چالش کتاب‌خوانی طاقچه: "دوستت دارم" امضای من است

موضوع ماه اردیبهشت چالش کتاب‌خوانی طاقچه، شعر هست. من برای این ماه و موضوع، کتاب دوستت دارم امضای من است رو انتخاب کردم. کتاب بر حسب چیزی که در عنوان بيان شده، مجموعه از شورانگیزترین ترانه‌های نزار قبانی است. تا جایی که به یاد دارم، تا قبل از این چالش کتاب شعر دیگه‌ای رو به صورت کامل نخونده بودم. برای همین موقع انتخاب اینکه چه کتابی را بخونم، ترجیح دادم که کتاب انتخابی پرحجم نباشه. همینطور، از نزار قبانی تیکه شعرهای عاشقانه‌ای به عربی و یا فارسی خونده بودم. ولی بیشتر از اون آشنایی نداشتم. جوری که ویکی‌پدیا میگه، نزار قبانی دیپلمات، شاعر، نویسنده و ناشر سوری است. در مقدمه کتاب در مورد اشعار نزار و اینکه چه افرادی ترانه‌هاش رو خوندن مطالبی نوشته شده است.


مگر شک داری که زیباترین زن جهان هستی؟
و مهم‌ترین زن جهان؟
آیا شک داری که وقتی تو را به دست آوردم
کلید همه گنج‌های جهان به دستم افتاد؟
آیا شک داری آن هنگام که دست تو را گرفتم
سامان جهان به هم ریخت ؟
شک داری روزی که به قلبم آمدی
بزرگ‌ترین روز تاريخ است
و آمدنت
بهترین خبر جهان

بخشی از شعر دوستت دارم امضای من است


کتاب دوستت دارم امضای من است، به نسبت کتاب کم حجم است و چند مورد از شعرهای نزار قبانی در آن نوشته شده است. شعرهای کتاب عاشقانه و دل‌نشین بودند. البته شعر فال‌گیر دارای ریتم متفاوتی بود و با توجه به فضا و شاعر، خیلی نتوانستم با فال‌گیر ارتباط بگیرم.


کولی نشست و خيره شد
با چشمای وحشت زده
گفت: پسرم... غصه نخور
این قصه رو خدا چیده
هرکی به دین عاشقی
بمیره اسمش شهیده
گفت که باید بجنگی و ...
تمام دنیاس میدونت
دارم میبینم پسرم
یه دنیا غم تو فنجونت

بخشی از شعر فالگیر

البته وقتی که شعر فال‌گیر رو به تنهایی میخونم، دوست داشتنی و دلنشین هست، ولی در کنار بقیه‌ی شعرهای کتاب خیلی متفاوت و عجیب به نظر می‌آید. بیشتر برای من حس شعر‌های فروغی رو می‌داد تا شعری از نزار قبانی. ولی دلیل این حس ریتم شعر و احتمالا ترجمه‌ی شعر هست.


عشقت به من آموخت
شب‌ها چگونه اندوه غربت‌زدگان را بزرگ می‌کنند
به من آموخت
چگونه بیروت را ببینم
مانند زنی سرکش و افسونگر
زنی که هر شب زیباترین جامه‌هایش را می‌پوشد
بدنش را عطر می‌زند
و به ديدار ملوان‌ها و فرمانده‌ها می‌رود
عشقت به من آموخت
گریه کنم
بی آن‌که گریه کرده باشم
به من آموخت ... اندوه چگونه به خواب می‌رود
مانند گداهایی که هر دو پایش را بریده‌اند
و در گوشه‌ی خیابان‌های روشه و حمرا میخوابد

بخشی از شعر عشقت به من آموخت


در کل کتاب را دوست داشتم، البته حس میکنم که به نسبت کتاب‌های دیگری که از نزار قبانی موجود هست، میتواند کتاب ضعیف‌تری باشد. (این اولین کتابی هست که از نزار قبانی خواندم، برای همین این جمله خیلی منطقی نیست.)

البته یک مورد مهم در خوندن کتاب شعر ترجمه شده، کیفیت ترجمه هم هست. مثلا اگر دانش عربی بیشتری داشتم، علاقه مند بودم که به شعرها به زبان اصلی هم نگاهی بکنم.

کتاب «دوستت دارم امضای من است» را از طاقچه دریافت کنید.

https://taaghche.com/book/61458/%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%B6%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA