از بانگ و رنگ (به‌خصوص رنگ) بکاهیم

دوستی، به صدا و سیما می‌گفت بنگاه بانگ و رنگ؛ به نظرم این کاملاً بی‌انصافی است که گمان کنیم باقی شبکه‌های تلویزیونی از این قاعده مستثنا هستند. تلویزیون، مشاطه‌ عروس بدخوست. چیزهایی به خورد شما می‌‌دهد که در واقع امر چندان هم خوردنی نیستند. پرسرعت شدن اینترنت، باعث شده آن هم به مجال رقابت بانگ و رنگ بیافتد و روزاروز از خصال فرهیخته خود دورتر شود. درباره این فقره اخیر؛ این نوشته حسین درخشان، با عنوان مرگ خواندن را بخوانید.

این روزها به مدد نداشتن قندشکن؛ تقریباً از شبکه‌های اجتماعی محرومم. تنها از نسخه موبایل پلاس روی وب می‌توانم استفاده کنم، که ظاهرا مورد عنایت نیست. تمام قسمت‌های رنگی پلاس برداشته شده اند و فقط با متن‌ها و نام نویسنده‌ها طرفم. نبود این خصلت‌های رنگی؛ نوشته‌ها را صریح‌تر و رک‌تر برایم به نمایش می‌گذارد. راحت‌تر به قضاوت مغزش می‌نشینم، پوچی یا سودمندیش راحت‌تر رخ می‌نماید. کاش می‌شد از رنگ‌ها بیشتر بکاهیم.