قبض برق نلسون آنتوانت و تقاضای یک تأمل ملی
علی کریمی، فوتبالیست بازنشسته، با ژستی که خواسته شبیه به نلسون ماندلا باشد اما از شدت ناآگاهی و جهل شبیه ماری آنتوانت شده، مصرف برقش را عیان کرده. او اطلاعاتی را در اختیار ما گذاشته که به مدد آن میتوانیم مصرف گذشته ایشان را بررسی کنیم. در این تصاویر پیداست که همیشه مصرف ایشان در همین حدود بالا بوده است.
البته علی کریمی حق دارد به قدر ثروتش رفاه مصرف کند. در اینجا اصلاً وارد مسئله مالکیت نمیشوم. آن چیزی که قهرمان ناآگاه ما به آن التفات ندارد این است که با توجه به قیمت خرید تضمینی برق دولت از نیروگاهها، او تقریباً به همین اندازه که باید بهای برق بپردازد، از دولت یارانهٔ مخفی گرفته است. تقریباً نصف هزینهٔ مصرفشده را او میدهد، نصف دیگر را دولت ایران قبلاً تقبل کرده است! و این مختص به علی کریمی نیست. دولت به همهٔ مصرفکنندگان برق با اندکی تفاوت چنین یارانهای میدهد. اما نه به صورت برابر، هر که مصرفش بیشتر، یارانهاش بیشتر! عجیب است نه؟
نظام یارانههای غیر مستقیم انرژی مثل بنزین، برق و گاز بیش از آن که به سود فقرا باشد، به سود کسانی میشود که رفاه اندوخته بالاتری دارند. کسی که در خانه چندصدمتری اش، انواع و اقسام وسایل برقی از کولر گازی تا ماکروویو و احتمالاً سیستم چرخش آب برای استخر و سونا و ... دارد.
اگر قیمت برق آزاد شود و یارانهٔ آن مستقیماً و به صورت برابر بین همه تقسیم شود چه اتفاقی میافتد؟ ما مردم معمولی با مصرف ماهانه حدود ۳۰ الی ۴۰ هزار تومان، باید ۶۰ الی ۸۰ هزار تومان قبض بدهیم و امثال علی کریمی حدود ۹ میلیون تومان. اما مبلغ یارانه پرداختی که از منابع دولت آزاد میشود چه قدر است؟ بدون رجوع به ارقام و حسب اطلاعات قبلی حدس میزنم به ازای هر ایرانی حدود ۹۰۰ هزار تومان باشد. اگر این یارانه، مستقیماً پرداخته شود، علی کریمی که ژست قهرمان ملت را گرفته هزینهٔ رفاه مازادش را شخصاً از جیب میدهد و بقیه ملت این نقصان رفاه را نقداً دریافت میکنند: برقشان عملاً رایگان است و مبلغ اضافهای هم جهت توسعه شخصی دارند.
دقت کنید که اینجا حرف از مالیات تصاعدی نمیزنم. اصلاً مالیات و سلب مالکیت در کار نیست. دقت کنید که اینجا حرف از یارانه طبقاتی نمیزنم که به دهک کمبرخوردار یارانه بیشتری داده شود. از سرراستترین شیوهٔ توزیع منابع حرف میزنم. البته که هم مالیات تصاعدی و هم یارانهٔ طبقاتی قابل دفاع است. حتی دولت میتواند به جای نفری ۹۰۰ هزار تومان، این یارانه را نفری ۱۰۰ هزار تومان بکند که کسری بودجه دامنش را نگیرد و باز با کسری بودجه، چاپ پول، و تورم از اقشاری که ملک یا ماشین ندارند مالیات اضافی نگیرد!
اما چرا دولت نمیکند؟ ۱- ضعف نیروی انسانی در بدنهٔ کارشناسان و کارمندان دولت که بتوانند این نظام جدید را طراحی و اجرا کنند. ۲- ترس از واکنش رأیدهندگان. حل مسئله اول در گرو اصلاح نظام گزینش است و حل مسئله دوم در گرو این که من و شمای رأیدهنده افقهای بلندتری را ببینیم.
در همین رابطه:
* این سخنرانی راجر برگمن راجع به پرداخت حداقل حقوق به همه شهروندان را ببینید و در آن تامل کنید.
* این کلیپ را جهت آشنایی با ضریب جینی تماشا کنید. در این کلیپ از اطلاعات واقعی توزیع رفاه ایرانیان در سال ۱۳۹۸ استفاده کرده ام. تماشا کنید و ببینید این نظام یارانه غیر مستقیم در بلندمدت چه شکاف طبقاتی وحشتناکی را ایجاد کرده است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
نگرانیهای اصلاحطلبانه در تحریم انتخابات؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
اهمیت چگونگی معرفی خود: نماینده منطقه یا نماینده ملت؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
آحاد ملت یک یک شرمنده تو*