چالش کتابخوانی طاقچه: ربه‌کا

انتخاب من برای کتاب آبان چالش طاقچه، «رمانی که در آن عشق حرف اول را می‌زند» ربه‌کا نوشته دافنه دو موریه بود. داستان ربه‌کا تماما درباره عشق است اما به سختی می‌توان آن را یک داستان عاشقانه دانست. آن چیزی که دو موریه در فضای گوتیک داستانش به ما نشان می‌دهد زاویه‌های پیچیده و کثیف‌تر عشق است. چیزی که معمولا در داستان‌های عاشقانه دیده نمی‌شود.


داستان با مونولوگ راوی شروع می‌شود. «دیشب خواب دیدم به ماندرلی برگشته‌ام.» و بعد از توصیفی گیرا از عمارتی که حالا در خواب متروکه مانده و بی تردید دیگر نمی‌تواند به آن بازگردد، راوی شروع به روایت داستان می‌کند. دختر جوانی که خانواده‌اش را از دست داده و به عنوان همراه با پیرزنی اشرافی سفر می‌کند و زندگیش را از این راه می‌گذراند. در یکی از این سفرها با ماکسیمیلیان دو وینتر اشنا می‌شود. آشنایی‌ای که به ازدواج با او منجر می‌شود و راه او را به ماندرلی و گذشته مرموزش باز می‌کند. راوی که حالا خانم دو وینتر دوم است و هرگز در داستان نامی جز این نمی‌گیرد، از گذشته شوهرش خیلی کم می‌داند و چیزهای حتی کمتری در رابطه با دنیای اشرافی و پرتجمل زندگی او و زن اولش ربه‌کا. زنی که حتی پیش از رفتن به مندرلی سایه سنگینی روی او انداخته، اما در مندرلی تمام زندگی‌اش را پر می‌کند.
ربه‌کا در اولین لایه داستانی‌است در مورد انتظارات و تصورات انسان از خود. راوی بی‌نام خود را برای همراهی ماکسیم دو وینتر کافی نمی‌بیند و حضور پررنگ ربه‌کا که یک سال قبل مرده، باعث می‌شود چنان تصور بی نقصی از او بسازد که هرگز نتواند خود را به او نزدیک کند. زندگی شاد و عاشقانه مکس و ربه‌کا حسرتی عمیق برای اوست.
محرک اصلی این تصورات او هم خانه‌دار مندرلی‌است. خانم دنور که از کودکی ربه‌کا را همراهی کرده و عشقی وسواس‌گونه به او و خاطراتش دارد. این تصویر بی‌نقص و کامل بعد از پیدا شدن قایقی که ربه‌کا در آن غرق شده و جسد او فرو می‌پاشد اما اگاهی‌ای شوم‌تر جای آن را می‌گیرد. آیا مرگ او طبیعی بوده؟ رازهای برملا شده ربه‌کا را انسانی عادی نشان می‌دهد و الهه‌ای که راوی تصور می‌کرد را می‌کشد، اما این رازها راوی خام و سرزنده را هم همراه او می‌کشد. چیزی که در ابتدا ماکسیم را به او جذب کرده بود.


دافنه دو موریه در نوشتن این کتاب به شکل محسوسی از جین ایر نوشته شارلوت برونته تاثیر گرفته، نویسنده‌ای که اهمیت زیادی برای او داشت و دنیای جهنمی را در مورد این خواهران نویسنده و برادر کمتر شناخته‌شده‌اشان نوشت. اما ربه‌کا پیچیدگی‌های بسیار بیشتری از جین ایر دارد و هم چنین تعلیق فراگیرتری. عناصری که باعث شد هیچکاک از این داستان اقتباسی بسازد که در ۱۹۴۱ جایزه بهترین فیلم اسکار را از آن خود کرد. ژان فونتین و لورنس اولیویه دو بازیگر مشهور آن روزها نقش‌های اصلی را بازی کردند. اقتباس وفادارانه هیچکاک به خوبی حال و هوای گوتیک داستان را در پالت سیاه و سفید خود درآورد و البته که استاد تعلیق، یکی از بهترین نسخه‌های تعلیق خود را در بستر این داستان به نمایش گذاشت.


چندین نسخه از این کتاب در اپلیکیشن طاقچه در دسترس است. ترجمه خجسته کیهان از نشر افق، ترجمه صدف محسنی از بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه، ترجمه محمد قصاع از بازنویسی دینا مک فالن از نشر قلم، نسخه صوتی انتشارات ماه آوا، راوی گنبد کبود و شنیدار. که ترجمه صدف محسنی در کتاب‌های بی‌نهایت هم قرار گرفته.

https://taaghche.com/book/79056