نیمچه روانشناس - مدیر محصول در کافه بازار
"توییتر" نمونه موفق یک "ابر بازی" (قسمت اول:جیک جیک!)
وقتی صحبت شبکه های اجتماعی به میان می آید، نام های زیادی در ذهن همه ما میچرخد. امروزه شبکه های اجتماعی متنوع و بسیار زیادی در حوزه های مختلف بوجود آمده و با جامعه از کاربران مختلف فعالیت میکنند. از میان تمامی این عناوین، نام چند شبکه بیشتر از سایرین میدرخشد. تصمیم گرفتم از نگاه گیمیفیکیشن ، علت موفقیت این ابر شبکه ها را بررسی کنم. برای شروع سراغ بزرگترین غول دنیای تعاملات اجتماعی مجازی رفتم ؛ یعنی توییتر...
توییتر نیازی به معرفی ندارد. حداقل معرفی آن از محتوای این متن خارج است. کافی است کلمه توییتر را در هر موتور جستجویی در هر کجای جهان جستجو کنید. به اندازه کافی به محتوا جهت آشنایی با آن دسترسی پیدا خواهید کرد. بیایید از نگاه بازی شناسانه به توییتر نگاه کنیم:
ایده اصلی توییتر بر مبنای یک بازی اجتماعی بنا نهاده شد. همه ما نیاز داریم تا افکار و اتفاقات درون ذهنمان را برون ریزی کنیم و آن را با دیگران به اشتراک گذاری کنیم. من به چیزی فکر میکنم؟ در حال انجام چه کاری هستم؟ کجا میروم؟ چه چیزی میخرم؟ درباره این موضوع چه نظری دارم؟ و ... همه این حرف ها در قالب پیام هایی کوچک یا به اصطلاح تلگرافی جای میگیرد. توییتر به ما اجازه میدهد تا آنچه که در ذهن و اطراف ما اتفاق می افتد با محدودیت 280 کاراکتر با همدیگر در قالب توییت به اشتراک بگذاریم و نظر خود را در مورد توییت های دیگران بنویسیم.
توییت یعنی جیک جیک کردن.تا به حال به نحوه ارتباط پرنده ها دقت کرده اید؟ در یک جنگل هر پرنده بر روی شاخه ای مجزا نشسته و از زاویه دید متفاوتی نسبت به سایر پرنده های به جنگل نگاه میکند. هر پرنده برای ارتباط برقرار کردن با پرنده های دیگر از ابزار صدا استفاده میکند. صدا های کوچکی به نام جیک! پرنده های دیگر با شنیدن جیک جیک ، به آن با جیک جیک های مشابهی پاسخ میدهند. از طریق جیک جیک دو اتفاق می افتد: اولا پرنده صدای خود را به پرنده های دیگری که در نزدیکی او هستند می رساند. دوما با پاسخ پرنده های دیگر به جیک جیک پرنده اول، پیام جیک جیک او به گوش پرنده هایی که در حوالی پرنده های دوم هستند میرسد و این توالی بسته به پتانسیل محتوایی پیام اول یا حول محور پیام های ثانویه ای که در پاسخ به پیام اول ارسال شده ادامه پیدا میکند و زنجیره از جیک جیک ها را شکل میدهد که در زمان بسیار کوتاهی در جنگل پخش شده و همه پرنده ها به نحوی از صدای آن با خبر میشوند. طبعا پرنده هایی که تنها هستند و یا جیک جیک پر محتوایی ندارند یا اصلا صدای آن ها شنیده نمیشود و یا در نطفه خفه میشود، زیرا مورد استقبال پرنده های دیگر قرار نمیگیرد. پس پرنده برای شنیده شدن صدای جیک جیکش اولا باید خود را به سایر پرنده ها نزدیک کند و ثانیا باید جیک جیک پر محتوایی داشته باشد تا پرنده های دیگر نسبت به آن پاسخ مناسبی ارائه کنند.
توییتر در سال 2006 با شعار ?What are you doing شروع به کار کرد. شاید در روز اول موسس های این شبکه تنها به پتانسیل بخش اول ماجرا یعنی جیک جیک کردن و شنیده شدن آن توسط پرنده های نزدیک فکر میکردند. به این صورت پلتفرمی برای برون ریزی افکار کاربران و دیده شدن آن توسط سایر کاربران فراهم کردند. اما با بالا رفتن استقبال عمومی از این بستر پتانسیل های دیگر آن به مرور زمان نمایان شد. در کمتر از 3 سال مدیران این شبکه و سایر کاربران متوجه شدند که این شبکه بستر فوقالعاده ای برای انتشار سریع اخبار کوتاه در مقیاس بزرگ است و در واقع با پتانسیل بخش دوم ماجرا آشنا شدند : ریتوییت.
در سال 2009 شعار این شبکه به ?What's happening تغیر پیدا کرد. یعنی پرنده ها علاوه بر اینکه احساست و وقایع مربوط به خود را توییت میکنند، وقایعی که در جنگل و در حوالی آن ها اتفاق میافتد را نیز به دیگران اطلاع دهند. اینگونه توییتر در مدت کوتاهی به بزرگترین پلتفرم پیام رسانی در کل تاریخ تبدیل شد و امروزه با بیش از 320 میلیون کاربر در رتبه 11 الکسای جهانی قرار دارد.
در قسمت های بعد سلاح های گیمیفیکیشن قدرتمند توییتر که با آن دنیای شبکه های اجتماعی را تکان داد را به شما معرفی میکنم. همچنین میتوانید برای دیدن مطالب بیشتر به وب سایت من سربزنید:
http://mtakalloo.ir/
مطلبی دیگر از این انتشارات
مخاطب شناسی در طراحی تجربه کاربری بر اساس مدل سه گانه اریک برن
مطلبی دیگر از این انتشارات
کمینه محصول دوست داشتنی (MLP) چیه؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
"توییتر" نمونه موفق یک "ابر بازی" (قسمت دوم:سلاح سناریو 1 !)