یه دیتاساینتیست که همیشه دانشجوی علوم کامپیوتره و با دوییدن شارژ میشه
چالش کتابخوانی طاقچه: پیرمرد و دریا
کتاب: پیرمرد و دریا
نویسنده: ارنست همینگوی / مترجم: نجف دریابندری
برای چالش کتابخوانی ماه اسفند طاقچه از بین کتابهایی «که داستانش در طبیعت اتفاق میافتد»، پیرمرد و دریا که سالها تو کتابخونهام داشت خاک میخورد رو انتخاب کردم. پیشتر از همینگوی دو کتاب «وداع با اسلحه» و «زنگها برای که به صدا درمیآیند» رو خونده بودم. «وداع با اسلحه» از اولین کتابهای بزرگسالی میشد که تو نوجوانی خوندم و خیلی چیزی ازش یادم نیست. با خوندن کتاب «زنگها برای که به صدا درمیآیند» در جوانی به این نتیجه رسیدم که وقتی توصیف نویسنده از حدی بیشتری بشه، حوصلهام سر میره هرچند خود داستان خوب پیش بره و از خوندنش راضی باشم. «پیرمرد و دریا» به خاطر کوتاهتر بودنش نسبت به دو کتاب خونده شده و جایزه نوبلی که نویسنده به خاطرش دریافت کرده، به من و همینگوی فرصت دوبارهای برای وقت گذروندن با هم میداد.
ترجمه نجف دریابندری از کتاب «پیرمرد و دریا» دو بخش داره. داستان اصلی در بخش دوم قرار گرفته. بخش اول با عنوان «ارنست همینگوی:یک دور تمام» که نیمی از کتاب به اون اختصاص داده شده، نوشتهای از مترجمه درباره همینگوی. این بخش به زندگینامه همینگوی، معرفی آثارش، هر چیز و هر کسی که همینگوی ازش تاثیر گرفته (مثل جیمز جویس عزیز) و بررسی سبک نوشتارش پرداخته. تو صفحه اول از این بخش، واقعیت جالبی در مورد همینگوی گفته میشه که وقتی فهمیدم کتابهای قبلیش برای جالبتر به نظر میومد. همینگوی تو ۱۵ سالگی متوجه میشه دوست داره نویسنده شه و فقط برای این که تجربهای برای نوشتن کسب کنه، تو جنگ جهانی اول وقتی ایالات متحده امریکا وارد میشه، داوطلبانه به جبهههای اروپا میره. الان فکر میکنم اگه کتاب دیگهای از همینگوی مربوط به جنگ باشه (چندتا هست؟ :دی) با علاقه بیشتری میرم که بخونمش.
⚠️ خلاصه داستان (خطر لوث شدن): کتاب روایتی از چند روز زندگی و تنهایی یک پیرمرد ماهیگیره که هشتاد و چهار روز نتونسته حتی یک ماهی صید کنه. پسرکی که دستیارش بوده به خاطر خانوادهش با ماهیگیرهای دیگهای به صید میره ولی همچنان به پیرمرد علاقمنده، بابا صداش میکنه و بهش سر میزنه. روز هشتاد و پنجم برای صید، تنها، میزنه به دل دریا. بعد از چند ساعتی ماهی بزرگ و سنگینی صید میکنه. دو روز به محکم نگهداشتن ریسمان و جنگیدن با نیزهماهی سپری میشه در حالی که تلاش میکنه خودش زنده بمونه، آسیب بیشتری نبینه و از گرسنگی ضعف نکنه. وقتی در این نبرد پیروز میشه، نبرد دیگهای برای نجات لاشه این نیزه ماهی از دست کوسههایی که بوی خون رو شنیدن آغاز میشه. برنده این نبرد کوسههایی هستن که تلاش چند روزه پیرمرد رو بیثمر میذارن و پیرمرد رو با اسکلتی از نیزهماهی راهی بندر میکنن. پایان خطر ⚠️
وقتی کتاب رو میخونیم حس دوگانهای از شخصیت داریم. پیرمرد داستان، سانتیاگو، قهرمان داستان هم شکستخوردهست و هم شکستناپذیر و به چشم من این هنر نویسنده رو برای پرداختن به این دوگانگی نشون میده. همینگوی سانتیاگو رو نمادی از مسیح میدونه، و در ادامه نیزهماهی نمادی از دین و دریا نمادی از زندگی حساب میشه. با این که همیشه در حین مطالعه، خیلی پیش میاد به نمادهای داستان فکر کنم، خودم نتونستم این نمادها رو کشف کنم.
در طول خوندن داستان اصلا احساس نمیکردم دارم روایت رو از انسانی که تو یه کشور خیلی دور زندگی میکنه با فرهنگ، شرایط و زمان متفاوت میخوندم. به من این حس رو میداد که شاید وقتی تنها تو دل طبیعتیم، فرهنگ و مرزبندی بین حکومتها و حتی تفاوت زبانها برای آدمها تعریف نشده باشه، هرچند تجربهها متفاوته.
بخشهایی از کتاب:
سپس به پهلوی قایق تکیه داد. روی دگل و بادبان برنیفراشته نشست و کوشید فکر نکند و فقط تحمل کند.
با خود گفت: نه من از پس او برمیآیم، و نه او از پس من. تا او به این روال میرود همین است که هست.
دعایش را که خواند حالش خیلی بهتر شد، ولی دردش همان بود که بود، شاید هم بیشتر. آنگاه به تخته فنه تکیه داد و بیاختیار شروع کرد به حرکت دادن انگشتهای دست چپش.
گفت: «به پسرک گفتم من پیرمرد غریبی هستم. حالا باید ثابت کنم.»
هزار باری که پیش از آن ثابت کرده بود حساب نبود. اکنون داشت بار دیگر ثابت میکرد. هر بار، بار دیگری بود و او در گرما گرم کار هرگز به گذشته نمیاندیشید.
مترجم، کلمات مربوط به دریا و ماهیها رو با واژههای جنوبی جایگزین کرده بود. این کار جالبی برای آشنا شدن با لغات مناطق جنوبی حساب میشه در عین حال برای کسی مثل من وقتی متن رو میخوندم ملموس نبود، مثلا استفاده از بَمْبَک به جای کوسه.
خوندن بخش دوم کتاب، یعنی خود داستان زمان زیادی نمیگرفت و روان بود. این بخش تو یه روز خونده شد و من هم خوندنش رو توصیه میکنم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه : کرگدنها هم عاشق میشوند
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش کتابخوانی طاقچه : باشگاه قتل پنجشنبه ها
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش مطالعهی طاقچه: کار عمیق