یه برنامه نویس عاشق خلق کردن که فیلم دیدن اولویتشه و کتابهاش دوستاشن، از بچگی تفریحش نوشتن بوده و توش واقعا فوق العادس کانتنت مارکتینگ رو مناسب روحیاتش میبینه و تصمیم گرفته از اینجا شروع کنه.سلام ....
چالش کتابخوانی طاقچه1401: گردان قاطرچی ها
?این ماه قرار بود بریم سراغ خوندن کتابی که سن و سال نمی شناسه؛ خب بریم همراه بشیم با سفر جذاب این ماه من.راستی شما این ماه چه کتاب یا کتاب هایی رو تموم کردین که به نظرتون مناسب هر سن و سالی بوده ؟
??درباره کتاب
ماجرا اینکه چندتا بچه مدرسه ای به قول امروزی ها تخس که کارشون به مسخره گرفتن بزرگترهاست برای جلب توجه، تقسیم شدن بین چندتا گردان که تک تک رزمنده هاش عاصی شدن از دست کاراشون، تا حدی که از همه عملیات ها کنارگذاشته میشن و مدام بین بخش های عقب تر و پشتیبانی جبهه دنبال جا میگردن. حالا این وسط چرا؟ و چگونه؟ یه فرمانده تصمیم عجیبی میگیره و دستور میده همه این 6 تا نوجوون خیره سر و دردسرساز کنار هم جمع شن تو یک گردان ؟ همون چیزیه که اگه میخواین متوجه اش بشین و با این 8 تا شخصیت جذاب ( 6 تا نوجوون و 2 تابزرگسال) آشنا بشین باید بشینید پاش و بخونیدش.?
?راستی گردان قاطرچی ها جلد دومی هم داره که با عنوان «کودکستان آقا مرسل» منتشر شده.
??نظرم راجب کتاب
?گردان قاطرچی ها نه تنها من رو همراه کرد با خودش که مشتاقم میکرد هرچه داستان جلوتر میرفت برای فهمیدن رمز و راز و حکایتش.
?روایت طنزگونه داستان بسیار دلنشین و حال خوب کنه؛ اغراق نکردم اگه بگم یه سری بخش ها از کتاب رو که میخوندم به قدری بلند بلند میخندیدم که همه اهل خونه دنبال دلیل رفتارم میگشتن و براشون سوال بود که مگه چی تو این کتاب نوشته که من به دلم چسبیدم و اشک تو چشمام جمع شده(البته اینو دیگه اغراق کردم?)
?دو تا شخصیت هستن که دلم میخواد ازشون اسم ببرم ⛔خطر اسپویل:
?یوسف فرمانده گردانی شده که سایر فرمانده ها اون رو به عنوان یکی مثل خودشون جدی نمیگیرن؛ به خاطر سن و سالش و به خاطر گردانش، اما چیزی که نظر من رو بسیار به خودش جلب کرد این بود که یوسف در نهایت به عنوان یک فرمانده حتی با همه تصمیم های غلطی که گرفت؛ خودش رو ثابت کرد. حقیقتا دلم میخواست در انتهای داستان شاهد شهادت باشیم اما خب نظر من و نویسنده مثل هم نبوده انگار.
? کرامت نمونه ی یک کٌرد باغیرت رو در داستان به تمامی برامون نمایان میکنه، شجاعتش، همراهیش، کاربلد بودنش، همدردی و مهر و محبتش از اون برای من یک شخصیت دوست داشتنی ساخت که به نظرم اگه قرار بود درجه نظامی تو گردان بهش بسپارن حتما شایستگی جایگاه Lord Hand رو میداشت?
⛔خطر اسپویل: بیشتر از همه عاشق خلاقیت نویسنده در انتخاب اسامی سایر اعضای گردان شدم. اخه شما ملاحظه بفرمایید: ريیس بزرگ، دماغو، کوسه جنوب، بروسلی، رخش رستم، تورنادو، عقاب کوهستان، شاهین، آذرخش، چَپول، آتیش پاره، پیکان، جفتک آتشین، قُزمیت، پهلوون، لب شتری( انصافا همین اسامی شما رو کنجکاو نمیکنه برای شروع خوندنش؟)???
?بخونیم یا نه؟
?گردان قاطرچی ها اولین تجربه من از خوندن کتاب دفاع مقدس در ژانر کودک و نوجوان بود. داوود امیریان رو بابت کتاب جام جهانی در جوادیه اش میشناختم؛ میدونستم که روان مینویسه و عامیانه ولی اثری ازش نخونده بودم تا عنوان پیشنهادی چالش این ماه. از بین کلیه کتاب های پیشنهادی طاقچه چندتایی رو خوندم و حقیقت اینکه هیچ کدوم نتونستن دلیل کافی برای تموم کردن کتاب و جلو بردنش رو بهم بدن تا اینکه چشمم خورد به اسم جالب این کتاب و البته طراحی جذاب روی جلد پس شروع کردم به خوندن و بیگ بنگ این همون روایت جذابی بود که دنبالش میگشتم
?اره به قطع این کتاب سن و سال نمیشناسه پس اگه یک هفته سخت کاری رو پشت سر گذاشتین برای ریکاوری اخر هفته این کتاب انتخاب خوبی میتونه براتون باشه. دور هم جمع شین با دوستاتون و بلند بلند بخونید این کتاب رو و خوش بگذرونید.
اینم لینک کتاب در طاقچه: اشتراک طاقچه بی نهایت رو دارین دیگه!؟?
مطلبی دیگر از این انتشارات
صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی
مطلبی دیگر از این انتشارات
این راهش نیست
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: بیروت ۷۵