چالش کتاب‌خوانی طاقچه: بی‌حدومرز

کتاب: بی‌حدومرز؛ مغزتان را بهبود دهید، همه‌چیز را سریع‌تر یاد بگیرید، و بهترین شکل از زندگی خود را بیابید

نویسنده: جیم کوییک / مترجم: پگاه فرهنگ‌مهر


کوییک توی این کتاب فعالیت‌‌های ذهنی رو هدف قرار داده. کتاب توی ۱ مقدمه، ۴ بخش و ۱ خاتمه نوشته شده. تو بخش مقدمه و ۴ فصل از بخش اول به معرفی خودش، سرگذشتش و ایده‌ی کتاب پرداخته. ایده‌ی کتاب سه راس مهم (ذهنیت، انگیزه، روش‌ها) داره که توی ۳ بخش بعدی درموردشون حرف زده و تو بخش خاتمه برنامه‌ی ۱۰ روزه‌ای برای اجرای ایده‌هاش داده.

سه راس بی‌حدومرز شدن
سه راس بی‌حدومرز شدن

راس‌های مدل بی‌حدومرز:

  • ذهنیت: تو فصل اول در مورد باور و تاثیرش حرف می‌زنه و در فصل بعدی از هفت باور اشتباهی که درمورد یادگیری وجود داره می‌گه و حتی با دلایل علمی ردشون می‌کنه.
  • انگیزه: تو ۴ فصل در مورد هدف، انرژی، قدم‌های ساده و کوچک و غرقگی صحبت می‌کنه
  • روش‌ها: تو ۵ فصل برای هر کدوم از موارد تمرکز، مطالعه، حافظه، تندخوانی و تفکر راه‌کارهایی می‌گه که یادگیری فرد رو می‌تونه تقویت کنه.

قبل از این‌که شروع به خوندن کتاب کنم، تعریف‌های خوب زیادی ازش شنیده بودم و شکی تو خوندنش نداشتم. تو همون ۲ ۳ فصل اول متوجه شدم اغراق‌های نویسنده اذیت‌کننده‌ست و حتی چندبار تصمیم گرفتم خوندنش رو متوقف کنم. جملاتی با این معنی که این کتاب می‌تونه آدم رو بی‌حدومرز کنه و «فقط» همین کتابه که می‌تونه آدم رو بی‌حدومرز کنه به وفور دیده می‌شد. فقط یک‌بار اواخر کتاب دیدم کوییک داره می‌گه خوندن کتاب کافی نیست و اجرا کردن ایده‌هاش زمان می‌بره و به تداوم احتیاج داره. علاوه بر این احساس می‌کردم که نویسنده می‌خواد با بیان سرگذشت خودش، اهمیت ایده‌ها و تکنیک‌هاش رو بالا ببره و با مثال‌‌هایی از سلبریتی‌هایی که باهاشون در ارتباط بود یا بهشون با ایده‌هاش مشورت داده بود، برای خودش، تکنیک‌‌ها و نوشته‌هاش اعتبار بخره. برای من، این روشی نبود که ارزش کتاب یا اعتبار نویسنده رو بالا ببره.

معمولا احساس من به کتاب‌های خودیاری خیلی منفی نیست ولی لازمه کتاب از یه‌سری فیلتر‌ها رد شه. مثلا کتاب‌های «عادت‌‌های اتمی» و «مینیمالیسم دیجیتال» تو دسته‌ای بودن که پسندیدم و می‌تونم بگم یه جاهایی کمکم کردن. عقیده‌ی شخصی من اینه که این کتاب‌ها وحی منزل نیستن، میان یه سری تکنیک برای بهبود شرایطمون می‌گن و در نهایت این ماییم که باید بررسی کنیم. آیا واقعا نیازه از این تکنیک استفاده کنم؟ این روش رو می‌تونم تو زندگیم پیاده کنم؟ این روش واقعا برای من جواب می‌ده؟ و سوال‌هایی شبیه به این می‌تونن کمکمون کنن.

در مورد این کتاب هم بعضی از راه‌کارهایی که می‌ده عجیب غریب نیستن و احتمالا با تمرین شرایط یادگیریمون رو بهبود می‌ده ولی من نمی‌تونم با کتابی ارتباط برقرار کنم که منو و دستور پخت معجون - مثلا انواع اسموتی با میوه‌ها و سبزیجات کم‌یاب یا گرون‌قیمت تو ایران - می‌ده و توصیه می‌کنه صبح‌ها فلان‌موقع بخورید یا ناهار فلان‌چیز بخورید. هرچند می‌دونم از نظر علمی خواص برخی مواد غذایی روی عملکرد مغز و یادگیری بررسی شده، این که نتونم از مرحله‌ی تئوری بیارمش تو زندگی روزمره، جذابیتش رو برام از دست می‌ده.

چیزی که از کتاب دوست داشتم و توی همه‌ی کتاب‌های این سبک دیده نمی‌شه، نوشته‌های آخر هر فصل بود. بین پارگراف‌های هر فصل یه‌سری تمرین با عنوان «شروع کوییک» قرار داشت که اجراشون زمان زیادی نمی‌خواست ولی برای من عبارت «پیش از این که ادامه دهیم» قبل از این که تمرین‌‌های کلی مربوط به اون فصل رو بگه جالب‌تر بود. انگار می‌خواست جلوی خواننده رو بگیره که روزنامه‌وار نخونه و بعد از این که تکلیفش با اون فصل تموم شد بره سراغ مرحله‌ی بعد. (هرچند برای به نتیجه رسیدن کافی نبود.)

بعد از خوندن سه فصل اول، متوجه شدم خوندن ادامه‌ی کتاب کمک خاصی به من نمی‌کنه ولی ادامه دادم. اولین دلیل این بود که می‌خواستم مطمئن باشم که ذهنم خیلی بایاس نشده و بفهمم واقعا کتاب چیزی برای من هم داره یا نه. دومین دلیل نجات دادن دوست‌هاییم بود که سلیقه‌شون شبیه منه؛ چون ترجیح می‌دادم با اطمینان بیشتر و با اشاره‌هایی به کتاب بهشون بگم اگه توی این موارد مثل من فکر می‌کنین، شاید بهتر باشه به فکر خوندن این کتاب نیفتین.


می‌تونین بی‌حدومرز رو از طاقچه دریافت کنید:

https://taaghche.com/book/83134