چالش کتابخوانی طاقچه: کمدی‌های کیهانی

من این کتاب رو به پیشنهاد چالش طاقچه و همچنین یکم پیش زمینه ذهنی خوندم. احتمالا هرکسی بخواد بخونتش و یه سرچ ساده دربارش بکنه، متوجه میشه که ژانرش یکم فانتزیه، و یکمم علمی تخیلیه و شاید گاهی هم طنز باشه.

در واقع، چیزی که باید از کتاب انتظار داشته باشین تا بعدش شوک نشین، اینه که قراره با یک سری "داستان کوتاه" که ممکنه گاهی زیادی انتزاعی باشن، مواجه بشین. نویسنده، خودش میگه که به مجله‌های علمی (که بیشتر فیزیک و نجوم و اینطور چیزا هستن) علاقمنده و بعد از خوندن اونا، یه ایده ای به ذهنش میرسیده که با این معلومات علمی‌ای که بدست آورده یه داستانی بنویسه.

احتمال اینکه آدم خوشش نیاد هست، چرا؟ خب این خیلی مشخصه. ممکنه یه جاهایی داستان رو متوجه نشین، یا نفهمین اصلا داره از چی صحبت میکنه و چیشد که به این نتیجه و امثال این‌ها! ولی خوندن این داستان کوتاه ها، خالی از لطف هم نیست. از یه چندتاشون حتما لذت خواهید برد!

کتاب از 12 تا داستان کوتاه تشکیل شده که اسماشون هست:

فاصله ماه

در سپیده دم

علامتی در فضا

همه در یک نقطه

بدون رنگ

بازی‌های بی‌پایان

دایی آبزی

چه‌قدر شرط می‌بندی؟

دایناسورها

شکل فضا

سال‌های نوری

مارپیچ

که هرکدوم از این داستان‌ها به یک موضوع فضایی بعلاوه موضوع انسانی می‌پردازه. خیلی وقتا هم اون موضوع عشقه. درواقع از لحاظ داستانی به صورتی که بخواد شما رو شگفت زده کنه، چیزی نداره. اما وقتی اون داستان کاملا معمولی با مفاهیم انتزاعی و خیالی با یکم قوانین فیزیکی ترکیب میشه واقعا میتونه چیزای به شدت جدید و جالبی بسازه. در واقع باید بگم که، واقعا سبک جدیدی بود! :)

از تیکه‌هایی که از داستان خوشم اومد می‌تونم به اینا اشاره کنم:

از داستان: شکل فضا
از داستان: شکل فضا

اینجا، طرف اول کلی رویاپردازی می‌کنه، که یه سریاشون براش خوشحال کنندست ولی یه سریاشون براش کابوسه. اما نهایتا به این نتیجه می‌رسه که هیچکدومشون اتفاق نمی‌افته، و انگاری که فقط برای خودش این رویاپردازیا معنی دارن. من فکر میکنم که تو زندگی واقعی هم احتمالا همین باشه. یعنی ما کلی فکر و پیش‌بینی می‌کنیم و آخرش هم هیچ اتفاقی نمی‌افته. خیلی خودمونو الکی درگیر یا نگران ممکنه بکنیم و احتمالا این درست نیست. مخصوصا اگه مرتبط با آدمای دیگه باشه که بیشتر، چون واقعا غیرقابل پیش‌بینیه و مام اعصاب و وقتمونو از دست دادیم رفته. :)

از داستان: دایناسورها
از داستان: دایناسورها

خیلی زیبا داره توضیح می‌ده که چطوری ممکنه یه چیزی، حیوونی، فکری، موجودی، واقعا هیچی نباشه و اصلا هم خاص نباشه و کاملا هم به صورت فیزیکی از بین بره؛ اما نسل به نسل انتقال پیدا کنه و زنده بمونه.

از داستان: علامتی در فضا
از داستان: علامتی در فضا

ضمن اینکه طاقچه این کتاب رو گذاشته در بخشی که "شخصیت‌هایش انسان نیستند." و خب، واقعا هم همینطوره. اصلا معلوم نیست که کی داره حرف می‌زنه! به شخصه موقع خوندنش بیشتر انسان‌ تصورش میکردم، احتمالا چون خودمم انسانم :) و این خودش معقوله جالبیه که معلوم نیست دارین از زبون کی داستان رو می‌خونین :)

درکل، من از 5، میتونم بگم بهش 3.5 میدم. آیا پیشنهاد می‌کنم که این کتاب رو بخونین؟ بستگی به شما داره! اگه با موضوعش و مدل داستان نوشتنش مشکلی ندارین، به عنوان تجربه خوندن یه سبک جدید به نظرم کتاب خوبیه. شاید حتی آدمی باشین که خیلی ازش لذت هم ببرین. :) چون ترکیب تخیل با علوم واقعا می‌تونه گاهی فوق العاده عمل کنه.

لینک کتاب در طاقچه عزیز:

https://taaghche.com/book/74405/%DA%A9%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C