تیم‌های محصول عالی، یادگیری ➔ ساخت ➔ آزمایش را تمرین می‌کنند

کاربرد فرآیند "یادگیری ➔ ساخت ➔ آزمایش" در هر مرحله از توسعه محصول می‌تواند به مدیران محصول کمک کند تا تیم‌ها را به طور مؤثر رهبری کرده و محصولات واقعاً موفقی ایجاد کنند.

به کار بستن فرآیند "یادگیری ➔ ساخت ➔ آزمایش" در هر مرحله از توسعه محصول می‌تواند به مدیران محصول کمک کند تا تیم‌ها را به طور مؤثر رهبری کرده و محصولات واقعاً موفقی ایجاد کنند. مدیران محصول اغلب مسئولیت تعریف فعالیت‌های تیم محصول خود را در طول چرخه عمر توسعه بر عهده دارند. با توجه به سرعتی که تکنولوژی هر روز پیشرفت می‌کند، کارایی بسیار حیاتی است.

در هر مرحله، مدیران محصول می‌خواهند ارزشمندترین فعالیت‌ها را انتخاب کنند که به تیم این امکان را می‌دهد که تا حد امکان در مورد نیازهای فعلی کاربران خود در چارچوب اهداف کسب و کار، یاد بگیرند ، سپس یک کاندید راه حل را بسازند که هدف آن رفع نیازهای کاربران است، و در نهایت راه حل‌های خود را با آزمایش‌هایی آزمایش کنند تا مناسب بودن آنها را برای هدف تعیین شده ارزیابی کنند. از همه مهمتر، این فرآیند یادگیری ➔ ساخت ➔ آزمایش تکراری است: بارها و بارها تکرار می‌شود تا زمانی که نتیجه تا حد امکان برای مرحله فعلی توسعه محصول شما بهینه باشد.

هر مرحله چه چیزی را شامل می‌شود؟

فعالیت‌های اساسی زیر در فرآیند یادگیری ➔ ساخت ➔ آزمایش دخیل هستند:

  1. یادگیری: اولین قدم این است که تا حد امکان در مورد کاربران و نیازهای آنها یاد بگیرید. این یادگیری را می‌توان از طریق فعالیت‌های پژوهشی مانند مصاحبه با کاربران یا نظرسنجی‌ها، یا حتی گروه‌های کانونی در صورت وجود سؤالات اصلی بازاریابی یا پذیرش، به دست آورد. علاوه بر این، مدیران محصول باید اهداف تجاری شرکت خود و نتایج خاصی را که برای موفقیت در حوزه خود باید به دست آید، به دقت درک کنند. یادگیری همچنین شامل مسائلی مانند درک محدودیت‌های امکان‌سنجی و شناسایی عوامل خطر موجود در کسب‌وکار، بازار و جهان به طور کلی است.

  2. ساختن: مرحله بعدی، ساخت یک نامزد راه‌حل است که نیازهای کاربران شما را برآورده می‌کند. من دوست دارم از عبارت "نامزد راه‌حل" استفاده کنم تا روشن کنم که اغلب، ما تصمیمات خود را بر اساس فرضیه‌هایمان می‌گیریم، بنابراین همیشه می‌خواهیم این ذهنیت باز را حفظ کنیم که آیا راه‌حل مورد نظر ما، راه‌حل "درست" است یا خیر. علاوه بر این، دقت آنچه می‌سازیم به سطح اطمینان ما به صحت راه‌حل در حال ایجاد بستگی دارد. وقتی فرضیه ضعیف یا اثبات‌نشده‌ای دارید، با طرح‌واره شروع کنید و اجازه دهید فرآیند، راه را نشان دهد. محصولات معمولی مرحله "ساختن" با سطوح اطمینان بالاتر ممکن است شامل نمونه‌های اولیه تعاملی، محصول حداقل قابل قبول (MVP) یا نسخه بعدی یک محصول ثابت باشند.

  3. آزمایش کردن: مرحله آخر (که همیشه باید به یادگیری از آزمایش بازگردد!) آزمایش نامزد راه‌حل با کاربران و ذینفعان احتمالی برای دریافت بازخورد است. این آزمایش ممکن است از طریق آزمایش‌های قابلیت استفاده، نظرسنجی‌های بازخورد و مصاحبه‌های هدایت‌شده انجام شود. توجه داشته باشید که آزمایش پس از عرضه محصول به بازار نیز در حال انجام است - اندازه‌گیری‌های نهایی، معیارهای جذب، پذیرش، تعامل و حفظ مشتری مربوط به اهداف تجاری مورد نظر هستند. استفاده از ابزارهایی مانند آزمایش A/B و قالب‌بندی نسخه‌ها به عنوان فازهای بتا نیز می‌تواند به چابکی تیم و مدیریت ریسک کمک کند.

تکرار در هر مرحله از توسعه

با تعمق بیشتر، من تمایل دارم چرخه عمر توسعه محصول را به عنوان مراحل کشف، طراحی و توسعه در نظر بگیرم. (البته، خطوط بین این مراحل اغلب مبهم هستند و من قصد ندارم به این معنا باشم که چرخه عمر به سبک آبشاری عمل می‌کند.)

در هر یک از این مراحل، مراحل یادگیری ➔ ساخت ➔ آزمایش باید به روش‌های متفکرانه و با استفاده از فعالیت‌های مناسب اعمال شود. نمودارهای زیر نشان می‌دهند که هر مرحله شامل یک نقطه ورود متفاوت برای فرآیند تکراری یادگیری ➔ ساخت ➔ آزمایش است. علاوه بر این، در هر مرحله شما چیزهای متفاوتی را یاد می‌گیرید، انواع مختلفی از مصنوعات را می‌سازید و مناسب‌ترین آزمایشات را انجام می‌دهید.

همانند یک الگوی فرکتال، حلقه یادگیری ➔ ساخت ➔ آزمایش برای فرآیندهای خاص هر کسی که به ساخت محصول کمک می‌کند نیز اعمال می‌شود. طراحی اساساً یک روش تکراری است که شامل کشف نیازها و محدودیت‌های مشتری، ساخت مدل‌های مفهومی و ملموس، و سپس مشاهده میزان کارایی این مدل‌ها در رفع نیازهای شناسایی شده است. علاوه بر این، یادگیری ➔ ساخت ➔ آزمایش یک رویکرد رایج در مهندسی نرم‌افزار است؛ توسعه‌دهندگان اغلب در موقعیت پذیرش چارچوب‌ها و یادگیری بهترین شیوه‌های جدید، کدنویسی محصولات قابل تحویل، اجرای آزمایشات مختلف تضمین کیفیت، و سپس یادگیری بیشتر - بهبود همه چیز - و آزمایش مجدد آن هستند.

این فرآیند چه زمانی کاربرد دارد؟

خوشبختانه، این فرآیند یادگیری ➔ ساخت ➔ آزمایش را می‌توان در هر روش توسعه محصول موجود به کار برد. این روش به ویژه برای محصولاتی که جدید هستند یا برای بازاری جدید در حال توسعه‌اند، مناسب است.

هنگام پیروی از این فرآیند، مدیران محصول می‌توانند در مورد اینکه در هر مرحله از توسعه محصول، به کجا تلاش خود را اختصاص دهند، و با جهت مشخصی عمل کنند؛ چه در حال هدایت ابتدای نامشخص یک محصول جدید پیشگامانه‌ باشند، چه در حال انتشار N-امین تکرار یک پلتفرم معتبر.

فرآیند یادگیری ➔ ساخت ➔ آزمایش یک رویکرد فوق‌العاده قدرتمند برای مدیریت محصول است. با رعایت این چرخه تکراری در مراحل متوالی که درک کل تیم را از نیازهای کاربران عمیق‌تر می‌کند و به آنها کمک می‌کند تا راه‌حل‌های واقعاً عالی را کارآمدتر طراحی و بسازند، مدیران محصول می‌توانند اطمینان حاصل کنند که همیشه ارزشی را ارائه می‌دهند که اهداف تجاری آنها را پیش می‌برد. مزایای سطح بالای استفاده از فرآیند یادگیری ➔ ساخت ➔ آزمایش برای مدیریت محصول عبارتند از:

  • ایجاد محصولات و ویژگی‌های جدید عمیقاً معنادار که نیازهای کاربران شما را برآورده می‌کنند.

  • اجتناب از اتلاف وقت و هزینه برای راه‌حل‌هایی که کسب‌وکار را موفق‌تر نمی‌کنند.

  • کمک به بهبود محصولات شما در طول زمان با استفاده از فرآیندی تکرارپذیر و لذت‌بخش.

اگر شما مدیر محصول یا عضو تیم محصولی هستید که به دنبال روش‌های اثبات‌شده‌ای برای مدیریت هرج و مرج هستید، توصیه می‌کنم فرآیند مدیریت محصول یادگیری ➔ ساخت ➔ آزمایش را در تلاش‌های خود به کار بگیرید.