یه دیتاساینتیست که همیشه دانشجوی علوم کامپیوتره و با دوییدن شارژ میشه
چالش کتابخوانی طاقچه: در ستایش اتلاف وقت
کتاب: در ستایش اتلاف وقت
نویسنده: آلن لایتمن / مترجم: شهابالدین عباسی
اتلاف وقت تو بیشتر ادیان، جوامع و فرهنگها اینقدر گناه و کار اشتباهی شمرده میشه که عنوان کتاب بیشتر بهش میخوره شوخی باشه. اینقدر شوخی که وقتی داشتم درمورد کتاب با دوستم حرف میزدم، این کتاب رو گذاشت تو دستهی «کتابایی که در ستایش یه چیز عجیب غریبن» ولی نویسنده توی ۸ فصل از مواردی که به اتلاف وقت مربوطه و از اهمیتش میگه.
فکر میکنم کاملترین معرفی برای این کتاب، پاراگراف زیر باشه:
من معتقدم پشت فناوری، کل شیوهی تفکر ما، شیوهی بودنمان در جهان و خصلتهای اجتماعی و روانی ما تغییر کرده. خیلی از ما نمیتوانیم یک ساعت را هم بدون برنامهریزی بگذرانیم؛ نمیتوانیم ده دقیقه بدون انگیزش بیرونی، تنها در اتاقی بنشینیم، نمیتوانیم بدون گوشی هوشمند در جنگل قدم بزنیم. این عارضهی رفتاری، بخشی از مختصات پرصدا، پرسرعت، تکهتکه و زیادی متصل جهان مجهز است.
فصل اول با آوردن مثالی از رابطهی مردم روستایی با گذر زمان شروع میشه. در سفری که لایتمن به یکی از روستاهای کامبوج داشته متوجه میشه مردم برای خرید روزانه از فروشگاهی که فاصلهی ده مایلی با روستاشون داره از زمانی که برای رفت و آمد با دوچرخه اختصاص دادن هیچ تخمینی ندارن و به نوعی به زمان بیتوجهن. در ادامهی کتاب درمورد دو نوع برخوردی که مردم با گذر زمان میتونن داشته باشن میگه و اینا رو ربط میده به جوامع توسعه یافته و توسعه نیافتهست و تاثیری که تکنولوژی توی زندگیها داره.
جالبترین قسمتهای کتاب برای من بخشهایی بود که درمورد اهمیت اتلاف وقت نوشته. مثلا وقتی که برای حل مسئلهای به بنبست میخوریم، ممکنه دیگه با فعالیت فکری هشیارانه به جواب نرسیم. نویسنده به این مرحله (از ۴ مرحلهی) کشف میگه در تنگنا قرار گرفتن و فکر میکنه اینجا باید بسپریمش به ناخودآگاهمون تا ذهن پیشفرض کار خودشو بکنه. شاید شما هم این رو تجربه کرده باشین که وقتی مسئلهای رو میذارین کنار چند وقت بعدش بدون این که آگاهانه بهش فکر کرده باشین جوابش به ذهنتون رسیده باشه. نمونهی دیگهای که از اهمیت اتلاف وقت میگه و البته میگه که اثبات نشده، مسئلهی تفکر واگرا و خلاقیته. با این که فرایند مغزی خلاقیت هنوز ناشناختهست (و نویسنده از این موضوع خوشحاله) به نظر میرسه که اتلاف وقت میتونه تاثیر مثبتی برای خلاقیت داشته باشه.
در بخش زمان کمی و زمان کیفی از ۴ اصطلاح مربوط به زمان مینویسه که به نظرم میتونه اهمیت توجه به زمان کیفی و توجه به زمانی برای فراغت رو با به رسمیت شناختنشون بهتر نشون بده. در یونان باستان دو کلمهی «کرونوس» و «کایروس» برای زمان داشتن که اولی به برای بیان زمان کمی و دومی برای زمان کیفی به کار برده میشد. یعنی کرونوس زمان رو بدون توجه به زندگی انسانها اندازهگیری میکرد ولی کایروس با توجه به یک رویداد مهم که برای انسان رخ میداد تعریف میشد. از طرفی در زبان رومی واژههای «نگوتیوم» و «اوتیوم» برای بیان زمان استفاده میشد که منظور از نگوتیوم زمان صرف شده برای کار و وظیفه و منظور از اوتیوم زمان فراغت بود.
در انتهای کتاب نویسنده بعد از گفتن دربارهی کارهایی مثل مدیتیشن که خودش برای گنجاندن اتلاف وقت توی زندگیش انجام داده و نظراتی در مورد تاثیرات عادت ذهنی جدید (رویکردی برای سکون، حریم خصوصی، تنهایی، آهستگی و تاملات شخصی)، راهکار سادهای برای تباه نکردن وجود درونی و استعدادهای خلاقمون پیشنهاد میکنه:
با کمی عزم و اراده، هریک از ما میتوانیم نیمساعت در روز زمان برای «اتلاف وقت» دست و پا کنیم. با این کار به خودمان هدیه میدهیم؛ هدیهای به روحمان.
کتاب کوچیکه و ترجمهی روونی داره. میتونین «در ستایش اتلاف وقت» رو با طاقچه بخونین:
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه :«چگونه درباره کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم؟»
مطلبی دیگر از این انتشارات
ماهیِ بزرگِ همینگوی
مطلبی دیگر از این انتشارات
وقتی کتابشنیدن از کتابخواندن راحتتر است...