طاقچه؛ جایی برای خواندن کتاب الکترونیکی و شنیدن کتاب صوتی. میتوانید با کتابهای مختلف در وبلاگ طاقچه آشنا شوید: https://taaghche.com/blog/
۵ کتاب معروف از تولستوی که باید بخوانید
اگر به دنبال کتابهای کلاسیک و بینظیری هستید که شما را به دنیای دیگری منتقل کنند، حتما باید سری به آثار لئو تولستوی، یکی از بزرگترین نویسندگان تمام دوران بزنید. لئو تولستوی، نویسندهی مشهور اهل روسیه، به دلیل کاوش در طیف وسیعی از مضامین و زمینهها در آثارش شناخته شده و بینش عمیقی را در مورد تجربیات انسانی در اختیار خوانندگان قرار میدهد. به عنوان برخی از زمینههایی که تولستوی در آثار خود بررسی میکند میتوان به عشق و روابط، اخلاق، مسائل اجتماعی و سیاسی، دین و معنویت و مرگ اشاره کرد.
از حماسهی جنگ و صلح گرفته تا اثر عمیق آنا کارنینا، رمانهای تولستوی نگاهی دقیق به تجربههای انسانی میاندازند و مضامینی مانند عشق، اخلاق و مبارزه برای تحقق شخصیت را بررسی میکنند. در این نوشته قصد داریم ۵ کتاب معروف از تولستوی که باید بخوانید را معرفی کنیم که مطمئنا هر خوانندهای را مجذوب خواهند کرد.
[این یادداشت را به قلم مریم شعبانی، نویسندهی وبلاگ طاقچه، میخوانید.]
جنگ و صلح
جنگ و صلح رمانی از لئو تولستوی است که نخستین بار در سال 1869 منتشر شد. این رمان یکی از بزرگترین آثار ادبیات جهان محسوب میشود و به دلیل طرح پیچیده، توسعهی شخصیتهای غنی و دقت تاریخی مورد تحسین بسیاری از منتقدان قرار گرفته است. کتاب جنگ و صلح همچنین به عنوان یکی از بزرگترین تحولات در تاریخ رماننویسی شناخته میشود، زیرا تولستوی در این اثر، از رماننویسی شخصیتمحور استفاده کرده است که به این معناست که شخصیتها در این رمان، به عنوان افراد واقعی و پیچیده نشان داده شدهاند و داستان، به نحوی کاملا طبیعی جریان مییابد.
جنگ و صلح به طور گسترده بر حملهی ناپلئون به روسیه در سال 1812 تمرکز دارد و سه مورد از شناختهشدهترین شخصیتهای ادبیات را معرفی میکند: پیر بزوخوف، پسر نامشروع یک کنت که برای میراث خود میجنگد و آرزوی تحقق معنوی دارد، شاهزاده آندری بولکونسکی که خانوادهی خود را پشت سر میگذارد تا در جنگ با ناپلئون بجنگد و ناتاشا روستوف، دختر جوان و زیبای یک نجیبزاده که هر دو مرد را مجذوب خود میکند.
پس از تهاجم ارتش ناپلئون، تولستوی به طرز درخشانی به بررسی شخصیتهایی با پیشینههای مختلف -از دهقانان گرفته تا اشراف و از غیرنظامیان گرفته تا سربازان- میپردازد، زیرا آنها هر یک به نحوی با مشکلات منحصربهفرد دوره، تاریخ و فرهنگ خود مبارزه میکنند. با پیشرفت رمان، این شخصیتها از ویژگیهای خود فراتر میروند و به برخی از تکاندهندهترین و انسانیترین چهرههای ادبیات جهان تبدیل میشوند.
مرگ ایوان ایلیچ
مرگ ایوان ایلیچ از دیگر رمانهای مشهور تولستوی است که اولین بار در سال 1886 منتشر شد. این داستان جستوجویی تلخ در باب ماهیت زندگی، مرگ و معنای حیات است. مرگ ایوان ایلیچ تاثیر قابل توجهی بر ادبیات و فرهنگ جهان نیز داشته است. این رمان، به عنوان نمونهای از رماننویسی شخصیتمحور و وابسته به روایتهای تاریخی، نمونهی بسیار مهمی در ادبیات محسوب میشود. همچنین، تاثیر این رمان بر فلسفهی ادبی، باعث شده که مرگ ایوان ایلیچ در برخی مطالعات ادبی، به عنوان نمونهای از پایههای مدرنیسم در ادبیات به شمار بیاید.
داستان این رمان حول محور زندگی و مرگ ایوان ایلیچ، یکی از مقامات عالیرتبهی دولت روسیه در قرن نوزدهم رخ میدهد. داستان با خبر مرگ ایوان آغاز میشود و سپس خواننده را به بررسی گذشتهنگری از زندگی او دعوت کرده و روابط، شغل و مبارزات شخصی او را بررسی میکند.
مرگ ایوان ایلیچ که به عنوان یکی از برترین شاهکارهای جهان در باب مرگ مورد ستایش قرار گرفته، داستان یک قاضی دادگاه عالی است که هرگز به اجتنابناپذیری مرگ خود حتی به اندازهی اندیشهای گذرا فکر نکرده است، اما یک روز مرگ به سراغش میآید و در کمال تعجب، او با مرگ خود روبهرو می شود. تولستوی میپرسد: چگونه یک انسان بیتامل، با تنها لحظهی حقیقت خود روبهرو میشود؟
این رمان کوتاه نقطهی اوج هنری یک بحران عمیق معنوی در زندگی تولستوی بود، دورهای نهساله پس از انتشار آنا کارنینا که طی آن او حتی یک کلمه هم ننوشت.
این رمان نگاهی اجمالی و کاملا مجذوبکننده و گاه هولناک به ورطهی مرگ و همچنین گواه محکمی بر امکان یافتن رستگاری روحانی است.
آنا کارنینا
آنا کارنینا یکی دیگر از مشهورترین رمانهای تولستوی است که در سال 1877 منتشر شده است. این رمان یکی از بزرگترین آثار ادبیات جهان به شمار میرود و به دلیل طرح داستانی پیچیده، توسعهی شخصیتهای غنی و کاوشی عمیق در موضوعاتی مانند عشق، ازدواج، خانواده، جامعه و اخلاق مورد ستایش واقع شده است.
آنا کارنینا که توسط ویلیام فاکنر به عنوان بهترین رمان نوشتهشده در تاریخ و توسط فئودور داستایوفسکی به عنوان اثری بیعیبونقص توصیف شده است، از عشقی محکوم به فنا میان آنای احساسی و سرکش و افسر شجاع، کنت ورونسکی سخن میگوید. اما فاجعه زمانی رخ میدهد که آنا ازدواج بیعاطفهی خود را رد میکند و در نتیجه خود را در معرض ریاکاریهای جامعه قرار میدهد. هفت شخصیت اصلی رمان که در برابر بوم نقاشی وسیع و با بافتی غنی از روسیهی قرن نوزدهم قرار دارد، یک عدم تعادل پویا ایجاد میکنند و تضادهای زندگی شهری و روستایی و تمام تغییرات عاشقانه و احساسات خانوادگی را به نمایش میگذارند.
شیطان
تولستوی بیشتر به واسطهی رمانهای حماسی که به طرز درخشانی جامعه را کالبدشکافی میکنند، شناخته میشود، اما رمان شیطان احتمالا شگفتانگیزترین داستانی باشد که او در تمام عمر خود نوشت. خود تولستوی این رمان را یک رسوایی میپنداشت، به حدی که در واقع دستنوشتههای آن را در روکش صندلی در دفترش پنهان کرد تا همسرش آنها را پیدا نکند و هرگز اجازهی انتشار آن را در زمان حیاتش نداد.
رمان شیطان (که تحت عنوان دیوانگان نیز شناخته میشود) در سال ۱۸۸۹ منتشر شده است. این رمان نیز مانند سایر آثار بررسیشدهی تولستوی، به عنوان یکی از شاهکارهای ادبیات جهان شناخته میشود و به تحلیل مسائلی مانند دین، فلسفه، سیاست و اجتماع میپردازد.
داستان شیطان در مورد شخصیت اصلی به نام پیتر ورخوفسکی است که پس از بازگشت به میهن از جنگ روسیه و ترکیه، به دلیل شیوع یک بیماری، به بیمارستانی روانی فرستاده میشود. در این بیمارستان، ورخوفسکی با شخصیتهای مختلفی آشنا میشود که هر کدام از آنها نمایانگر یک جریان ایدئولوژیک یا فلسفی هستند. این شخصیتها شامل آیازوف، آنتونی و مارگاریتا هستند.
در این رمان، تولستوی به بررسی مسائلی مانند اعتقاد، شایستگی اخلاقی، مسئولیت اجتماعی، وجود خدا و برخورداری انسان از آزادی میپردازد. او با استفاده از شخصیتهای مختلف، نظریات مختلف فلسفی و ایدئولوژیک را به تحلیل میکشاند و به مخاطب اجازه میدهد تا خودش به نتیجهگیری برسد.
پدر سرگی
پدر سرگی رمانی دیگری از لئو تولستوی است که در سال ۱۸۶۲ منتشر شد. این رمان، از دورانی در تاریخ روسیه الهام گرفته شده است که به عنوان دورهی ریاست جدید شناخته میشود و در آن دوران، تحولاتی در زمینههای سیاست، اجتماع و فرهنگ روسیه رخ داد.
داستان پدر سرگی دربارهی شخصیتی با همین نام است که معلمی محترم و خیرخواه است. سرگی تلاش میکند تا با پرورش و تربیت دو فرزند خود یعنی ناتالی و آندری، بهترین نتیجهی ممکن را کسب کند، اما او با مشکلاتی مانند کمبود مالی، مشکلات خانوادگی و مشکلاتی در روابط اجتماعی مواجه میشود که باعث میشود تصمیماتی بگیرد که بعضا نادرست هستند و مشکلاتی جدی در زندگی خود و فرزندانش به وجود میآورند.
در این رمان، تولستوی به بررسی مسائلی از جمله خانواده، تربیت فرزندان، روابط انسانی، اخلاق و عدالت اجتماعی پرداخته است. او در این رمان با نگاهی کوتاه به زندگی معمولی افراد معمولی، به تحلیل مسائل پیچیده و جامعهشناختی میپردازد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: جهان مکتوب
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: قلعه حیوانات
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه: قرنطینه