معرفی کتاب: Polarities of experience

توارث، ادوارد مونک
توارث، ادوارد مونک


این کتاب مشهور برای اولین بار در سال ۲۰۰۸ به چاپ رسید و در نظر بسیاری از صاحب‌نظران و متخصصین روان‌شناسی کتاب مهمی محسوب می‌شود. پیتر فوناگی، چهره‌ی شاخص روان‌کاوی معاصر و مطالعات ذهنی‌سازی، در پیش‌گفتار این کتاب آن را کتابی تعیین‌کننده و تغییر دهنده‌ی پارادایم موجود می‌داند. به عقیده‌ی او، نظریه‌ی سیدنی بلت، dynamic structural developmental approach، اولین مدل جامع آسیب‌شناسی تحولی در رویکرد روان‌پویشی است که با پشتوانه‌ای غنی و تجربی ارائه شده‌است. نویسنده‌ی این کتاب دکتر سیدنی بلت، استاد دانشگاه ییل بود که در روان‌کاوی، روان‌شناسی بالینی و مطالعاتِ رشد و تکوین شخصیت و هم‌چنین آسیب‌شناسی تحولی فعالیت‌های مهمی داشت.

بنابر ایده‌ی اصلی کتاب، دو چالش اساسی در فرایند رشد روان‌شناختی وجود دارد:

ساخت و نگه‌داشتن روابط بیناشخصی رضایت‌بخش و نگه‌داشتن یک حس منسجم، مجزا، واقع‌گرایانه و مثبت از خود (self). این دو فرایند ذهنی به صورت تعاملی با یک‌دیگر ارتباط دارند؛ به عنوان مثال رشد در بُعد خود (self) به رسیدن به سطوح عالی‌تری از روابط بینافردی کمک می‌کند و این مهم، به خودی خود، منجر به رشد هرچه بیش‌ترِ بُعد درک از خویشتن (sense of self) می‌شود. این نظریه ابتدا صرفا درباره‌ی افسردگی و انواع گوناگون آن وضع شد و بعدتر بلَت آن را به یک تئوری جامع درباره‌ی رشدِ سازمان شخصیت گسترش داد.

حال اگر فرد تاکید بیش‌تری روی هر کدام از این ابعاد داشته باشد و نتواند تعادل (balance) را بین این دو ایجاد کند، ساختار کلی شخصیت او می‌تواند به دو سرِ پیوستارِ اتکاء به دیگران (anaclitic personality organization) و متمرکز بر خود (Introjective personality organization) نزدیک شود که در هر دو حالت فرد به طرق متفاوتی آسیب‌پذیر خواهند بود. طبق مدلی که در این کتاب ارائه می‌شود، اختلالات حاصل کژْ سازگاری‌هایی (maladaptation) اند که در مراحل متفاوت رشد رخ داده‌اند.

برای نمونه، آسیب‌شناسی روانی در سطح اتکاء به دیگران (anaclitic)، یعنی حالتی که فرد تاکید زیادی بر بُعد ارتباط با دیگری داشته باشد و بُعد دیگر مورد غفلت باقی بماند، شامل اختلالاتی مانند شخصیت وابسته، شخصیت هیستریانیک، شیزوفرنی افتراقی (differential schizophrenia) و انواع خاصی از افسردگی مانند abandonment depression می‌شود. طبق نظر بلت، افراد این گروه تمایل بیش‌تری دارند تا از دفاع‌هایی مانند انکار، جابجایی و سرکوب (repression) استفاده کنند تا روابط‌شان را نگه‌دارند. هم‌چنین این افراد در مقابل تجاربی مانند تنهایی و طرد بسیار آسیب‌پذیر اند.

آسیب‌شناسی در سطح متمرکز بر خود (introjective)، یعنی حالتی که فرد از ایجاد روابط سازنده و رضایت‌بخش مغفول مانده و تاکید بیش‌تری روی بُعد درک از خویشتن ِو ارزش خود (self-worth) دارد، شامل اختلالاتی مانند پارانویا، وسواس جبری، افسردگی خودانتقادگرانه، اختلالات شخصیت نارسیسیستیک، اسکیزویید، شیزوفرنی پارانویید، شخصیت اسکیزوتایپ و ضد اجتماعی (anti-social) می‌شود. به نظر می‌رسد این افراد مقابل تجاربی مانند شکست، انتقاد و احساس گناه بسیار آسیب‌پذیر اند و تمایل بیش‌تری به استفاده از دفاع‌هایی مانند عقلانی‌سازی، خنثی‌سازی (undoing)، جبران بیش از حد لازم (overcompensation) و کناره‌گیری و انزوا دارند تا درک مثبت خود از خویشتن را نگه‌دار اند. افراد این گروه، نسبت به گروه دیگر، بیش‌تر اقدام به خودکشیِ موفقیت‌آمیز می‌کنند.

بنابر عقیده‎ی سیدنی بلت، راه‌نمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) از محدودیت‌هایی جدی مانند تعیین مرز بین نرمال و پاتولوژی بنابر ترجیحات فردی و به صورت اختیاری، ناتوانی در ایجاد ارتباط بین اختلالات بر پایه‌ی یک نظریه‌ی یک‌پارچه‌کننده و صرفا بیان درجات بالاییی ع اختلالاتِ هم‌راه(comorbidity) و هم‌چنین عدم در نظر گرفتن سبب‌شناسی و مداخلات درمانی مرتبط برخوردار است.

در فصل‌های پایانی کتاب، نویسنده از درمان‌های مناسب برای اختلالات این دو گروه نیز صحبت می‌کند. بنابر این مطالب، بهتر است فرایند درمان برای افراد وابسته و متکی به دیگران (anaclitic)، حمایت‌کننده (supportive) و متمرکز بر ابعاد ارتباطی فرد باشد. هم‌چنین بهتر است درمانگران برای افراد اصطلاحا خود محور (introjective)، فرایندهای درمانی اکتشافی (explorative) و تفسیری (interpretive) را در نظر بگیرند.

خواندن این کتاب دید جامعی درباره‌ی وجود مکاتب فکری گوناگون (و مرتبط به تمرکز بر خود و تمرکز بر دیگری) در طول تاریخ اندیشه (مانند مکتب فردگرایی (individualism) ) و هم‌چنین تاثیر دو فرایند مذکور در رشد شخصیت و ایجاد آسیب‌شناسی روانی به شما می‌دهد، بینشی که کم‌تر دوره یا کتابی آن را شامل می‌شود.


لینک:

کتاب