چالش کتابخوانی طاقچه : کرگدنها هم عاشق میشوند
کرگدنها هم عاشق میشوند کتاب بینظیر نوشته سرکار خانم عرفان نظرآهاری در ۳۶ صفحه، تعاریفی اساسی از دوست، عشق، دوستداشتن و دوستداشته شدن و لیاقت عاشق شدن و عاشقی کردن را به مخاطب ارائه میدهد. کتابی کوتاه که برای گروه سنی کودکان تعریف شده اما تمام نسلها با تمام سلیقه ها میتوانند از متن و تصاویر آن بهره و لذت ببرند.
در ابتدای کتاب به کودکانهترین شکل ممکن واژه "دوست" برای ما تعریف میشود. دوست کسیست که وقتی پشتت میخارد، پشتت را بخاراند. وقتی چیزی و یا کسی تو را اذیت میکند، عامل آزار تو را از بین ببرد یا حداقل برای از بین بردن و رفع کردن مشکلت تلاش کند.
هر عشقی از پس یک دوستی جوانه میزند...برای عاشق شدن اول باید دوست شد اول باید دوست داشت.
دوستی کرگدن و دمجنبانک راهی بینظیر را طی میکند دمجنبانک به کرگدن ابتدا خودش را و سپس دوستداشتن را میآموزد. کرگدن هیچچیز از دوست داشتن نمیداند، نمیداند قلبش کجاست، میداند از حس بودن دمجنبانک بر پشتش خوشش میآید اما همزمان نمیداند از چه خوشش میآید... اما دمجنبانک جنگجوی قصه ما پا پس نمیکشد.
در این کتاب دوستداشتن از نیاز جداست...من تورا دوست دارم چون به تو نیاز دارم فلسفه این کتاب نیست. ریشه هیچ دوستداشتنی نیاز نیست.
کمکم کرگدن علاقههای خود را کشف میکند، و ماندن دمجنبانک در پشتش او را راضی نگه نمیدارد...کرگدن میخواهد دمجنبانک را تماشا کند.
زیباتر از این اعتراف هم داریم ؟ من میخواهم تو را تماشا کنم مثل این است بگویی دوستت دارم بی آنکه از این دو واژه جادویی استفاده کنی. چه تعبیر زیبایی...دست مریزاد بانو نظرآهاری.
و پس از این اعتراف ناشیانه حتی اگر خود کرگدن نداند، تکتک سلول های او میدانند که او دمجنبانک را دوست دارد و اینجا زبان بدن به کمک کرگدن دوستداشتنی قصه ما میآید. اشکهای کرگدن جاری میشود و ما بار دیگر شاهد تشبیهی بیبدیل هستیم. اشکها به قلبهایی نازک و تمامنشدنی تشبیه میشوند.
همانطور که در عنوان این کتاب پیداست، حتی کرگدنهای این دنیا هم میتوانند عاشق شوند فقط کافیست دمجنبانکی هیچوقت امیدش را از آنها قطع نکند و با تمام سختیهای راه شناسایی عشق و قلب، به جنگیدن ادامه دهد چراکه نتیجه این جنگیدنها، دست یابی به زیباترین معجزه عالم خواهد بود، عشق
کتاب زیبا با شعری از جناب حافظ به پایان میرسد شعری که تمام این ۳۶ صفحه را در خود دارد:
پشمینهپوش تندخو
از عشق نشنیده است بو
از مستیاش چیزی بگو
تا ترک هشیاری کند
گاهی برای شروع یک عمر عاشقی فقط به یک تلنگر از سمت دمجنبانک زندگیمان نیاز داریم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: بهار برایم کاموا بیاور
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: کشف توانمندی ها
مطلبی دیگر از این انتشارات
امید واقعی