در جستجو
چالش کتابخوانی طاقچه: چرا ملتها شکست میخورند.
دارون عجم اوغلو و جیمز. ای رابینسون نویسندگان کتاب چرا ملتها شکست میخورند، هرچند ایدهی جدید و مهمی در اقتصاد مطرح کردهاند، هنوز موفق به کسب جایزهی نوبل نشدهاند ولی کتابشان توسط چند اقتصاددان برندهی نوبل تحسین شدهاست. البته چالش آبان ماه طاقچه مطالعهی کتابی بود که نویسندهاش برندهی نوبل غیرادبیات باشد ولی این کتاب در لیست معرفی اپلیکیشن طاقچه بود و من هم تا قبل از نوشتن این معرفی مشغول مطالعهی کتاب بودم و هیچ جستوجویی نکردم تا زودتر بفهمم نویسندگان نوبل نبردهاند. با این حال دارون عجماوغلو جوایز اقتصادی دیگری را در این سالها از آن خود کردهاست.
نویسندگان در این کتاب میکوشند تا به یکی از اساسیترین سوالات اقتصاد سیاسی پاسخ دهند: چرا برخی کشورها در حال شکوفایی هستند و برخی دیگر در حال سقوط؟ آنهاعواملی مثل جغرافیا، آبوهوا، منابع طبیعی و فرهنگ را به عنوان عواملی که ملتها را به فقیر و غنی تقسیم کنند، رد میکنند و توضیح میدهند چطور سیاست و اقتصاد بر هم تأثیر متقابل میگذارند و موسسات سیاسی و اقتصادی که برآمده از خود ملتها هستند چگونه موجب موفقیت اقتصادی پایدار برای جامعهای شدهاست. آنها همراه با گروهی از اقتصاددانان شرط توسعه را گذر از نظام الیگارشی میدانند. این دیدگاه تحولی بزرگ در اندیشه اقتصادی است. و نویسندگان بیش از ده سال بر این موضوع تحقیق و پژوهش کردند.
در هر فصل به مقایسهی شاخصهای مختلف دو یا چند کشور توسعهیافته و توسعهنیافته میپردازند و با بررسی و تبیین روند متفاوت یک موضوع خاص نشان میدهند که چگونه نظام سیاسی استبدادی/الیگارشی/ محدودکننده مانع توسعهی پایدار جامعهی خود میشود. در این خصوص در کتاب میخوانیم: « علت اجرای نادرست سیاستهای اقتصادی و شکست کشورها در نیل به توسعه در یک کلمه نهفتهاست: دوراهی سیاستمدار: حفظ کارایی یا حفظ حکومت خاص. مشکل سیاستمدار عموما کمبود علم و دانش نیست. مشکل دوراهی حفظ قدرت سیاسی از طریق قربانی کردن منافع عمومی یا تامین منافع عمومی و از دست دادن تدریجی قدرت سیاسی است.»
در یکی از فصلهای ابتدایی کتاب نویسندگان توضیح میدهند چگونه برهههای تاریخی خاص و تفاوتهای کوچک در ادارهی کشورهای مختلف در طول تاریخ تاثیری سرنوشتساز بر ملتها گذاشتهاست. مثلا در مورد شیوع طاعون برخورد متفاوت در کشورهای اروپایی که تا آن زمان مشابه هم بودند موجب شد آیندهای سراسر متفاوت رخ دهد. و همین سیاستگذاری کوچک در طول زمان تفاوتهای زیادی بین کشوری مثل اسپانیا با کشوری چون انگلستان بوجود آوردهاست. با توجه به وضعیت فعلی جهان در مواجهه با بیماری کرونا احتمالا در آینده شاهد تغییر وضعیت کشورهای زیادی خواهیم بود که امروزه شبیه به هم هستند ولی سیاست و برخورد متفاوتی نسبت به کنترل کرونا و زندگی مردم داشتهاند.
نهادهای سیاسی و اقتصادی در کشورها میتوانند فراگیر یا استثماری باشند. نهاد استثماری پسرفت اقتصادی اجتنابناپذیری را موجب میشود. نویسندگان از حکومت شوروری مثال میزنند، حکومتی که حتی در ابتدای کار خود نیروی محرکه و رفاه ایجاد کرد ولی به این علت که در حکومتهای مشابه شوروی ثروت و قدرت تنها در بین گروه اندکی در چرخش است و اکثریت توان کسب و تولید ثروت شخصی را ندارند، نیروی کار در جامعه انگیزههای خود را از دست میدهد و رو به زوال میرود. احترام به مالکیت خصوصی که در این حکومتها وجود ندارد، بسیار مهم است. زیرا مالکیت خصوصی موجب احساس امنیت و ایجاد انگیزه برای تلاش بیشتر و بهرهمندی از دستمزد بالاتر میشود.
جایی از متن کتاب در این خصوص میخوانیم: «رشد تحت نهادهای استثماری محدود است. نه فقط به دلیل فقدان پیشرفت فناورانه، بلکه به این خاطر که به درگیریهای درونی میان گروههای رقیبی که میخواهند ادارهی حکومت و منافع استثماری ناشی از آن را به دست آورند، دامن میزند.»
اما در مقابل ایجاد نهادهای سیاسی فراگیر در اروپای غربی در قرن ۱۶ مسیر آنها را نسبت به کشورهای آسیایی و چین متفاوت کرد حال آن که در آن زمان تفاوت چندانی بینشان نبود. « ممالکی چون بریتانیا و ایالات متحدهی آمریکا به آن دلیل ثروتمند شدند که شهروندانشان حلقهی بسته و تنگ فرادستان صاحب قدرت را شکستند، حاکمیت آنان را سرنگون کردند و جامعهای بنا نهادند که درآن حقوق سیاسی به گونهای فراگیر توزیع شده، حکومت نسبت به شهروندان پاسخگو بوده و بخش وسیعی از مردم میتوانند از مزیت فرصتهای اقتصادی بهرهمند شوند.»
در فصل چهاردهم نویسندگان با مطالعهی موردی چند کشور از جمله چین نمونهی کشورهایی را نشان میدهند که بعد از دههها نهادهای استثماری در اقتصاد را در هم شکستند و توانستند از پیلهی خود خارج شوند و به سمت توسعه و اقتصاد پایدار بروند. گمان میکنم مطالعهی این بخش و آشنایی بیشتر با روند توسعهی اقتصادی و سیاسی چین برای امروز ما ضروری است چرا که چین روز به روز در دنیای اقتصاد قدرتمندتر میشود و سهم بزرگی در بازارهای جهانی دارد.
کتاب فصلهای دیگری در خصوص نقش انقلاب صنعتی، بردهداری و استعمار و حاکمیت قانون در توسعهی پایدار و ایجاد تفاوتهای سیاسی و اقتصادی ملتها دارد که بازگو نمیکنم.
این کتاب را محمدحسین نعیمی پور و محسن میردامادی ترجمه کردند و نشر روزنه چاپ کرده است. نسخهی الکترونیکیش هم در اپلیکیشن طاقچه موجوده و علاوهبر علاقهمندان اقتصاد سیاسی فکر میکنم برای هرکسی که حتی یکبار فکر کرده چرا اقتصاد کشورهای مختلف با وجود شباهتهای تاریخی و فرهنگی و جغرافیایی، مسیرهای بسیار متفاوتی رو طی کرده، مطالعهاش مفید خواهد بود.
«چرا ملتها شکست میخورند» را از طاقچه دریافت کنید
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه : «جنگ چهره زنانه ندارد»
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه : صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی