پستهای مرتبط با دلنوشته تعداد کل پستها: ۳۹۵۲ Azadeh ۱ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه حیف شدم! دلنوشتهها بی معنا نیستند... علیرضا ۱ هفته پیش - خواندن ۲ دقیقه پنکیکِ نیمه شبانه؛ نیم پز همراه با لک تی شرت و چربی اضافه. آخرین پنکیکی که درست کرده بودم دلچسب ترین پنکیکی بود که خوردم، اونقدر... Mah ۱ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه یه پست با چاشنی تفاوت! سلام بر دوستانم^^خب واقعیت اینه که من کمتر از خودم مینویسم یعنی از ابع... علیرضا ۲ هفته پیش - خواندن ۳ دقیقه خطر اسپویل! (دقیقا خطرِ اسپویلِ چی؟) اسپویلوفوبیا. در این پست به نصیحتِ اسپویلهراس ها می پردازیم. مرضیه ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه لطفا با شتاب برو دوست داشتم که نمانیرویایم همین بوددوست داشتم که برویراهی شوی، جدا شویم... Hamed ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه Vertigo از خنده او به نظر می رسید که متوجه چیزی شده است .به سمت او رفتم تا ببی... Queen Viana ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه ~.ســـــــــبزِ ســـــــــبز.~ شاید تصور پوچ امید، شاید باد، شاید هیچکس. علیرضا ۲ هفته پیش - خواندن ۳ دقیقه می گذرد. باد سرد می وزد، از میان درختان چنار. پشت سر چه چیز را جا گذاشتم؟ چشمان... یه روح زخمی... ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه یه نفرو می خوام بغلم کنه. نوشته های یه روح. نرگس،جغدِ نویسنده!🦉 در دلنوشته های [ما] ۲ هفته پیش - خواندن ۵ دقیقه اردوی کویر!.... صبح دوشنبه،ساعت 6/15دقیقه بود که از خواب بیدار شدم، بعد از خوردن یه ک... ‹ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 ... 395 396 ›
علیرضا ۱ هفته پیش - خواندن ۲ دقیقه پنکیکِ نیمه شبانه؛ نیم پز همراه با لک تی شرت و چربی اضافه. آخرین پنکیکی که درست کرده بودم دلچسب ترین پنکیکی بود که خوردم، اونقدر...
Mah ۱ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه یه پست با چاشنی تفاوت! سلام بر دوستانم^^خب واقعیت اینه که من کمتر از خودم مینویسم یعنی از ابع...
علیرضا ۲ هفته پیش - خواندن ۳ دقیقه خطر اسپویل! (دقیقا خطرِ اسپویلِ چی؟) اسپویلوفوبیا. در این پست به نصیحتِ اسپویلهراس ها می پردازیم.
مرضیه ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه لطفا با شتاب برو دوست داشتم که نمانیرویایم همین بوددوست داشتم که برویراهی شوی، جدا شویم...
Hamed ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه Vertigo از خنده او به نظر می رسید که متوجه چیزی شده است .به سمت او رفتم تا ببی...
Queen Viana ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه ~.ســـــــــبزِ ســـــــــبز.~ شاید تصور پوچ امید، شاید باد، شاید هیچکس.
علیرضا ۲ هفته پیش - خواندن ۳ دقیقه می گذرد. باد سرد می وزد، از میان درختان چنار. پشت سر چه چیز را جا گذاشتم؟ چشمان...
نرگس،جغدِ نویسنده!🦉 در دلنوشته های [ما] ۲ هفته پیش - خواندن ۵ دقیقه اردوی کویر!.... صبح دوشنبه،ساعت 6/15دقیقه بود که از خواب بیدار شدم، بعد از خوردن یه ک...