نکتهای درباره جامعه روحانیت مبارز و تاریخ سیاست در دهه نخست جمهوری اسلامی
یک اشتباه در تاریخنگاری سیاسی پساانقلاب، تعمیم دادن مناسبات سیاسی، به ویژه مناسبات جناح راست در پس از ۱۳۷۶ به فاصله ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۵است. این گیجی تا حدی زیاد است که متوجه نشدیم چرا ماه عسل آقای احمدینژاد و بخشی از جناح راست این قدر زود و پیش از رسیدن موعد انتخابات مجلس هشتم به سر رسید. اصلاحطلبان معمولا این را از عملکرد خوب دولتشان میدانند که هنوز از آقای خاتمی پشیمان نیستند و به نابلدی راستگرایان نسبت میدهند که بعضی از آنها مثل آقای مصباحیمقدم از همان اولین سالها بلکه ماههای آغاز حکمرانی آقای احمدینژاد از او فاصله گرفتند. اما قصه چیز دیگری است و ریشه در تاریخ رنگارنگی سیاسی جناح راست در دهه نخست انقلاب اسلامی دارد.
اصل مطلب
تا همین چند وقت پیش حمایت جامعه روحانیت مبارز از آقای بنیصدر در ماراتن ریاست جمهوری را محصول حذف آقای جلالالدین فارسی، در صحنه نبودن گزینه قدرتمند رقیب و تا حدی گیجی گفتمانی پس از انقلاب میدانستم. اما این باور کلیشهای وقتی فرو پاشید که متوجه شدم سالهاست اطلاعات غیر دقیقی از جامعه روحانیت مبارز داریم، مثلا بسیاری از شما نیز احتمالا مثل چند هفته پیش من فکر میکنید مرحوم مهدوی کنی از ابتدای تشکیل جامعه روحانیت مبارز دبیر آن بوده، حال آن که پیش از مرحوم مهدوی کنی، شهید فضل الله محلاتی، نماینده امام در سپاه که سال ۱۳۶۴ و در سانحه هوایی به شهادت رسید این سمت را بر عهده داشته است.
چند پارهنکته
۱- حمایت از آقای بنیصدر برای جامعه روحانیت مبارز این قدر جدی بوده که در جریان تصویب اعتبارنامه شهید حسن آیت،(حدودا یک ماه پس از انتشار نوار جنجالی شهید آیت علیه آقای بنیصدر. در این نوار شهید آیت از برنامه یکساله حزب جمهوری اسلامی برای برکناری آقای بنیصدر صحبت میکند) یکی از جریانهای قدرتمند مخالف اعتبارنامه شهید آیت، جامعه روحانیت مبارز بوده است. نحوه مدیریت مرحوم هاشمی، فشار سیاسی شدید موافقان اعتبارنامه و علنی شدن رایگیری راجع به اعتبارنامه دلخوری بخشی از روحانیت را به دنبال داشت. مرحوم هاشمی با تمسک به آییننامه اجازه صحبت به شهید محلاتی نداد. مرحوم شجاعی، نماینده روحانی زنجان و مرحوم محیالدین انواری، عضو وقت مرکزیت روحانیت مبارز، در اثنای رایگیری استعفای خود را از مجلس اعلام کردند. مرحوم شجاعی هیچ گاه به مجلس برنگشت، و مرحوم انواری دو سه هفته بعد با جلسهای در شورای مرکزی جامعه به مجلس برگشت.
۲- جامعه روحانیت مبارز در میانه دهه هفتاد، تغییر عنوان داد و نام جامعه روحانیت مبارز تهران را به خود گرفت. پیش از این و در انتهای دهه ۵۰، روحانیت مبارز هستههای فعالی در استانها داشت. از جمله اعضای فعال این هسته آقای حجتی کرمانی در کرمان بود.
۳- به نظر میرسد (و این یک فرضیه است) نزدیکی مرحوم هاشمی به جامعه روحانیت مبارز و فاصله گرفتن او از فعالیت در حزب جمهوری اسلامی، به سالهای پس از ۱۳۶۰ برمیگردد و ناشی از حمایت روحانیت مبارز از آقای بنیصدر بوده است. به نظر نقش اصلی در تغییر گفتمان جامعه روحانیت مبارز و تبدیل شدن آن به جامعه روحانیت مبارز تهران را مرحوم هاشمی داشته است.
۴- جامعه مدرسین قم در دهه ۱۳۶۰ تحت زعامت مرحوم آذری قمی بود. گزارشی که ۴ سال پیش برای مهرنامه نوشتم نشان میداد بر خلاف روحانیت مبارز که موضع کجدار و مریزی در قبال دولت اتخاذ کرده بود (و شاید این را به جناح چپ قدرتمند پیش از انشعاب بتوان نسبت داد، شاید هم طبق این یافتههای تازه ام به نزدیکی گفتمان آن به جریانهای روشنفکر) جامعه مدرسین موضع جدیتری در انتقاد از دولت داشت. در آن زمان بیش از این که جامعه روحانیت مبارز حامی موضع رئیس جمهوری باشد، جامعه مدرسین حامی موضع ایشان بود. به نظر میرسد (و این یک فرضیه است) بعدها و در دهه هفتاد و هشتاد اعضای وقت جامعه مدرسین به مراتب وزن بیشتری از اعضای وقت روحانیت مبارز یافتند. با این حال اعضای دهه شصت جامعه مدرسین نیز فصل گفتمانی مهمی با اعضای آتی جامعه مدرسین داشتند. هیچ بعید نیست اگر مرحوم آذری قمی بر مسند این جامعه میماند و عمرش به دهه هشتاد خورشیدی هم میکشید، جامعه مدرسین پس از آقای احمدینژاد در اصولگرایان حل نمیشد.
۵- در جریان استیضاح آقای بنیصدر (سی و یکم خرداد ۱۳۶۰)، برخی از نمایندگان به تجاوز شهید دیالمه از وقت مقرر خود اعتراض میکنند. این مخالفت آییننامهای برای چنان روزی عجیب است، چرا؟ چون در آن روز آییننامه محلی از اعراب نداشت. مثلا مخالفین استیضاح از نطق انصراف داده و تنها مخالفی که سخن گفت آقای حجتی کرمانی بود. آقای حجتی کرمانی از حامیان جدی رئیس جمهوری بود، اما وقتی در مقام مخالف پشت تریبون قرار گرفت، گفت میدانم نفس همهتان حبس شده که من چه خواهم گفت، اما همین اول خیالتان را راحت کنم، بین بنیصدر و امام من امام را ترجیح میدهم و موافق استیضاحم. او دقایقی در مخالفت با آقای بنیصدر نطق کرد و احدی حتی رئیس جلسه متعرض او نشد که این فرصت مخالفت با استیضاح است نه موافقت با آن.(پایان مثال) در میانه اعتراضها به شهید دیالمه، جمله مرحوم خلخالی در مشروح مذاکرات ثبت شده است: ما مخالف بنیصدریم، اما استیضاح بنیصدر به این معنا نیست که مجلس را دست دیالمهها و آیتها بدهیم.
۶- احتمالا بزرگترین خطای سیاسی آقای بنیصدر در جریان تصدی ریاست جمهوری، تمرکز بر جلب حمایت مجاهدین خلق به جای تمرکز بر جلب حمایت روحانیت مبارز بوده است. روحانیت مبارز از روز اول حامی آقای بنیصدر بود، در حالی که مجاهدین خلق تنها به دنبال یک مؤتلف موقت برای بقا در نظام سیاسی میگشت.
خاتمه
این پارهنکتههای نامسنجم و شاید نادرست و خطا در بعضی موارد، نتایج ناخواسته یک تحقیق حقوقی است. برای این تحقیق مشغول مشروح مذاکرات مجلس اول بوده ام و در خلال آن این نتایج به دست آمده است. اینجا ثبت کردم که شاید برای کسی مفید باشد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
که تو خود دانی اگر...
مطلبی دیگر از این انتشارات
فراخوان همیاری در جهت گردآوری فرمهای شماره ۷۸ انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی
مطلبی دیگر از این انتشارات
آیا شما ظرفیت آزادی دارید؟