چالش کتابخوانی طاقچه: راز بین دو نفر
چالش کتابخوانی طاقچه بهانهای شد برای شروع اولین کتاب در سال جدید.
با اینکه بین دوستام به عنوان فردی کتابخوان شناخته میشم (دی :) ) اما با کتابهایی که برای افراد اول راه پیشنهاد شده بود احساس نزدیکی بیشتری کردم و به دنبال کتابی که در اون قتل اتفاق بیفته رسیدم به کتابی از کارن مک منس تحت عنوان "راز بین دو نفر".
یکی از مواردی که من توی کتابخوان طاقچه بهش علاقه دارم خوندن نظرات بقیه و بریده های کتابه.
از امتیازی که کتاب کسب کرده و نظرات سایر افراد اینطوری به نظر میرسید نویسنده یک راوی قدرتمند هست که قبلا هم با کتاب دیگری تحت عنوان "یکی از ما دروغ میگوید" خوش درخشیده و این کتاب پیرنگ داستانیش و حتی طرح جلدش نسخه ضعیفتری از کتاب قبلی نویسنده است. (شاید هم یک شگرد تبلیغاتی تا کسانی که کتاب اول نویسنده رو دوست داشتند با دیدن طرح جلدی مشابه به خوندن این کتاب هم علاقهمند بشن)
خیلی وقت بود که کتابی رو یکنفس نخونده بودم مخصوصا که قبل از شروع این کتاب هم داشتم برای شروع کتابخوانی نسخه پیرطریقت طاقچه را با "کمدیهای کیهانی" امتحان میکردم (طمع جایزه چه نمیکنه با آدم! ؛) ) و با این که حجم صفحات اون کتاب کمتر بود اما از اواسط قصه دلم یک کتاب هیجانانگیزتر میخواست و "راز بین دو نفر" خودش بود!
من کل کتاب رو یک نفس و در عرض پنج ساعت خوندم؛ روایتی که با حضور یک جفت دوقلوی نوجوان به شهر زادگاه مادرشان شروع میشه؛ شهری زیبا و رویایی در مرز کانادا (خوبی یا شاید بدی کتاب خوندن در مقایسه با فیلم دیدن اینه مجبوری تمام چهرهها، مکانها و موقعیتها رو خودت تصور کنی و در اینجا وقتی از زیبایی شهر حرف میزد من به یاد کارتون آنیشرلی همچو فضایی رو در ذهنم تصور میکردم :) )، شهری کوچک که سابقه عجیبی در گمشدن و قتل دختران نوجوان داره و حالا با ورود این دوقلوها قراره باز هم شاهد یک ماجرای دیگه باشه.
ترتیب فصلهای کتاب جالبه و راوی هر فصل یا الری دختر نوجوانی هست که سالها قبل خالهاش در بازگشت از کتابخونه گم شده و هرگز معلوم نشده سرنوشتاش چی شده و به همین دلیل از بس کتابها و فیلمهای جنایی دیده شم کارآگاهی به ظاهر قویای پیدا کرده یا مالکولم پسری که برادرش یکی از مضمونین قتل یکی دیگه از دخترانی بود که از دست رفته.
نویسنده شخصیت ها رو خوب پردازش کرده و با اینکه قصه افراد فرعی زیاد داره اما تقریبا خوب و کامل حداقل در پایان قصه میتونید علت هر رفتار و واکنش رو متوجه بشید.
روند قصه از اواسط داستان بسیار تند میشه و هر لحظه داده جدید و حدس جدید در پی قاتلی که حالا باز جنجال تازهای در شهر کوچک قصه به پا کرده و ترس رو در دل مردم انداخته زده میشه اما اینکه قاتل اصلی چه کسی هست و انگیزهاش چی بوده یکی از نقاط قوت داستان بود که به خوبی آخر قصه رو میشه و احتمالا به سختی قابل حدس هست.
از دیگر نکات جالب دیگه این کتاب برای من؟! بخشی از فرهنگ جامعه آمریکایی که نوجوانان از همون سنین کم باید دنبال کار برای خودشون باشند و ایضا کالج رفتن نیاز به یک پشتوانه مالی قوی داره و البته که لازم نیست حتما بری! روابط بین فردی و آزادیهایی که یک خانواده به فرزندانش میده و نوع روابط دوستی بین نوجوانان قصه.(البته که کلا اینها نکات بدیهی قصه بودند! و قطعا برای خواننده و نویسنده آمریکایی با فکر قبلی نوشته نشده اما احتمالا برای یک خواننده ایرانی مثل من جالب توجه اومد!)
نکته بعد اینکه خیلی وقت بود هر کتابی که برچسبهایی تحت عنوان پرفروشهای نیویورکتایمز و ... داشت برای من تویذوق زن بود! اما خوشبختانه حداقل در مورد این کتاب نظر من به افرادی که این کتاب رو پرفروش نیویورکتایمز کردند نزدیک بود! چون به نظرم کاملا ارزشش رو داشت!
و همینطور که در اول نوشتهام گفتم گویا کتاب قبلی نویسنده از این یکی قویتر هست که خب چون به نظر من این کتاب خوب بود بسیار مشتاق شدم ببینم خوبتر از این رو چطور نویسنده نوشته و احتمالا به زودی کتاب "یکی از ما دروغ میگوید" را هم بخونم!
و در پایان آیا این کتاب رو توصیه میکنم؟! با این که یک رمان نوجوانانه بود با قهرمانان نوجوان، بله البته! پیشنهادش میکنم به دلیل روند تند و جذابش و پایان غیرقابل حدس ماجرا!
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه 1401: برنامه ریزی به روش Bujo
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: چرا خوشبخت باشی وقتی میتونی معمولی باشی
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه : کتاب حرمسرای قذافی