمات برای بیان و انتقال احساساتمان است. به عنوان مثال تفاوت بین اضطراب و ترس چیست؟ فرق میان دلخوری و عصبانیت را چهطور توضیح دهیم؟ این ها سؤالاتی بود که برای شخص من بسیار تآمل برانگیز و قابلتوجه بودند.
نویسنده در ادامه به آموزش مهارتهایی برای کنترل احساسات میپردازد که برای آگاهی بیشتر بهتر است خودتان کتاب را بخوانید و از لذت شناخت احساسات خود و دیگران به منظور کمک به آنها و درک بیشتر و متقابل در خانه، محیط کار و تحصیل، بهره مند شوید.
راستش در پایان مطالعهی کتاب، حس کردم مفاهیم ذکر شده در آن برایم آشناست و یادم افتاد که پیشتر در انیمیشن Inside out نیز در قالبی سادهتر به این موضوعات پرداخته شده بود. همچنین اپیزود شانزدهم رادیو راه دکتر شکوری نیز با عنوان «دربارهی چهارنفر» به همین موضوع با شیوهی بیان و زاویهی نگاهی خاص پرداخته است که میتواند مکمل مطالب این کتاب باشد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه : سایه ی باد
مطلبی دیگر از این انتشارات
خودت باش دختر
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: عشق با صدای بلند