چالش کتابخوانی طاقچه: کار عمیق

به نظر من کتاب «کار عمیق» مشکل همیشگی کتاب‌های خودیاری رو داره و پر از مثال‌هاییه که خیلی فایده‌ای برای خواننده ندارن، ولی اصل حرف نویسنده قطعا ارزش خوندن کتاب رو داره. هر چند الویت اول من برای یاد گرفتن نکات مهم اینجور کتاب‌ها همیشه اینه که یه خلاصه‌ی خوب ازشون بخونم.

کتاب کار عمیق با شرح کوتاهی از زندگی افراد معروف و موفقی شروع میشه که کار عمیق می‌کردن و در ادامه از کمبود فزاینده‌ی کار عمیق و ارزش روزافزون اون میگه. نویسنده استدلال می‌کنه که افراد کمی که مهارت کار عمیق رو در خودشون پرورش میدن می‌تونن در دنیایی که به صورت فزاینده‌ای حواس‌پرت‌کن‌تر میشه پیشرفت کنن. قبل از این که ادامه بدم بهتره که برای روشن‌تر شدن موضوع، تعریف کار کم‌عمق رو بنویسم: «کارهای غیرشناختی و غیرمهارتی که اغلب نیاز به تمرکز کامل و حذف عوامل حواس‌پرت‌کن ندارند. این تلاش‌ها اثر خلاقانه‌ای در جهان ایجاد نمی‌کنند و تکرار آن‌ها آسان است».

کتاب دو بخش داره و ایده‌ی کار عمیق و قوانین اون در این دو بخش به تفصیل بیان شدن. در بخش اول می‌خونیم که کار عمیق باارزش، کمیاب و هدفمنده و برای این که در دنیایی که فناوری به سرعت در اون پیشرفت می‌کنه بتونیم موفق باشیم، باید بتونیم با استفاده از کار عمیق به سرعت مهارت‌های سخت و دشوار رو یاد بگیریم. جایی از کتاب می خونیم که «برای تولید در بالاترین سطح خودتان، باید مدتی طولانی، با تمرکز کامل و بدون حواس‌پرتی روی یک وظیفه کار کنید. به بیان دیگر، نوع کاری که عملکرد شما را بهینه می‌کند، کار عمیق است. اگر نتوانید برای مدتی طولانی عمیق کار کنید، به سختی خواهید توانست عملکردتان را به سطح بالایی از کیفیت و کمیت برسانید». البته نویسنده در ادامه به این موضوع اشاره می کنه که کار عمیق تنها مهارت باارزش در اقتصاد نیست و اتفاقا بعضی از مشاغل، مثل رده‌های بالای مدیریتی، نیاز به کار کم‌عمق داره و حواس‌پرتی و داشتن ارتباط مداوم با دیگران از مشخصات این دسته مشاغله.

بخش دوم کتاب درباره‌ی چهار قانون اصلی کار عمیقه. قانون اول: «عمیق کار کنید». حرف اصلی این قسمت اینه که باید سعی کنید روتین‌هایی رو به زندگیتون اضافه کنید تا بتونید کار عمیق رو به یه عادت همیشگی تبدیل کنید. البته نویسنده نمیگه که همیشه باید سخت کار کنید و می‌نویسه که دوری از کار، هم بینش شما رو افزایش میده و هم توانایی مورد نیاز برای کار عمیق دوباره رو ایجاد می‌کنه. علاوه بر این با کار کردن در شب هم مخالفه و معتقده که اثربخشی افراد رو کم می کنه. قانون دوم میگه که «بی‌حوصلگی را بپذیرید» و در توضیح این قانون می‌نویسه که «برای موفقیت در کارهای عمیق باید مغزتان را بازسازی کنید، تا مقاومت در برابر محرک‌های حواس پرتی برایش راحت باشد. این بدان معنا نیست که باید رفتارهای حواس‌پرت‌کن را حذف کنید؛ کافی است به جای آن، توانایی چنین رفتارهایی را برای منحرف کردن توجه‌تان حذف کنید». می‌رسیم به قانون سوم که عملی کردنش برای من تقریبا غیرممکنه: «رسانه‌های اجتماعی را ترک کنید». نویسنده میگه که در حد اعتدلال از اینترنت استفاده کنید و به جای رویکرد «هرگونه مزیت»، رویکرد «موارد اندک حیاتی» رو اجرا کنید. قانون چهارم که قانون آخر هم هست میگه: «کم‌عمقی را کاهش دهید». نویسنده می‌نویسه که ارزش کار عمیق بیشتر از کار کم‌عمقه و باید تا جایی که میشه از کار کم‌عمق دوری کنید. برای اجتناب از کار کم‌عمق باید برای روزتون برنامه‌ریزی کنید و به برنامه پایبند باشید چون پیش‌نیاز کار عمیق اینه که با زمانتون با احترام رفتار کنید.

به طور کلی خوندن این کتاب رو توصیه می‌کنم، ولی به نظرم خوندن همه‌ی مثال‌های کتاب لزومی نداره و فقط باعث خسته‌کننده‌شدنش میشه.


کتاب «کار عمیق: قوانینی برای تمرکز در دنیایی آشفته» نوشته‌ی کال نیوپورت رو می‌تونید با ترجمه‌ی ناهید ملکی در طاقچه بخونید.

https://taaghche.com/book/60844/%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%B9%D9%85%DB%8C%D9%82