جادوگر ترسناک·۱۴ روز پیشاکیدنلا (0594631) p1سالن مزایدهٔ «گلدن استاک» بوی چرم گرانقیمت و عطرهای سنگین میداد. نورهای اسپاتلایت روی پایهٔ چرخان مرمری متمرکز بود، جایی که کد0594631 نشست…
حمید کردی داریان·۷ ماه پیشداستان کوتاه اتو پیا ، شهری که نیستدر شهری که همه چیز کامل است، تنها چیزی که نباید وجود داشته باشد، حقیقت است. مستر ایکس آن را دید... و دیگر همان آدم نشد.
تونی·۸ ماه پیشنبرد در ورای زمان - پارت۶فردی کوتاه قد با ردای نقرهای، محصور در هالهای از انرژی آبی، دستش را به نشانه کمک به سمتم دراز کرد و با صدایی ظریف گفت: «خوشبختم کاپیتان،…
تونی·۸ ماه پیشنبرد در ورای زمان - پارت4...من آماده بودم. حتی اگر این آخرین نبردم باشد.خواست جملهای بگوید اما فرصت نکرد. موج هوشمند سیستم حرکتی به مغزم فرمان داد و در یک هزارم ثا…
تونی·۸ ماه پیشنبرد در ورای زمان - پارت3...و تنها ارادهی آهنین من و فناوری پیشرفتهی بشریت بود که میان من و نابودی فاصله انداخته بود.تایمر بازیابی سیستمهای حرکتی و ترمیم آسیبها…
سهراب خانبدر | Sohrab Khanbadr·۲ سال پیشواقعیت مجازی عمیق / deep virtual realityادام پسری که واقعیت مجازی عمیق زندگیش را دچار تحول میکند.
خسرو نوشته ها·۳ سال پیشوندینگ ماشین عجیب!بیمارستان مثل همیشه پر از سرو صدای فعالیت بود. پرستاران هیاهوی همیشگی داشتند، پزشکان در بخش دور میزدند و بیماران در اتاقهایشان استراحت می…
خسرو نوشته ها·۳ سال پیشبازماندگان زیرزمینی - قسمت اولجهان بیابانی متروک شده بود ، زخمی از پیامدهای یک آخرالزمان اتمی. آسمان ها با خاکستر آغشته و زمین بی ثمر بود. چیزی به جز خرابه های فلزی پی…
محمد افسر·۳ سال پیشرمان ابرقهرمانی : ماجراهای هوتنفصل اول:تجهیزاتقسمت اول دفترچه خاطراتبه نام خداسلام به همه کسانی که الان دارن دفترچه خاطرات منو میخونند،لابدباخودتون میگین مگه کسی دفترچه خ…
محمدصادق مختاری·۴ سال پیشمعرفی کتاب شهر طلا و سربدلهره،تلاش،ترس،استرس و...از ویژگی های بارز این کتاب هستن!سرت درد میکنه واسه کتابهای معمایی ای که تهش رازها بر ملا میشن؟پس اگه اینطوره منم م…