خرد هر کجا گنجی آرد پدید / به نام خدا سازد آن را کلید
ولایت فقیه شناسی فشرده
بسم اللّه الرحمن الرحیم
در این مطلب ما به بررسی ولایت فقیه از دید عمومی خواهیم پرداخت و انسی در راستای اهمیّت ولایت می گیریم. این مطلب توسّط گروه تولید محتوای سایت تببینگران تایید شده و مورد انتشار در خود سایت تبیینگران هم رسیده که با کلیک روی اینجا می توانید آن را ببینید.
انسان هدفی در پس خلقت خود دارد و آن چیزی جز بندگی نیست که در قرآن از آن مکرّر یاد شده است و این راه بندگی جز با اطاعت میسّر نمی شود. اطاعت از خدا برای مسلمانان جهان در نماز یک بروز ویژه دارد به گونه ای که اغلب افرادی که زیاد نماز می خوانند و مشغول به نماز های طولانی هستند را عابد می خوانیم. هرچند عابدان حقیقی مقرّبان راه خدا هستند و از درگاه او با عبادت های گوناگون کسب فیض می کنند امّا خواندن نماز نمی تواند معیاری حقیقی برای سنجش عبادت باشد زیرا عبادت یعنی بندگی کردن خداوند و آن نیز چیزی جزء اطاعت از الله نمی باشد ولی ممکنه نماز نه تنها اطاعت نباشد که نافرمانی هم باشه! مثلا در میدان جنگ به دستور خدا باید هنگام اذان گروهی به نماز بایستند و گروهی مراقبت کنند و حتّی آن گروهی که نماز می گذارد ابزار دفاعی خود مانند سپر را همراه خود سر نماز داشته باشد سپس گروهی دیگر به نماز بایستند و گروه اوّلی مراقبت کنند و این دفعه امّا گروه نماز گذار باید علاوه بر ابزار دفاعی با خود ابزار تهاجمی مانند شمشیر نیز داشته باشند چون خدا عالم به همۀ اسرار فرمان داده که می توان اینجور هم گفت که دشمن بار دوّم ممکنه از روش های مختلفی مثل نفوذ اطلاعاتی فهمیده باشد عدّه ای به نمازند و ناروا حمله ای شدید به نمازگزاران بکند پس باید ابزار تهاجمی هم داشته باشند. این علاوه بر نشان دادن قدرت و علم خدای رحمان به ما می فهماند که اگر گروهی از مجاهدان هنگام نماز بگویند ما پشتیبانمان خداست و همه بدون ابزار های دفاعی و تهاجمی نماز بگذارند دیگر نباید اینکار را عبادت خالصانه تا شهادت نامید البته هرچند ممکنه یه عدّه جاهلانه این کار ها را تحسین بر انگیز بدانند امّا متأسفانه چیزی جز نافرمانی الهی در آن مشاهده نمی شود.
اینجا یا این مجاهدان اصلا مجاهد راه حق نیستند و به فرمان های خدا توجّهی ندارند و یا اصلا جاهلانه اطلاعی از فرمان الهی ندارند پس باز مجاهد نیستند چون جهاد یعنی حرکت در راستای فرمان الهی برای مقابله با دشمنان خدا ولی اینا حتّی فرمان الهی را در رابطه با کار خود نمی دانند چه رسد به مقابله با دشمنان الهی! خب حالا شاید سؤال پیش بیاد اینجا ممکنه این مجاهدان قصدی نداشته و فقط این دستور الهی را در نمی دانستند خب آیا دقّت کرده اید اگر موقعیّتی پیش بیاد که دستور آن صریح در قرآن نیومده باشد آنگاه باید امام به حق و ولی الهی آن را بیان کند اینجا که قضیه پیچیده می شود چی؟ خیلیا ممکنه اینجا دستورو ندانند و باید دانست حتّی در این حالت پیچیده نیز این افراد عملا مجاهد راه حق نبوده و قطعا اگر با این نام ضربه به اسلام بزنیم از دشمنان الهی هستند! حال جالب می شود بدانیم جهاد نه تنها در عرصه جنگ بلکه در آخر الزّمان که ما توش هستیم در تمامی عرصه ها قرین شده و ما نمی توانیم بی طرف باشیم زیرا در میدان جنگ شما باید وارد یک زمین شویدکه آن طرف یا با خدا و یا در برابر خداست لذا اینجا بی طرفان همان بی اعتنا کنندگان به دستور خدا هستند و این جز در برابر خدا بودن به شکلی دیگر معنایی نخواهد داشت. پس ما کار خیلی سختی داریم و کلید موفقیّت در این مشکل را نیز خدای رحمان به ما عطا کرده و فرمانده الهی و ولی امری داده است که سخنش کلمه به کلمه تفسیر قرآن است و تمام فکر و ذهن و کلامش عین وحی الهی معتبر و مستند می باشد و ما باید به امام زمانمان عج مراجعه کنیم. حال باز مشکل اینجاست که ما در غیبتیم و مشکلی بیش تر و فزون تر داریم. مطمئن باشید راه حلّ این مشکل را خدای مهربان قطعا از طریق ولی الهی به طرقی به ما رسانده فقط باید کمی رها تر بیاندیشیم.
از معصومین ع به ما رسیده که هنگام سختی مراجعه به آنها می توانیم (گاها باید) از افرادی که مورد اعتماد آنها هستند سؤال خود را بپرسیم و فضایل فراوانی برای عالمان دینی بیان شده که در احادیث زیادی به ما رسیده و احادیث معتبر و تایید شده کم ندارد. اینکه گفتم: ((گاها باید)) برای اینه که در برهه هایی مراجعه از نقاط دور به خود امام صحیح نبوده و حتّی امام مراجعان را رد می کردند زیر علاوه بر آماده کردن مردم جهت غیبت از منظر امنیّت شبکه های اطلاع رسانی امامان ع و حتی جان فرد مراجعه کننده رفت و آمد های مستقل فردی خطرناک بود. در زمان غیبت آقا صاحب الزّمان ارواحنا فداه نیز باید با مراجعه به این افراد مورد تایید اهل بیت علیه السلام از آنها کسب تکلیف کنیم. خب این افراد کیا هستند و از کجا بفهمیم مورد تایید اهل بیت ع می باشند؟ ما حدیث داریم که اهل بیت ع هر آنچه را نیاز داریم تا گرفتاریمان در این زمان رفع شود و به سمت ظهور آقا حرکت کنیم (هر آن چیز را در حدیث اصلی بسط دادیم) به ما عطا کردند و ما می فهمیم اهل بیت ع لااقل به طور غیر مستقیم برای چنین شرایطی ما را آماده کردند لذا قطعا ویژگی هایی برای روش تایید علمای دینی به ما دادند که حاصل احادیث و بیان های اهل بیت علیه السلام را تقریبا می توان شروط مراجع تقلید موجود در نظام اسلامی دانست(این شروط از روایات برآمده است). خب اینجا یه مشکل اساسی در رابطه با جهاد وجود دارد و آن فرماندهی قدرت در مسیر جهاد الهی است لذا مراجعه به مراجع تقلید فقط نمی تواند ما را در عرصه جهاد نجات دهد هرچند مراجع عالی قدر در مواقع حساس دست به کار شده و با حکم هایی از قبیل فتوای توتون و تنباکو که در تاریخ معروفه ما را در راه جهاد هدایت کرده و دست دشمنان را ناکام گذاشتند (در واقع ما با رهبری یک مرجع لایق جهت ولایت امر مسلمانان در زمان غیبت در آن برهۀ تاریخ مورد لطف خدا قرار گرفته و از توطئه بزرگی با واسطه امام زمان عج نجات یافتم).
قدرت در میدان جهاد الهی در دست یک فرمانده الهی بوده و بهترین فرمانده که خود به ما معرفی کرده امام معصوم علیه السلام است. حال ما بسیار نا فرمانی کرده و به واسطه جهالت و کوتاهی فراوانمان نتوانستیم از امامان علیه دفاع کرده چه برسد به اطاعت و به همین دلیل خدا تنها ذخیره الهی خود حضرت حجّت را از ما پنهان کرده تا هنگام اطمینان از اینکه می توانیم از او دفاع کنیم به ما بدهد. خوب میدانیم خدا قادر مطلق و دارای علم بی نهایت است لذا با گریه و زاری نمی توانیم خدا را اشتغفرالله فریب دهیم و باید قوی شده تا خدا برامون آزمایش هایی را بگذارد و ببیند واقعا توان داریم یانه زیرا اوّلا سنّت الهی بر امتحان از بندگان در دنیاست و با آنکه خدا می داند نهایت کار آمّاه جهت آمادگی بیشتر خودمان و فهم عیبمان ازمون امتحان می گیرد و دوّما خیلی لطف کرده 11 ذخیره الی را به ما عطا کرد ولی این آخرین ذخیره مانده است لذا ابدا بدون یک اطمینا تضمینی اونو نمی دهد و این نیز از لطف خداست چون بدون امام زمان عج اصلا هستی ای وجود نخواهد داشت و خدا تمام هستی به این سبب برپا نگه داشته که امام زمان عج هسن و ثانیّا اگر بیاد و باز کوتاهی کنیم دیگر ذخیره الهی نیست که بخواهیم با آن به یک جامعه جهانی الهی دست بیابیم. خدا یه سری قوانین در جهان هستی مقرر کرده مثل از جاذبه بگیر تا ثواب و اجر عمل های خوب و بد پس باید بدانیم قطعا خدا برای امر هدایت مردم هم قوانین دارد و یکی از مهم ترین رکن آن اداره توسّط ولی الهی می باشد و بدون وجود ولی الهی ای که خدا در هر زمان مشخص می کند ابدا امکان رسیدن به جامعه فاضله وجود ندارد. ما الآن امام زمان عج نداریم و برای مسائل مختلف می رویم پیش مراجع جهت کسب تکلیف تا کاری را بکنیم که از دستورات و سفارشات اهل بیت ع برآمده باشد. امّا اینجا یک موضوع مطرحه و آن هدایت قدرت یک جامعه دینی است. اگر افراد بخواهند که از خدا اطاعت کنند باید در تمام عرصه اطاعت خود را نشان دهند و نمی توانیم بگیم مثلا در مسائل فردی مثل نماز اطاعت می کنیم ولی با مسائل اجتماعی کاری نداریم اون تو دینی عجیب اجتماعی اسلام!
آری اسلام الحق یکی از اجتماعی ترین دین های موجود است زیرا دین حقّ و خدایی می باشد و خدا آنقدر به زندگی اجتماعی مردم توجّه دارد که در قیامت نه تنها از هر فرد جدا بازخواست می کند بلکه از امّت ها نیز به صورت جمعی بازخواست سختی خواهد کرد که در آنجا حتّی خیلی از عابدان در دنیا ممکن است بدجور به دردسر بیافتند زیرا در آن بازخواست وضعیّت اطاعت الهی یک جامعه مطرحه و نه یک فرد و کسانی که در برابر نافرمانی اجتماعی سکوت کرده اند قطعا بسیار مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. جالب است بدانید خدا در دین مبین اسلام که آن را برای بندگانش به عنوان آخرین دین و کامل ترین دین برگزیده بیان می کند که ثواب کار بسیاری از اعمال فردی اگر به جماعت باشد مانند نماز بسیار بسیار بسیار بیشتر از اقامۀ فردی آن کار اجر و پاداش دارد. اینها همه نشان از اهمیّت جامعه و اعمال اجتماعی در دین دارد. ما اگر بخواهیم در یک نظام اجتماعی به دستورات الهی عمل کنیم باید قدرت الهی را در آن جامعه به اجرا در بیاوریم مگرنه چه گفته ای بهتر از سخن مولای کلام و امیر هر مرد و زن مؤمن که می فرمایند مردم به دین حاکمان اند. قدرت رکن اساسی حرکات اجتماعی است و از مهم ترین اصول شکست و موفقیّت قدرت ها همراهی اجتماعی آن قدرت بوده به گونه ای که یا قدرتی شکست می خرد و یا اگر موفّق شود حتما همراهی اجتماعی دارد(حتّی با ترس در جامعۀ دیکتاروی) و این همراهی و تسلّط اجتماعی قدرت باعث تزریق اعتقاد و منش فکری قدرت به بافت اجتماعی جامعه خواهد شد. جامعه بدون قدرت واحدی پایداری ندارد و دچار هرج و مرج می شود تا قدرت به یکی برسد و درصورت پذیرش اجتماعی آن قدرت این جامعه دوباره بعد مدّتی متناسب با ساز و کار فکری قدرت به پایداری می رسد برای همین است که در دین از مهم ترین و بنیادی ترین پایه ها ولایت نام برده شده است زیرا با وجود یک امام معصوم ع در صدر قدرت یک جامعه و نظام اجتماعی به مرور تمامی آن جامعه در منش رفتاری چونان امام و پیشوای حق رفتار کرده و سایر پایه های دینی به بهترین شکل در آن جامعه به اجرا در خواهد آمد از جمله نماز! نمازی که ستون دین است بدون ولایت اصلا اقامه نخواهد شد چون یا مردم جامعه نماز نمی خوانند یا می خوانند امّا نه به دستور خدا و اطاعت الهی چون ولایتی را ندارند که اطاعتی کرده باشند! آیا می توان گفت که من به دستور فرمانده خود عمل نمی کنم ولی چون به من سفارش کرده هر روز یک صفحه قرآن بخوانم و اگر نخوانم بسیار دچار گمراهی خواهم شد اینکار را میکنم؟! قضیۀ اطاعت از ولی الهی و نماز بی شباهت ازین نیست زیرا ما بدون ولایت داریم از فرمان الهی سر باز می زنیم و آنگاه دیگر انجام سایر فرمان ها چه معنایی داد؟!
ما در زمان غیبب آقا صاحب الزّمان یک وظیفمون که بسیار اساسی و مهم است کاملا برامون مشخصّه و توسّط تمامی اهل بیت علیه السلام از پیامبر اکرم ص و امام علی ع بگیر تا خود صاحب امرمان حضرت حجّت عج مشخّصه و آن انتظار برای ظهور است که از بهترین اعمال است. الآن بحثمان نیست ولی اگر یکم به حدیث شریف نبوی که میگه انتظار از برترین اعمال است دقیق شویم خواهیم فهمید که واژۀ انتظار در لفظ عامۀ ما به کار نرفته زیرا ما معمولا میگیم کسی منتظره منظورمون اینه این فرد بیکار ایستاده تا یکی بیاد ولی اینجا این یک عمل خوانده شده که با بیکاری تضاد و نقص داردبرای همین هم هست که مقام معظّم رهبری فرمودند انتظار این نیست که ما کاری نکنیم بلکه باید خودمان را آماده کنیم. در واقع همانطور که رهبری عزیز اشاره کردند این معنای آماده کردن خودمان برای ظهور آقا عج است. اینجا باید توجّه کرد که آماده شدن برای ظهور دو قسم فردی و اجتماعی دارد که هردو مهم و لازمۀ هم هستند امّا بخش اجتماعی بسیار اهمیّت بیشتری دارد زیرا افراد کنار هم یک اجتماع را میسازند و وقتی یک جامعه برای ظهور آقا از منظر اجتماعی دارد آماده می شود حتما در آن کنار افرادی کنار هم دارن آماده می شوند و قسم اجتماعی از این منظر پر رنگ تره چون آمادگی فردی را در خودش دارد. برای اینکه جامعه آماده شود باید یک نظام اجتماعی الهی داشته باشد که با مردم و برآمده از آرمان های الهی مردم باشد. در واقع پیامبران هزار تا معجزه داشتند و قدرت خدا در آنها اثبات شده امّا هیچگاه ما نداریم خدا با معجزات به گونه ای دیکتاتوری پیامبری را به قدرت برساند زیرا باید مردم خودشان همراه پیامبر شده و گرد آن بیایند لذا حکومت الهی حتما برآمده از اعتقاد اجتماعی مردم است. نکته دیگر که خیلی مهمّه بحث فرماندهی واحده و اینجا ولایت فقیه بروزی بس شایان دارد.
در یک نظام اجتماعی باید یک قدرت واحد و برتر وجود داشته باشد و بودن چند قدرت عملا موجب تکّه تکّه شدن جهت گیری های حکومت دینی می شود و این خود یک رسم غیر الهی است برای همینم در هر زمان فقط یک امام حقّ در اون زمان داریم که اطاعت از آن واجب است. ما اگر اماممون بود که حرفی نیست ولی چون به خاطر کوتاهی هامون خدا پرده غیبت بین ما و اماممان کشیده تا ایشان برای ما حفظ شوند و این از رحمت الهی است ما باید طبق سفارش معصومین علیهم السلام به افراد مورد تایید آنها مراجعه کنیم تا یه حکومت الهی ای بتوانیم درست کنیم تا با آن به سمت ظهور از نظر ابعاد اجتماعی حرکت کنیم. ما الآن باید بریم و ویژگی های فرد لایق حکومت و نیز ویژگی های فرد لایق مرجعیّت دینی را از قرآن و روایاتی معتبر مانند روایات نهج البلاغه در بیاریم و از بین علما کسی را که بهترین تطبیق و بالاترین شایستگی را دارد انتخاب کنیم. انتخاب امام خمینی واقعا الهی بود و بزرگترین معجزۀ آن همان پیروزی انقلاب با اون نفوذ دشمنان و حکومت طاغوت در ایران بود که بهتره از زبان خود امام عزیز و راحلمون توی ابتدای وصیّتنامه اش این موضوع را بخوانید. از آنجا که بسیار کار سختی نیست به منابع مختلف مراجعه کرده و با تحقیق تاییدیه های خاصّ رهبری را از طرف امام خمینی ره پیدا کنید مثلا در تلویزیون یک مستند در رابطه با همین موضوع بود که آقای رفسنجانی در آن زمان داشت در مجلس خبرگان یک خاطره تعریف می کرد و در آن این موضوع مشهود بوده همچنین خیلی موارد دیگر است و خود رهبری هم مواردی را مطرح کردن. البته احتمالا شما هم یکی از این ماجرا ها را شنیدید ولی اگر نشنیدید یه سرچ در رابطه با تایید رهبری توسّط امام خمینی ره بکنید و ویدیو های خوبی باید بالا بیاد. این موارد نشان از تایید الهی ولایت فقیه توسّط رهبری عزیز است چون تایید ایشان جانب امام خمینی ره بوده و خود امام راحل ره بسیار معجزات خاصّی دارند مثلا پیروزی انقلاب، جنگ تحمیلی و ... . اگر یکم مطالعه کنید کشور های حامی صدّام در جنگ را و وضعیّت عجیبی که در درون ایران پیش آمده بود اعم از ترور های گوناگون و نا امنی و شورش جدا طلبان به معجزه بودن جنگ پی خواهید برد.
مردم خود دور امام خمینی ره جمع شدن و ولایت فقیه ایشان کاملا مردمی بوده. امام خامنه ای مدظله العالی نیز علاوه بر تاییدیه امام راحل ره توسّط مجلس خبرگان تعین شده و خود اعضای مجلس خبرگان نیز توسّط مردم تعین می شوند لذا ولایت فقیه ایشان نیز قطعا مردمی است که نمونه دیگر حظور شکوهمند مردم برای شهادت حاج قاسم عزیز می باشد و دیدید مردم برای یک سرباز رهبری که خالصانه خادم ولایت فقیه بود چه ها که نکردند!
گفتنی ها بسیار است ولی به اینجا طفایت کرده و مطمئن هستم خیلی از شما ها از من حقیر اطلاع بیشتری دارید و خواهش میکنم اگر اشکالی در توضیحات من وجود داره آن را فقط به حساب ضعف بنده بگذارید. التماس دعای فراوان
پیشنهاد میشه اگر ازین مطلب خوشتون اومده یه سر به راهنمای انس با فرماندهی با کلیک روی اینجا بزنید.
یا علی مدد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
مسیر احترام، نصرت و اطاعت
مطلبی دیگر از این انتشارات
سوره ضحی | خورشید جهاد تبیین
مطلبی دیگر از این انتشارات
رکورد دار تک تیر اندازی موفق دنیا