ژرفای زن بودن در تقابل با ارزش‌های دیکته‌شده‌ی مردسالاری

«ژرفای زن بودن» یک کتاب روانشناسی زرد نیست و وعده‌های بزرگی هم نمی‌دهد! این کتاب با استفاده از فرهنگ‌ها، داستان‌ها و تمرین‌هایی بر اساس آموزه‌های روانشناسی عمقی‌نگر یونگ، نقشه‌ی سفر قهرمانی برای زن را ارائه می‌دهد. این کتاب از محبوب‌ترین کتاب‌های منتشرشده از انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی است و علاوه بر کتاب اصلی یک کتابچه‌ی تمرین هم دارد که باعث می‌شود محتوای آن را عمیقا دریافت و در زندگی واقعی پیاده‌سازی کنید.

[این معرفی کتاب را به قلم شقایق ابراهیم‌زاده، نویسنده‌ی وبلاگ طاقچه، می‌خوانید.]

کتاب ژرفای زن بودن کتابی نیست که در راستای تقلیل نقش اجتماعی زنان کار کند، بلکه در تقابل با دنیای مردسالار قرار می‌گیرد و به زنان کمک می‌کند تا از احساس خیانت‌دیدگی، پوچی و گمشدگی عبور کنند.

«مورین مورداک» (نویسنده‌ی «ژرفای زن بودن») درمورد شکل گرفتن ایده‌ی کتابش اینطور گفته است که سر یکی از کلاس‌های اسطوره‌شناسی و سفر قهرمانی از «جوزف کمپبل» درمورد سفر قهرمانی زن سوالی پرسیده و در جواب شنیده که اصولا سفری تحت عنوان سفر قهرمانی زنان وجود ندارد و زنان معمولا در سفر قهرمانی نقشی ندارند!

مورداک که متقاعد نشده بود، از همان لحظه شروع به جمع‌آوری اطلاعات و مواد لازم برای کتابی برای پیوند خوردن مجدد به زنانگی درون مشغول می‌شود که نتیجه‌ی این جسارت و نه گفتن به دنیای مردسالار، کتابی است تحت عنوان «ژرفای زن بودن»!

اگر به خواندن کتاب روانشناسی و کتاب‌هایی در حوزه زنان علاقه دارید، ممکن است از این کتاب هم خوشتان بیاید.


ژرفای زن بودن از چه حرف می‌زند؟

مورین مورداک سفر به زنانگی را به سفری بر روی آب‌های ناشناخته تشبیه می‌کند و در ده فصل کتابش از تجربیات مشترک هزاران زن امروزی استفاده می‌کند تا یک نقشه‌ی راه را قدم به قدم ترسیم کند. پیش از هر چیز از کودکی و نوجوانی شروع می‌کند؛ یعنی جایی که طرد زنانگی و انکار مادر قربانی یا مقصر شروع می‌شود. او در این فصل چهره‌های مختلفی را ترسیم می‌کند که در نهایت در زنان منجر به این شده که درون و حقیقت خود را ضعیف بشناسند.

در فصل دوم از همذات‌پنداری با مردانگی صحبت می‌شود که مقدمه‌ای است برای ورود زنان به دم و دستگاه مردسالاری و اثبات کردن خود به عنوان نیرویی بسیار متبحرتر از مردان. در همین فصل است که از مسائلی مثل اعتیاد به کار، کمال‌گرایی و میل به بی‌عیب و نقص بودن پرده برداشته می‌شود.

از فصل سوم تا ششم است که جاده‌ی امتحانات دشوار، شکست‌ها و افسانه‌ی عشق رمانتیک و احساس خیانت‌دیدگی یکی پس از دیگری سر می‌رسند و افسانه‌ها، قصه‌ها و داستان‌هایی گفته می‌شود که زنان را آرام آرام برای مرحله‌ای سخت آماده می‌کند. مرحله‌ی بعدی هبوط به سرزمین تاریک روح است و تازه در این نقطه است که زن قهرمان با تکه‌های مطرودش مواجه می‌شود و او با قصه‌های قدیمی دیگری برای شناختن این دوران و این مرحله از سفر فردیت‌یافتگی‌اش آشنا می‌شود.

فصل هفتم مرحله‌ای است که بیشتر شبیه به بافتن یک پیله به دور خود است. در این مرحله در قهرمان میل برای پیوند دوباره با زنانگی شدت می‌گیرد و آماده است تا خودش را به طور کامل بپذیرد و الگوهای دیکته‌شده‌ی دنیای مردسالاری را با قدرت رد کند.

فصل‌های هشتم تا دهم گام‌های نهایی است که زن را با ماهیت دوگانه‌ی درونش که متشکل از ارزش‌های زنانه و مردانه‌ی اصیل و واقعی خودش است، پیوندی ابدی و ناشکستنی می‌دهد. در این نقطه از زندگی دیگر احساس خیانت‌دیدگی، طردشدگی و گمشدگی وجود ندارد، چرا که زن قهرمان سفر کردن را یاد گرفته و با درون رویایی و مقدسش پیوند خورده است.

درباره مورین مورداک

مورین مورداک متولد سال 1945 در آمریکا، روانکاو خانواده است و در کشورهای متفاوتی تدریس کرده است. او با آثار معروفش از جمله: کمال زن بودن‌، دختر بابا و کتاب‌های دیگری که با موضوع زنان نوشته شناخته می‌شود. بیشتر کتاب‌های او بر‌اساس تئوری و روانشناسی تحلیلی پروفسور یونگ است.

همچنین او عضو هیئت‌مدیره‌ی چند موسسه‌ی روانشناسی است و آثارش به چند‌ین زبان ترجمه و در سراسر جهان با اسقتبال زیادی روبه‌رو شده است. او در کتاب‌هایش به طرز باورنکردنی برای برطرف کردن حس نارضایتی و سوق زنان به زندگی کردن و لذت بردن تلاش می‌کند.



برای خرید کتاب می‌توانید به سایت طاقچه مراجعه کنید.

https://taaghche.com/audiobook/17246/%DA%98%D8%B1%D9%81%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86