چالش کتاب‌خوانی طاقچه: عطر فرانسوی

کتاب: عطر فرانسوی
نویسنده: امیر تاج‌السر / مترجم: محمد حزبایی‌زاده


سخت‌ترین مرحله‌ای که بیشتر ماه‌ها برای این چالش باهاش درگیر بودم، انتخاب کتابیه که قراره بخونم. حتی نوشتن ریویو دومین سخت‌ترین مرحله حساب می‌شه. :))) وقتی قراره داستانی از یه نویسنده عرب‌زبان بخونیم چیزی که باهاش روبه‌رو می‌شیم احتمالا یه ماجرای دیگه از خاورمیانه‌اس که متاسفانه می‌تونه ما رو به خاطر این‌که می‌تونیم شرایط و موقعیت رو درک کنیم، غمگین کنه ولی ما با شرکت تو چالشا می‌خوایم تجربه‌های مختلفی داشته باشیم دیگه. نه؟

قبل از این که کتاب رو بخونم می‌دونستم داستان از این قراره که زنی فرانسوی تصمیم داره به محله‌ی فقیرنشینی تو سودان سفر کنه و یه مدتی ساکن باشه و توقع داشتم در ادامه در مورد تفاوت فرهنگ مردم ساکن در محله و زن فرانسوی بخونم.

⚠ خطر لوث شدن داستان ⚠

یکی از مقامات خبر اومدن کاتیا، زن فرانسوی رو به علی جرجار، ساکن محله‌ی غایب می‌ده. علی و سایر آدمای محله به تکاپو می‌افتن که برای اومدن مهمونشون آماده باشن.

اما قدرت تخیل جرجار همیشه آماده بود سر بزنگاه از هر داستانی خبری پر و پیمان و اثرگذار بسازد.

تو کتاب می‌خونیم علی در تلاشه شرایط رو برای اومدن کاتیا بهتر کنه. برای اقامتش اتاقی اجاره می‌کنه. دستی به سر و وضع خودش و خونه‌اش می‌کشه. به کمک اینترنت(!) سعی می‌کنه مهمونش رو بین گزینه‌های ممکن تشخیص بده و بیشتر بشناستش. کاتیا قبل از اومدن به این محله داره به کشورها و شهرهای دیگه هم سر می‌زنه و بعضی محله‌ها اقامت طولانی‌تری داره. در نتیجه انتظار مردم محله‌ی غایب طولانی می‌شه. این انتظار تاثیر خوبی روی علی نداره.

تو همون صفحه‌های اول چندتا جمله بود که خلاصه‌ی داستان رو می‌شد ازش فهمید:

علی جرجار یکی از چهره‌های جنجالی کوی غایب بود.
کار بزرگش همان خیال‌بافی بود.

و خب با آخری یاد «دن کیشوت» کتابی از سروانتس، نویسنده‌ی اسپانیایی افتادم. این کتاب ماجراهای مرد میانسالیه که با خوندن داستان شوالیه‌ها، خودش رو شوالیه تصور می‌کنه، تو خیال خودش داره با دشمنان فرضی می‌جنگه و یه جورایی می‌خواد تمام اشتباهات عالم رو درست کنه. علی تو ذهنش کاتیا رو زنی می‌دید که باهم ازدواج می‌کنن. یه جورایی کاتیا راه فراری بود برای علی تا از وضعیتی که داره نجات پیدا کنه.

به‌زودی از آشغال‌دانی محله‌ی غایب و عشق‌های محلی خلاص می‌شدم.

به جز علی افراد دیگه‌ای هم بودن که کاتیا رو بلیت خروج از جهنم می‌دیدن. خیالی که علی جرجار تو ذهنش داشت شاید با توهمات دن کیشوت متفاوت باشه ولی به نظرم هر دو شخصیت با توجه به شرایطشون تو رویاهاشون دنیایی که می‌خوان توش زندگی کنن رو می‌سازن.

تاخیری که کاتیا داره باعث می‌شه توهمات علی عمیق‌تر شه. تو خیال علی، کاتیا بلاخره رسیده و سریع از علی خوشش اومده. علی هم بساط عقد رو آماده می‌کنه. خونه‌ش رو تزئین می‌کنه و ... .

عقدکنان من و فرانسوی، حتی اگر یک عکس باشد، زنی از جنس خیال.

بعد از چند روز که از خونه می‌ره بیرون و به خیال خودش زنش همراهشه، رفتار دوست و آشنا براش عجیبه چون توجهی به کاتیای رویاهاش ندارن. زندگی علی مدتی با این خیالات می‌گذره و درنهایت به جنون می‌رسه.

در آخر داستان که کاتیای واقعی به محله اومده، علی به ماشین زنجیر شده و اونقدر حالش بده که متوجه هیچی نیست.


داستان دو بخش داره. بخش اول که کوتاهه از زبان راویه و بخش دوم رو شخصیت اصلی برامون تعریف می‌کنه. متن کتاب روان ترجمه شده و چون کوتاه بود، خوندنش زمان زیادی نبرد.

«عطر فرانسوی» رو می‌تونی تو طاقچه بخونی:

https://taaghche.com/book/66177