چالش کتابخوانی طاقچه: شدن.
کتابی که برای ماه خرداد چالش کتابخوانی طاقچه باید میخوندیم باید یک بیوگرافی میبود. من از مدتها قبل مشتاق بودم کتاب بیوگرافی میشل اوباما همسر باراک اوباما رو بخونم. در نتیجه کتاب شدن (میشل شدن) میشل اوباما انتخاب قطعی من برای خرداد ماه شد.
کتاب سه بخش داره، بخش اول میشل شدن، بخش دوم ما شدن و بخش سوم بیشتر شدن. در بخش اول میشل اوباما درباره دوران کودکی، نوجوانی و جوانیش صحبت میکنه. میشل در یک خانوادهی غیر مرفه به دنیا اومده ولی پدر و مادرش تمام تلاششون رو برای رشد و پیشرفت فرزندانشون کردند. میشل اوباما به کالج رفته و بعد دانشجوی حقوق شده و در ۲۶ سالگی به شغل خوبی دست پیدا کرده. بخش اول در همین جا و در نقطه تلاقی زندگی میشل با باراک اوباما به پایان میرسه و در بخش دوم ما آشنایی میشل و باراک، پیشرفت زندگی و رابطه و ازدواج و سپس خانواده شدن و متولد شدن دو فرزندشون رو میبینیم. برای من بخش دوم بخش جذابی از کتاب و همینطور غمانگیزترین بخش کتاب بود. بخش دوم بر خلاف بخش اول که پر بود از خاطرات و توضیحات خستهکننده، برای من هیجانانگیز بود. نحوه ی آشنایی باراک و میشل، رابطهی از راه دورشون و حتی نوع خواستگاری باراک از میشل برای من خیلی جالبتر از توضیحات میشل در بخش اول کتاب بود. بخش دوم غمانگیز هم بود. در این بخش کتاب و این برهه از زندگی میشل، میشل دوست نزدیکی رو به خاطر سرطان از دست میده که به نظر من بسیار تاسفآور و ناراحتکننده بود. و بعد فوت پدر میشل، به نظرم جزو اثرگذارترین وقایع این بازهی زندگی میشل به حساب میآید. بخش دوم با ماجرای تصمیم باراک برای ورود به کاخ سفید و روز انتخابات به پایان میرسه و بخش سوم، بخش بیشتر شدن، بخشیست که میشل از زندگیش به عنوان اولین بانوی اول سیاهپوست کاخ سفید میگه. این بخش هم جذابیتهایی برای من داشت. دربارهی زندگی افراد در کاخ سفید، دیدارهاشون با مقامات دیگر مخصوصا دیدار با خانواده سلطنتی انگلستان خوندن برای من جالب بود. تجربهای که یک انسان، با زمینهی عادی و با توصیفاتی که در دو فصل قبل از میشل خوندهایم، خیلییییی به ندرت میتونه بهش دست پیدا کنه. بخش سوم کتاب به من نشون داد که زندگی به عنوان بانوی اول کاخ سفید و به عنوان یکی از شاخصترین مقامات دنیا هم میتونه جالب و پر از فرصتهای دستنیافتنی باشه هم پر از محدودیت. بخش سوم با پایان دوره ریاست جمهوری باراک اوباما و به روی کار اومدن دونالد ترامپ و با توصیف روز سوگند خوردن دونالد ترامپ به پایان میرسه. میشل در باره پایان این دوره مینویسد که «آن روز من همزمان چند جور احساس داشتم: خسته بودم، احساس غرور میکردم، پریشان و مشتاق بودم؛ اما بیشتر، به این خاطر که میدانستم چند تا دوربین فیلمبرداری در حال ضبط تکتک حرکات ما هستند، سعی داشتم خودم را کنترل کنم. من و باراک عزم خود را جزم کرده بودیم که این تعویض قدرت را با وقار و بزرگواری انجام دهیم و این هشت سال را با آرمانهای خود و خویشتنداری به پایان برسانیم. حالا دیگر به آخرین لحظات رسیده بودیم.» و بعد میشل اوباما دوباره به زندگی غیر سیاسی خودش برمیگرده و کتاب شدن نوشته میشه.
کتاب از نظر من کتاب خوبی بود، فصلهای مربوط به بخش اول و میشل شدن برای من کمی خستهکننده بود. ولی بخش دوم و سوم تا حد خوبی برام جاذبه داشت. نمرهی من به کتاب ۳.۵ از ۵ خواهد بود.
من کتاب رو از طاقچه و با ترجمهی سودابه قیصری و با عنوان «میشل شدن» خوندم. اگر مایل به خوندنش هستید میتونید از لینک زیر دریافتش کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه : زن آقا
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: دزد مووزوزی و انسان فرهیخته
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: پیرمرد و دریا