چالش کتابخوانی طاقچه: صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی
من این کتاب رو خیلی اتفاقی توی فروشگاه فرهنگ دیدم و توضیحات کتاب برام جالب بود و خریدمش. مدتها توی قفسهی کتابهام بود و فرصت نمیشد بخونمش. وقتی اسمش رو در بین کتابهای مناسب ماه شهریور چالش کتابخوانی طاقچه دیدم خوشحال شدم که بلاخره میخونمش ولی فکرش رو هم نمیکردم تا این اندازه کتاب جالبی باشه.
کتاب «صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی: ماجراهای واقعی یک زن و یک شکمپا» یک کتاب غیرداستانی از زبان یک خانم دچار یک بیماری نادره. نویسنده بابت این بیماری نادری که بهش دچار هست نمیتونه تخت رو ترک کنه و در این بین یکی از دوستانش از جنگل حلزونی رو همراه با خودش به اتاق نویسنده میاره و اون رو توی گلدون کنار تخت نویسنده رها میکنه. نگاه اولیه نویسنده به حلزون جالب و همزمان دچار تردیده. «با خود فکر کردم، چرا باید از یک حلزون خوشم بیاید؟ اصلاً با آن چه کنم؟ نمیتوانستم از تخت بیرون بیایم تا آن را به جنگل بازگردانم. خیلی برایم جالب نبود، و اگر هم زنده بود، پذیرش مسئولیت آن -بهویژه مسئولیت یک حلزون، مهمانی چنین ناخوانده- بیش از طاقت من بود. دوستم مرا در آغوش گرفت، خداحافظی کرد، سوار ماشینش شد و رفت.» و داستان شکل گرفتن این کتاب از همین نقطه شروع میشه. نویسنده دربارهی بیماریش توضیح میده که «در سی و چهار سالگی، در سفری کوتاه به اروپا، یک عامل بیماریزای ویروسی یا باکتریایی اسرارآمیز مرا از پا انداخته و نشانههای عصبی شدیدی در من ایجاد کرده بود. فکر میکردم فناناپذیرم. اما نبودم. خیال میکردم اگر مشکلی پیش بیاید، پزشکی مدرن خوبم میکند. اما نکرد. متخصصان پزشکیِ چندین کلینیک مهم نتوانستند این متهم عفونی را تشخیص دهند. تا چند ماه مدام در بیمارستان بستری و مرخص میشدم، و عوارض بیماری جانم را تهدید میکرد. یک داروی آزمایشی که در اختیارم قرار گرفت وضعیتم را تثبیت کرد، هرچند چندین سال طاقتفرسا طول کشید تا بهبودی نسبی حاصل شود و بتوانم به کارم بازگردم. پزشکان میگفتند که من بیماری را پشت سر گذاشتهام و من هم دلم میخواست حرفشان را باور کنم. سرخوش از این بودم که بیشتر زندگیام را پس گرفتهام. اما ناگهان از ناکجا با چندین نوبت عودِ غافلگیرکنندهی بیماریام روبهرو و بار دیگر بستری شدم. از این گذشته، آزمایشهای پیچیده نشان دادند که میتوکندریهای سلولهایم دیگر درست کار نمیکنند و به دستگاه عصبی خودمختارم آسیب رسیده است؛ تمام کارکردهای بدن که آگاهانه کنترل نمیشوند، ازجمله ضربان قلب، فشار خون، و گوارش، از کنترل خارج شده بودند. دارویی که پیش از آن مؤثر واقع شده بود، اکنون پیامدهای جانبی خطرناکی ایجاد میکرد؛ کمی بعد این دارو از بازار خارج شد.» و در برابر این بیماری تنها کاری که میتونه انجام بده دووم آوردنه. دووم آوردنی که در یک دورهای از بیماری با حضور حلزون میگذره.
توصیفهای نویسنده از وضعیت بیماری و روحی خودش در کنار توجه به حلزون و به نحوی الگو گرفتن از نوع زندگی حلزون و مقایسه زندگی محدود خود بیمار با زندگی حلزون جزو جذابیتهای این کتاب بود (هرچند مدت زمان بیماری نویسنده بسیار بیشتر از زمان حضور حلزون و بچهحلزونهایی بوده که در فصلهای مختلف بهشون اشاره شده). نویسنده شرایط بیماریای که تا قبل از کتاب از وجودش بیاطلاع بودم رو به خوبی و کاملا قابل درک توصیف کرده بود. علاوه بر اون توضیحاتی که در باره زندگی این نوع جانوران و غذا خوردن و واکنشهای دفاعی و سیستم بدنشون و سایر مسائل مطرحشده داده شده بود باعث کنجکاوی بیشتر من دربارهی حلزونها بود. تا حدی که وقتی در حین خوندن کتاب مبتلا به کرونا شدم، اولین آرزویی که داشتم این بود که کاش در ایام قرنطینهام یک حلزون داشتم و با دقت به رفتار و حرکاتش نگاه میکردم و آنچه خوندم رو در واقعیت میدیدم (متاسفانه حلزونی نداشتم و ایام قرنطینه با دیدن ویدیوهای مربوط به حلزونها گذشت!) این میزان انگیزهای که کتاب در رابطه با بررسی زندگی حلزونها به من داد برای خودم غیرقابل باوره.
ریتم کتاب کند نمیشد و از ابتدا تا انتهای کتاب برای من جذاب بود. لحن کتاب لحن خشک و رسمی و فقط درراستای ارائهی مستنداتی درباره زندگی حلزونها نبود و این من رو خیلی خوشحال میکرد. علاوه بر اون ترجمهی آقای کاوه فیضاللهی بسیار خوب و روان بود. در کنار ترجمه، برای این کتاب تصویرگریهایی هم انجام شده بود که دیدنشون خیلی به خستهکننده نبودن کتاب کمک کرد. علاوه بر اینها، در مقدمهی کتاب لینک وبسایت نویسنده که در اون صدای غذا خوردن حلزونش رو ضبط و منتشر کرده، معرفی شده و توصیه میکنم حتما بهش مراجعه کنید.
نمرهی کتاب از نظر من ۵ از ۵ خواهد بود. اگر مایلید کتاب رو بخونید و یا بشنوید میتونید نسخه الکترونیکی و یا صوتی اون رو از طاقچه و لینکهای زیر دریافت کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
سیزده دلیل برای اینکه...
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: نبرد خدایان
مطلبی دیگر از این انتشارات
تماشای جدال مرگ و زندگی در «مغازه خودکشی»