پولطلا
آیا پولطلا ارزش پول را حفط میکند؟
موافقان پولطلا ادعا میکنند که اگر طلا مبنای معاملات روزمره بشود، دولتها نمیتوانند ارزش پول را کم کنند. در نتیجه دیگر از تورم خبری نخواهد بود چون ارزش ذاتی طلا همواره حفظ میشود. جدای از ضعفهای سیستم پولطلا در اجرای سیاستهای پولی، آیا پولطلا امکانپذیر است؟
پول یک تعریف کلاسیک دارد که من هم از همان استفاده میکنم. پول چیزی است که سه کارکرد دارد. یکم، وسیلهی مبادلهی کالا و تسویهی بدهکاری است. بدون آن که نیاز باشد پول به کالای دیگری تبدیل شود، پول رایج در معاملات پذیرفته میشود و به لحاظ قانونی بستانکار «باید» در عوض طلب خود، پول را بپذیرد. شما اگر گندم دارید، برای معامله باید اول گندمهایتان را بفروشید و اصطلاحا نقد کنید، اما پول نقدترین دارایی (the most liquid asset) است که بدون نیاز به تبدیل در معاملات پذیرفته میشود. صفت رایج برای پول به این معناست که مثلا در ایران دینار کویت برای خرید و فروش پذیرفته نمیشود. نهایتا جملهی آخر برای برقراری نظم اجتماعی و رفع دعاوی است. قانون تنها یک کالا را مبنای تسویهی دیون میداند و آن هم پول رایج است. به اصطلاح فقهی، پول قدرت «ابراء» دارد و طلبکار نمیتواند در مقابل طلب خود، پول را نپذیرد. دوم، پول وسیلهی قیمتگذاری و واحد ارزش کالاهاست. سوم، پول وسیلهی حفظ ارزش است. در اقتصادهای تورمی کارکرد سوم به خطر میافتد و دغدغهی طرفداران پولطلا نیز همین است.
بعد از این تعریف برویم سراغ پولطلا. پولطلا میتواند در دو قالب وجود داشته باشد. یکی اینکه دولت وظیفهی تولید پول از جنس طلا را انجام دهد. مثل نظامهای قدیمی که هر حکومت یک نوع سکه با مهر مخصوص به خودش ضرب میکرد. قاعدتا این سیستم مورد قبول طرفداران نطریهی پول طلا نیست زیرا باز هم تورم و کاهش ارزش پول ممکن است. قبل از بیان چرایی تورم در چنین نظامی باید دو مفهوم را از هم تفکیک کرد. هر پولی یک ارزش اسمی(face value) دارد و یک ارزش ذاتی(real value). ارزش اسمی پول همان چیزی است که معمولا روی پول نوشته میشود و در معاملات روزمره همان اندازه ارزشگذاری میشود. ارزش ذاتی اما مستقل از ارزش اسمی است. ارزش ذاتی پول وابسته به جنس پول است. مثلا ارزش ذاتی اسکناس 1000 تومانی، به اندازهی ارزش تکه کاغذی است که چاپ میشود. ارزش ذاتی یک سکهی پول به اندازهی فلزات گرانبهایی است که از آن ساخته شده است. اگر یک سکه را ذوب کنید و فلز نقره و نیکل و ... آن را بفروشید چه قدر ارزش دارد؟ به طور عام، ارزش اسمی هر پولی بسیار بیشتر از ارزش ذاتی است زیرا ارزش اسمی پول به اتکای اعتماد اجتماعی و پشتوانهی دولت است. در نظام مذکور اگر دولت بیش از اندازه سکه ضرب کند، پولهای سکهای بیارزش میشوند تا آنجا که حتی ممکن است به ارزش اسمی خود برسند. اگر پول رایج سکهی طلا باشد، دولت به دو دلیل نمیتواند ارزش اسمی پول را از ارزش ذاتی آن، یعنی فلز طلا، کمتر کند. اولا دولت متحمل ضرر میشود چون هزینهی ضرب سکه از ارزش سکهای که تولید میشود بیشتر است. دوما حتی اگر دولت به انتشار بیرویهی سکهی طلا ادامه دهد، مردم دیگر از سکه به عنوان پول استفاده نمیکنند. بلکه سکههایشان را به عنوان یک دارایی نگه میدارند و کالای دیگری را جانشین پول میکنند. زیرا اگر بخواهند با سکهی طلا خرید و فروش کنند باید با ارزش اسمی مبادله کنند، پس قطعا ضرر میکنند. شاید گفته شود که چرا با ارزش ذاتی مبادله نمیشود تا ضرری متوجه کسی نباشد. چنین چیزی امکانپذیر نیست به چند دلیل: 1- سکهی طلا دیگر به عنوان پول پذیرفته نمیشود بلکه به عنوان فلز طلا ارزشگذاری میشود. ارزشگذاری فلز طلا هم به سادگی نیست. هر کسی که سکه دریافت میکند باید عیار طلای آن را بسنجد تا مبادا تقلبی باشد و بر اساس ارزش روز طلا آن را ارزیابی کند. 2- به علاوه این که ممکن است در ارزشگذاری طلای موجود در سکه، بین خریدار و فروشنده اختلاف پیدا شود. 3- دریافتکنندهی سکهی طلا باید ریسک تغییرات ارزش را بپذیرد. مثلا کسی که امروز سکهی طلا دریافت کرده است شاید تا ماه آینده ارزش طلایش کمتر شود. پس دارندهی سکه همواره باید نوسان قدرت خرید خود را تحمل کند.
نتیجه این است که اولا دولت میتواند ارزش اسمی سکههای طلا را کم کند. دوما اگر با رشد بیرویهی پول، ارزش اسمی از ارزش ذاتی نیز کمتر شود، سکهی طلا اساسا دیگر پول نیست چون در معاملات استفاده نمیشود.
پولطلا میتواند به گونهی دیگری باشد. این که دولت سکهی طلای خالص ضرب کند و بر اساس ارزش ذاتیاش قیمتگذاری شود. مشکلی که در این سیستم وجود دارد، اندازهی نامناسب واحد پول است. واحد پول باید به اندازهی کافی کوچک باشد که برای خریدهای ریز و روزمره نیز کاربرد داشته باشد. نمیتوان میوه و لبنیات را با طلای خالص خرید و فروش کرد چون سکهی طلا هر چقدر هم کوچک باشد ارزشش بیشتر از کالاهای مورد نیاز است و قابل تقسیم هم نیست. ممکن است دولت از آلیاژی از فلزات استفاده کند که مقدار کمی از آن را طلا تشکیل میدهد در این صورت باز اشکال عامتری به این سیستم وارد است. اگر قرار باشد ارزش پول بر اساس ارزش ذاتیاش باشد، ارزش پول دچار نوسان میشود و قدرت خرید افراد جامعه کم و زیاد میشود. وقتی ارزش پول به اندازهی طلای موجود است، هر بار که خرید و فروشی انجام میشود، فروشنده و خریدار ناچار اند از ارزش لحظهای فلز طلا باخبر باشند تا متضرر نشوند. به علاوه باز هم اختلافات زیادی میان دو طرف معامله بر سر ارزشگذاری پدید میآید. همچنین دریافتکنندهی سکه باید ریسک تغییر قدرت خرید را تحمل کند چون نمیداند تا هفتهی آینده یا ماه آینده ارزش ذاتی فلز طلا چه تغییری میکند. همچنین ممکن است پول خاصیت سفتهبازی را پیدا کند و عدهای به دنبال آربیتراژگیری سکههای طلا باشند.
در نتیجه، نهایتا سیستم دوم، که احتمالا نزد طرفداران پولطلا محبوبتر است، اقتصاد را دچار اصطکاکهای زیاد میکند و سکهی طلا به عنوان پول نمیتواند مورد استفاده قرار گیرد بلکه مطابق قانون گرشام یک پول بد پیدا میشود که پول خوب(طلا) را کنار میزند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
مقایسه سرمایه گذاری در طلا، بورس و املاک
مطلبی دیگر از این انتشارات
سرمایه گذاری طلا در بورس چگونه است؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
تفاوت سرمایه گذاری در طلا و سکه چیست؟