چالش کتابخوانی طاقچه : کان لم یکن

《هوالحق》

سلام امیدوارم حالتون خوب و بلا ازتون به دور باشه ?

عزادارایاتون قبول ، ما رو هم دعا کنید?

این ماه برای چالش طاقچه من باید میرفتم سراغ یک کتاب جمع و جور و روون که بشه توی یک روز خوند و تمومش کرد، خیلی ایده داشتم که چه کتابی رو انتخاب کنم اما چون این ماه ریدینگ اسلامپ* شدم رفتم سراغ کوتاه ترین کتابی که پیدا کردم ، کتاب کان لم یکن!?

*ریدینگ اسلامپ: بیماری معروف کتاب خون هاست که در واقع فرد نمیتونه کتاب بخونه و روی متن تمرکز کنه



یک داستان تاریخی سیاسی کوتاه
یک داستان تاریخی سیاسی کوتاه



کان لم یکن

  • نویسنده : امیرعلی نبویان
  • ناشر : خوب
  • امتیاز گودریدز: ۳.۴۴
  • امتیاز من :⭐⭐

فیلم سن پطرزبورگ رو دیدید؟ فیلم نسبتا قدیمی اما جذابیه من دوستش دارم ،

اگر یادتون باشه لا به لای فیلم یک سری برش مستند گونه پخش میشد که به ما درباره ی تاریخ روسیه اطلاعات میداد و در واقع اون تاریخ واقعی با تخیل نویسنده ، داستان رو به وجود آورده بود.

یعنی ایده ی اولیه یه همچین چیزی بوده، چه خواهد شد اگر میراث تزار در ایران پنهان شده باشد؟

کان لم یکن هم همینطوره ، اولش میاد از جنگ جهانی و اتاقی به نام "اتاق کهربا"میگه که از جنس جواهر بوده و در طول جنگ بین چند کشور دست به دست و در نهایت مفقود شده .

حالا چه خواهد شد اگر اتاق کهربا در جزیره ای دور افتاده باشه؟

جزیره ای به نام استرایک که نه متعلق به یک کشور مستقله و نه خوش استقلال داره

چطور بود؟

کان لم یکم یک داستان سیاسی تاریخی و به نظر من تا حدودی طنزه که رده ی سنی داره چون شاید بعضی شوخی های داستان مناسب کودکان نباشه ، و همونطوری که گفتم ماجرا از تاریخچه ی اتاق کهربا شروع میشه و به جزیره ی استرایک میرسه ،

اما در ادامه انگار نویسنده راهش رو گم کرده و مدام ماجراها و گره های جدید به داستان اضافه میکنه و بدون سر و سامان دادن بهشون میره سراغ گره ی بعدی ، و در آخر شما میمونید با یک دنیا علامت سوال ...

البته نویسنده در پایان اعلام میکنه که میدونه داستان ناقصه و شاید روزی ادامه رو بنویسه اما هیچ خبری از ادامه ی کتاب در دست نیست?

با نهایت احترام به نویسنده من نپسندیدم??

البته شاید برای دوست داران سیاست جذاب باشه ?

یک برش از داستان

والاحضرت، درحالی‌که اشک شوق در چشمانش حلقه زده، برمی‌خیزد و با دستانی لرزان استوارنامه بانو «دای یو» را تحویل می‌گیرد که تمامش به الفبای چینی مرقوم شده. شاهزاده در پیچ‌وتاب این رسم‌الخط نامفهوم، سرنوشت را می‌بیند که از نو نوشته‌اند و برگ‌برگ آن را که از نگاه می‌گذراند، گویی تاریخ را ورق می‌زند، انگار اژدهای زرد رام و آرام از دل افسانه‌ها خود را به آخر دنیا رسانده تا ثابت کند بدبخت‌ترین ملت روی زمین هم حق دارد ناگهان روی خوش روزگار را ببیند. ولی تا انتها هرچه نگاه می‌کند حتی یک امضای خشک‌وخالی، و کمترین نشانی از اعتبار وجود ندارد! اشک چشم‌هایش را پاک می‌کند و دوباره... بادقت‌تر... نیست که نیست! فقط به پایین صفحه دوم که گویا هدفِ پدافندِ گوارشِ یک مرغ دریایی قرار گرفته است، به قاعده یک بند انگشت لکه ماسیده که وقتی با ناخن می‌خراشد، همان هم ور می‌آید و پاک می‌شود. ...



لینک کتاب رو اینجا براتون گذاشتم میتونید بهش سر بزنید?

راستی شما این روزها مشغول مطالعه ی چه کتابی هستید؟

برای رفع ریدینگ اسلامپ ایده ای دارید؟این موقع ها چه کاری انجام میدید؟

*ریدینگ اسلامپ: بیماری معروف کتاب خون هاست که در واقع فرد نمیتونه کتاب بخونه و روی متن تمرکز کنه