چالش کتابخوانی طاقچه : و آنگاه هیچکس نماند

"مطمئن باش گناهت تو رو پیدا خواهد کرد "

و آنگاه هیچکس نماند اثری خارق العاده از مشهور ترین نویسنده ی ادبیات جنایی جهان ،آگاتا کریستی ،است که لقب پرفروش ترین داستان پلیسی تاریخ را از آن خود کرده است.

داستان در جزیره ای دور از دسترس رخ میدهد ؛شخصی به نام آقای اون ده نفر را به دلایل مختلف برگزیده و به عمارت مجللش در این جزیره دعوت کرده. در اولین شب اقامت مهمانان در این عمارت در حالی که همه انتظار آقای اون ناشناس را می کشند؛پیام صوتی ای از طریق گرامافون پخش میشود که هر کدام از این افراد را متهم به جرمی میکند ...

مهمان ها از گروه های مختلفی از جامعه برگزیده شده اند ،گروه هایی که کمتر کسی به مجرم بودنشان فکر میکند ،یک پزشک ،قاضی ای درست کار ،پلیسی سخت کوش و ...

سیر حوادث داستان با گذر زمان هیجان بیشتری میگیرد ،حوادث غیر قابل باوری در جزیره رخ میدهد در حالی که جز این ده نفر فرد دیگری به جزیره وارد نشده ،ترس بر تک تک مهمانان غالب میشود هر کدام از افراد به دیگری مشکوک است و باید با حدسیات خود دست و پنجه نرم کند .

تا آخرین لحظه امکان شناسایی آقای اون وجود ندارد .هیچکس به این راز مخوف پی نمیبرد مگر زمانی که آقای اون شخصا نامه ای به جای می گذارد و تمام ماجرا را از ابتدا باز گو میکند .

کتاب و آنگاه هیچکس نماند بهترین داستان جنایی‌ای بود که خواندم ،نویسنده هر لحظه حقه ی جدیدی رو میکرد و در کمال ناباوری چند پاراگراف جلو تر تمام تصوراتم را نقش بر آب میکرد .حس ترس و اضطراب در تک تک کلمات موج میزند ،قلم بی نظیر آگاتا کریستی خواننده را با خود به جزیره ی آقای اون میبرد و در ماجرا همراه می کند.

این کتاب نیز مانند تمام آثار کریستی از هرگونه توصیف و توضیح هجو به دور است ،تک تک جزییات قید شده درون کتاب خواننده را درگیر میکند و سر نخی جدید برای رسیدن به انتهای داستان را میدهد .

گاتا کریستی داستان نویس مشهور انگلیسی با نوشتن داستان های جنایی و معماگونه و خلق دو کاراکتر مشهور خانم مارپل و هرکول پوارو ،لقب ملکه ی جنایت را از آن خود کرد .داستان و آنگاه هیچکس نماند که از او به جا مانده پرفروش ترین رمان پلیسی جهان است و به گفته ی خودش مشکل ترین داستان او .او جایگاه پرفروش ترین نویسنده ی جهان را در درست دارد درحالی که ژول ورن و شکسپیر به ترتیب در حایگاه های دوم و سوم قرار دارند .

کریستی با نام مستعار مری وستماکوت داستان های عاشقانه هم می‌نوشت .

او با همسر باستان شناسش سفر های متعددی میرفت که تاثیرات مثبتی بر نوشته هایش میگذاشتند.

او در ۸۵ سالگی در انگلستان درگذشت.

(در ابتدا ار کلمه ی کاکاسیاه در کتاب استفاده شده بود که بعد ها به دلیل توهین نژادی به سرخپوست ها به کلمه ی سرباز تغییر پیدا میکند )

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات جنایی و ژانر وحشت توصیه میکنم .دو فیلم و یک سریال کوتاه سه قسمتی نیز از این داستان بی نظیر ساخته شده