احتمالاً تنها کاری که بلدم خوندن و نوشتن. همه چیز رو میخونم و از همه چیز مینویسم.
چالش کتابخوانی طاقچه: کمدیهای کیهانی
اولین چیزی که در مواجهه با یه کتاب توجه رو جلب میکنه اسم هر کتابه. و کمدیهای کیهانی یا cosmicomics انتخاب جذابیه. اسمی که خود نویسنده اینطور توضیحش میده که کلمه کیهانی بیشتر از این که معنای "فضایی" بده، تلاشیه برای نزدیک شدن به مفهومم کهنی از ارتباط با جهان. ارتباطی که هرچند برای نیاکان و گذشتگانمون خیلی راحت تر بوده ولی ما اینقدر ازش دور شدیم که حالا برای نزدیک شدن بهش نیاز به صافیهایی داریم و اینجاست که کارکرد کمدی مشخص میشه.
کتاب مجموعهای از دوازده داستان کوتاهه و اولین بار در ۱۹۶۵ چاپ شده. هر چند ممکنه حال و هوای علمی-تخیلی داشته باشه، اما داستانهاش جادویی دارند که ناشی از دور شدن از مرزهای معمول تخیل انسانیه. دور شدنی که با چاشنی انفجاریای از حقایق و فکتهای علمی همراه شده، اما مرزهای اونو در هم میشکنه و بینهایت فراتر میره. برای همین با وجود سالهایی که از نوشته شدنش میگذره قدیمی شدن فکتها ازاردهنده نیست.
داستانها با شکستن مرز های علم ما رو میبرن جایی که تنها دسترسی ما بهشون فقط با تخیلمون ممکنه. لبههای کهکشان در میلیاردها سال پیش، شروع جهان وقتی که همه چیز در یک نقطه جمع شده بود، در لحظه شکل گیری منظومه شمسی، معلق در کشمکش جاذبه ماه و زمینی بسیار نزدیک، وقتی برای اولین بار رنگها در اتمسفر نو دیده شدند و چنین موقعیتهایی اونقدر با بینش امروزی انسان هماهنگ شدند، که پاستا پختن در اغاز جهان نه ناهماهنگ که زیبا به نظر میاد چون هزاران تصویر پیش از پختن پاستا هم در همون نقطه اولیه جا گرفتن.
اما تنها ویژگی این داستانها موقعیتهای خاص اون نیست. راوی این داستانها Qfwfq موجودیتی بی زمان، به عمر خودِ هستی و چند وجهیه، گاهی با بدنی تخت روی سحابی های همیشه تاریک پیش از منظومه شمسی دراز کشیده، گاهی در باری با آشنای قدیمیش از زمان اغاز هستی، در مورد آشناهای مشترکشون حرف میزنه.
راوی با شخصیت پیچیده اش، بیش از هر چیز از نزدیکانی حرف میزنه که روزگاری در تنهایی همیشگی از دستشون داده. نزدیکانی که با دید متفاوتی که به جهان اطرافشون داشتن، تنهایی رو انتخاب کردن یا در اون گیر افتادن. و qfwfq هم هر چند عشق رو میشناسه، البته در نهایت بین اونا و جهان، جهان رو انتخاب میکنه. جهانی که خودش با اولین علامتگذاری اون رو شکل داده، از اولین نقطه اون رو تماشا کرده تا شکل گیری کهکشان، منظومه شمسی، زمین، اتمسفر. و البته بالاترین شیفتگیاش برای اونه. شیفتگی ای که در فریادهایی که رنگها رو اعلام میکنه، موج میزنه و از طنین اون همراه صداش در غلظت نااشنا لذت میبره.
این شیفتگی برای زیبایی ها وقتی کسی که دوستش داره، اونها رو زیبا نمیبینه ناراحت کننده است. رنگها زیبان، اما این زیبایی وقتی معنا پیدا میکنه که اون چیزی که میخوای رو با اونها ببینی. وقتی فرد مقابلت جهان خاکستری و یک شکل رو زیبا میدونه، فریب دادنش برای عادت کردن به رنگها در نهایت اون رو از دسترس خارج میکنه و در اعماق زمین پناه میده و بعد از اون، رنگها هم فروغشان را از دست میدن.
این نزدیکان و محبوبان اغلب بخشی از همان جهانی رو میسازند که qfwfq شیفته اونه. زن کاپیتان برای همیشه در ماه تجلی پیدا کرده، خواهرش در سیاره زمین حل میشه، محبوب گریزان از رنگها در اعماق خاکستری زمین پناه میگیره. و تبدیل به همون علامت هایی میشن که qfwfq در تمام نقاط کهکشان به جا میگذاشت.
من نسخه نشر چشمه این کتاب رو از روی طاقچه خوندم. کمدیهای کیهانی ترجمه اقای میلاد زکریا. میتونید کتاب رو از طاقچه بینهایت هم بگیرید. کتاب کم حجم و روونیه. هرچند به خاطر فضای نااشنا و ویژگیهای خاصش نیاز به تمرکز داره. پیشنهاد من اینه که داستان ها رو با فاصله زمانی کم بخونید و بینشون فاصله نندازین. چون شباهت هایی دارند که در کنار هم زیباتر و جادوییتر میشن و البته لذت چند برابریم ایجاد میکنن.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: جنایات و مکافات
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه : دیوان فروغ فرخزاد
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: راهنمای کهشکان برای اتواستاپزنها