چالش کتابخوانی طاقچه
با عرض سلام و ادب
من برای اولین بار هست که در چالش کتابخوانی طاقچه شرکت میکنم و کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» اثر رولف دوبلی را برای این چالش انتخاب کردم.
این کتاب به بیان موارد خطاهای شناختی در زندگی روزمره و راهکارهای مقابله با آن می پردازد.
در این کتاب محور تصمیم گیری ها و تفکرات صحیح، منطق بدون دخالت احساس است، و هرآنچه مانع تفکر منطقی است خطا معرفی می شود. بسیاری از تصمیماتی که در زندگی روزمره میگیریم تحت تاثیر احساسات و یا عدم تمرکز بر اصل موضوع و توجه به فرعیاتی است که شاید در نگاه اول توجهمان را به خود جلب کند و به نظر مهم باشد، اما در واقع مانع تفکر دقیق و صحیح بر روی موضوع شود. این کتاب یک نوع تلنگر در هنگام تفکر،ارتباط با دیگران و هشدار و تذکر پیش از تصمیم گیری است. خواندن این کتاب کمک می کند دقت و تمرکزمان به حقیقت هر امر معطوف شود و به اصطلاح حواسمان را بیشتر جمع کنیم و در نهایت به آرامش فکری مطلوبی برسیم.
یکی از راهکارهایی که نویسنده برای خوشحال بودن و آرامش داشتن بیان می کند این است که در حقیقت ما به خوبی نمی دانیم که چه چیزی ما را خوشحال می کند، اما میدانیم که چه چیز هایی باعث ناراحتی مان می شوند. شفاف اندیشی به شما یاد می دهد به جای تمرکز روی اینکه چه چیزی شما را خوشحال می کند، روی هر آنچه موجب خوشحالیتان نمی شود تمرکز کنید و آنها را از بین ببرید. تمام خطاها را کنار بزنید آن موقع است که شفاف اندیشی ظاهر می شود.
در این نوشتار، نویسنده با استفاده از فن پرسش و پاسخ در اغلب تیتر ها به جذابیت نوشته ی خود افزوده و مخاطب را با خود همراه می کند.
و اما چند نقدی که به این نوشتار وارد بود شامل موارد ذیل است:
عنوان کتاب مرتبط با مطالب و متن اصلی کتاب هست اما
بیان ۹۹ مورد خطای شناختی و توضیح مختصر برای هر مورد ، مطالب را برای مخاطب چندان کاربردی نمی کند.
برخی موارد هم پوشانی زیادی باهم داشتند و تقریبا به یک نتیجه ی مشابه و تکراری ختم می شدند.
درست است که برای هر مورد، تعریف، مثال و نتیجه گیری بیان شده، اما اکثر مثال ها در مورد سرمایه گذاری، بورس و وقایعی است که در بازار کار اتفاق می افتد. بنابراین برای عموم ملموس نیست و بهتر بود در توضیحات کتاب به این مورد که برای قشر خاصی مناسب تر هست، اشاره می شد.
بنابراین مطالعه ی این کتاب برای افرادی که در بازار بورس و سرمایه داری فعالیت دارند جذاب تر خواهد بود و بنده برای عموم در مواجهه با تصمیم های روزمره ی زندگی، پیشنهاد نمی کنم.
ترجمه ای که من استفاده کردم از گروه سبکتو بود که در قالب یک میکرو کتاب نوشته شده بود، گاهی در متن احساس میکردم که نتیجه گیری انتهای پاراگراف نامرتبط با متن اصلی و مثالهای آن پاراگراف هست، به نظرم رسید که شاید چون میکرو بوده، با حذف توضیحات بیشتر این مشکل در برخی پاراگرافها به چشم می خورد. بنابراین اگر علاقه مندی بخواهد به طور جدی این کتاب را مطالعه کند، بهتر هست که از ترجمه ی کامل کتاب استفاده کند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: کوری
مطلبی دیگر از این انتشارات
زنده تر از زندگی
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: من خیلی وقته مردهم