تحلیلی از رأی اعتماد به کابینه
از کابینهٔ دوم خاتمی به این سو، کابینهای به خاطرم نیامد که همهٔ وزرای پیشنهادی، یکجا رأی اعتماد گرفته باشند. اگر پس از تغییر قانون اساسی را هم بررسی کنیم گمانم کابینهٔ اول هاشمی و کابینههای اول و دوم خاتمی مستثنی بوده اند.
این یک توصیف کلی از آرای داده شده به این دو کابینه است، با ۲۳ سال فاصله. شاخصهای پراکندگی نشان میدهد تنوع نمایندگان بیشتر است؛ اما شاخصهای متوسط چیز دیگری میگوید. کابینهٔ پزشکیان با آرای موافق قابل توجهی مستقر شده است. هر دو مجلس ۲۹۰ نماینده داشته اند، اما دولت پزشکیان با وجود یک وزارتخانه کمتر؛ مجموعاً حدود ۹۰۰ رأی بیشتر از مجلس گرفته است. طرفه آن که دولت هشتم به مجلسی همسو با رئیس جمهوری عرضه شده بود؛ و دولت چهاردهم به مجلس مخالف آن!
مجلس ششم یکی از منضبطترین مجالس از حیث مشخص بودن موضع اکثریت و اقلیت و پایبندی دو فراکسیون به رفتار سازمانی و مبتنی بر ایدئولوژی جناحی بود. آنچه که در این آمار نمایان است، فرق دو مجلس منضبط و بیانضباط یا به عبارتی مجلس دارای اصول و مجلس فاقد اصول است.اصولگرایان باید به این فکر کنند که چرا به رغم اکثریت داشتن در تمامی مجالس پس از مجلس ششم (به جز مجلس دهم که اکثریت نداشت و دو اقلیت قدرتمند و یک اقلیت ضعیف-بازیگر بیناصلاحطلب و اصولگرا- داشت) مجلسی تا این حد بیاصول به ارمغان آورده اند؟
به ادعای من این نتیجهٔ تزریق بیش از حد نمک شایستهسالاری به فضای سیاسی است. شایستهسالاری برای محیط اداری ضروری، و برای محیط سیاسی سم است. محیط سیاسی را نمیتوان به شیوههای اداری منضبط کرد. یادآوری میکنم: زنده باد امر سیاسی.
مطلبی دیگر از این انتشارات
شلختگی (نسخه بدون فضولی)
مطلبی دیگر از این انتشارات
آیا «خودآگاهی حقوقی» کمکی به رومینا میکرد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
قانون موضوعیت دارد (نقدی بر سخنرانی علیاشرف فتحی پیرامون نسبت نوگرایان دینی و امام صادق (ع))