پری? یک نویسنده ی خاص·۲ سال پیشپشیمانی...از پله ها بالارفتم.دسته در را محکم گرفتم و آن را باز کردم داخل شدم خودم را به میزش رساندم و همیشگی ام را سفارش دادم.به او گفتم میبرمش اینجا…