چالش کتاب‌خوانی طاقچه:‌ سوگ، درآمدی فلسفی.

برای ماه دی چالش کتاب‌خوانی طاقچه باید کتابی رو می‌خوندم که با مرگ چهره به چهره شوم. برای من که اضطراب مرگ دارم در عین حال که موضوع ترسناکی بود، موضوعی هم بود که گزینه‌های زیادی درباره‌ش توی لیست کتاب‌های در انتظار خوندن داشتم. تصمیم گرفتم کتاب «سوگ، در آمدی فلسفی» از مایکل چلبی نشر بیدگل که مدت‌هاست منتظرم بر اضطرابم غلبه کنم بخونمش رو انتخاب کنم و بقیه کتاب‌ها رو در کنارش ادامه بدم :))) و در نهایت کتاب «مرگ» تاد می رو هم خوندم که صحبت در باره‌ش در این مقال نگنجد.

چلبی در کتاب «سوگ، درآمدی فلسفی» به بررسی خود سوگ پرداخته. به عقیده‌ی چلبی فلاسفه اغلب از پرداختن به این موضوع اجتناب کردند، در حالی که این موضوع خود یکی از مباحث مهم فلسفی زندگی هر فرده. چرا که افراد خواه ناخواه با سوگ روبرو می‌شوند. مایکل چلبی در مقدمه‌ی کتاب اشاره می‌کنه که یکی از مهم‌ترین اهدافش از نوشتن این کتاب همین موضوع بوده که اهمیت سوگ و بررسی آن در تفکرات فلسفی رو نشون بده. در بررسی سوگ، مایکل چلبی این موضوع رو مطرح می‌کنه که سوگواری به نوعی در نهایت به خودشناسی منجر می‌شه و با سوگواری در واقع به این می‌رسیم که چه کسی بوده‌ایم، که هستیم، و کسی که از دست دادیم چه بوده است. چلبی در ادامه اشاره می‌کنه که فهم سوگ کار دشواریه و علاوه بر این، چون با از دست دادن همراهه برای ما دردناکه، پس تجربه‌ی آن یا تحقیق و بررسی در باره‌اش به ما اضطراب می‌ده. چیزی که من با گوشت و استخوون درکش می‌کنم.

کتاب بعد از مقدمه‌ی مفصل چلبی به هفت بخش تقسیم می‌شه. در بخش اول با اشاره به حدود سوگ به بررسی این موضوع پرداخته شده که آیا برای همه سوگوار می‌شیم؟‌ یا میزان سوگواری ما برای همه افراد یکسانه؟ در بخش دوم درباره‌ی چیستی سوگ صحبت می‌شه. بخش سوم به چطور روبرو شدن با سوگ می‌پردازه و بخش چهارم در ادامه‌ی همین بخش درباره‌ی چگونه بهره بردن از درد سوگه. بخش پنجم به بررسی این سوال می‌پردازه که «آیا سوگ عقلانی است؟». در بخش ششم این موضوع که سوگواری یک وظیفه نیست مطرح شده و در بخش هفتم درباره‌ی درمان سوگ به عنوان موضوعی در زمینه‌ی سلامت روان صحبت شده.

بخشی از کتاب که در مورد کسانی که برایشان سوگواری می‌کنیم بود برای من به شدت جذاب‌تر از سایر فصل‌ها بود. در بخشی از این فصل چلبی می‌گه «ما نه می‌توانیم نه مجبوریم سوگوار مرگ تمام آدم‌ها شویم. زندگی تک‌تک آدم‌ها اهمیت دارد و از این رو مرگ هر انسانی نیز مهم است. ولی زندگی هر انسانی برای ما به عنوان یک فرد (به یک اندازه) اهمیت ندارد؛ و همینطور، مرگ هر انسانی نیز برای ما به عنوان یک فرد (به یک اندازه) اهمیت ندارد». به نظرم این مطلب نکته‌ایه که این روزا بارها باید با خودمون تکرار کنیم، قبل از اینکه به هم برای به یک اندازه سوگواری نکردن در مورد همه موضوعات خرده بگیریم.


کتاب هرچند موضوع خوبی رو بررسی کرده و روند خوبی برای بررسی فلسفی سوگ، بررسی واکنش‌های مربوط به سوگ، و بررسی روانشناختی سوگ داره ولی به نظرم دچار تکرار مباحثه و ایده‌ی هر فصل در صفحات کمتری می‌تونست مطرح بشه. نمره من به کتاب ۳ از ۵ه، و اگر می‌خواید درباره‌ی سوگ یک بررسی فلسفی-روانشناختی بخونید می‌تونید کتاب «سوگ، در آمدی فلسفی» رو از لینک زیر دریافت کنید.



https://taaghche.com/book/152778/%D8%B3%D9%88%DA%AF