مقدمه‌ای بر درک بیت‌کوین

پیش‌درآمد: دو سال پیش، برای مشارکت در یک بحث تقنینی، مطالعاتی پیرامون رمزارز‌ها شروع کردم. بعد از مطالعه، بهترین کمک برای مشارکت در آن بحث را ترجمهٔ یکی-دو متن آغازگر دیدم. یکی Smart Contracts (Szabo, 1994) و دیگری هم Shelling Out: The Origins of Money (Szabo, 2001) هر دو از نوشته‌های نیک سابو و چند سال پیش از تأسیس بیت‌کوین بوده اند. این ترجمه‌ها را آهسته آهسته پیش می‌بردم که کرونا آمد و از فرصت قرنطینه کرونایی در اسفند ۹۸ و فروردین ۱۳۹۹ برای ترجمهٔ آن‌ها استفاده کردم. ترجمهٔ متن دوم -سرفیدن: خاستگاه‌های پول- ناتمام ماند. اما قراردادهای هوشمند و لغتنامهٔ قراردادهای هوشمند کامل شد. برای آن که مطالعاتم پیرامون بیت‌کوین هم بی‌ثمر نماند، وایت پیپر بیت‌کوین را که قبلاً یک بار به دقت خوانده بودم (و ترجمه‌های فارسی آن چندان خوب نبودند، در حالی که ترجمه‌اش وقت چندانی از من نمی‌برد)، نیز به این ترجمه‌ها افزودم و یادداشت‌هایم در آن مطالعات را تعلیقهٔ ترجمه کردم.

این مجموعه به ضمیمهٔ یک مقدمهٔ خیلی کوتاه را با نام «مقدمه‌ای بر درک بیت‌کوین» آماده کردم. آن مجموعه به تازگی منتشر شده و در دسترس عموم قرار گرفته است. می‌توانید از این‌جا آن را پایین‌گذاری کنید. بخشی از آن مقدمهٔ کوتاه را در این‌جا نقل می‌کنم. فقط پیشاپیش این توضیح را بدهم که من نه سررشته‌ای از تجارت (به طور اعم) و تجارت رمزارز (به طور اخص) دارم و نه این متون برای تاجران رمزارز مفید است. اما اگر مثل من سازکارهای حکمرانی و دنیای جدیدی که انتظارمان را می‌کشد برایتان جذاب است، خواندن این متون را توصیه می‌کنم. بالاخص خواندن آن‌ها را به هم‌رشته‌ای‌های خودم در حقوق توصیه می‌کنم.


بخش اصلی مقدمه‌ام بر این ترجمه‌ها را ذیلاً می خوانید:

مقدمه

نگارنده نیز از جمله ناظرانی بوده است که در بدو آشنایی با بیت‌کوین آن را ترتیبی رهاشده از کنترل اقتدارهای بیرونی، از جمله دولت، تلقی می‌کرد. در این نگاه، نظام بیت‌کوین، یک مرکز تبادل قابل اتکا برای دوران سرانجام آمدنی فروپاشی سلطه دولت‌های مطلقه، و برآمدن حکومت همگانی -همان چیزی که آنارشیسم خوانده می‌شود- به حساب می‌آید.

ابعاد چنین آنارشیسمی را باید به دقت شناخت: آن‌چه از سپیدبرگ[1]بیت‌کوین می‌فهمیم، یک نظام همه‌حاکمی یا آنارشیستی نیست، اتفاقاً ترتیبات سخت‌گیرانه رفتار در این چارچوب، این سپیدبرگ را بیشتر شبیه به یک «سند تأسیس» کرده است. سند تأسیس، یعنی چنین نظامی بیشتر شبیه یک دولت مشروطه است؛ پس همانند یک دولت مشروطه، جزئی از تاریخ و سنت دولت مطلقه است. دولت مشروطه، چیزی جز همان دولت مطلقه با صلاحیت‌های تقسیم‌شده به اضافه بازدارنده‌هایی حقوقی برای جلوگیری از تطور ساخت دولت به یک خودکامگی نیست. نظام مشروطه‌ای که بیت‌کوین پیش می‌نهد یک تفاوت اساسی با مشروطه‌هایی که تا کنون شناخته ایم و در حال تجربه آن هستیم، دارد: از منظر سایبرنتیکی این نظام به مدد الگوریتم‌های رایانه‌محور، نیازمند «رگولاتور»ها نیست وامور را با «کنترلر»ها پیش می‌برد. در سایبرنتیک تفکیک «رگولاتور» و «کنترلر»، (با تقلیل و درهم‌آمیزی رادیکال مفاهیم) نوعی تفکیک «قواعد قاضیانه» و «قواعد کارمندانه» نیز هست. این گونه نیست که کنترلرها قواعدی مطلقاً بری از وجه انسانی باشند، آنها را کسی جز انسان وضع نکرده است، اما پس از وضع، محتاج هوشمندی واضعانه نبوده و در عین حال به شکلی سخت‌گیرانه و غیر قابل تخطی اجرا می‌شوند. این همان کاری است که فرمول‌های ازپیش‌طراحی‌شده در نرم‌افزارهای محاسبه عوارض شهرداری می‌کنند. مساحت، موقعیت ملک و ضریب ریالی، خود به خود، عوارض سالیانه را مشخص می‌کنند. اما قواعد قاضیانه، اگرچه به صورت پیشینی وضع شده اند، اما در اجرا، الزاماً محتاج شم یک مجتهد عدالتند که در مکتب قانون تربیت شده و روح قانون ملکه رفتار وی شده باشد. به عبارت دیگر، قواعد قاضیانه، در مقام اجرا انعطاف‌هایی انسانی می‌یابند.

همین انعطاف‌ها، یا زمینه‌های صلاحدید، بستر انحراف حکومت‌ها از اساس مملکت می‌شوند و از دیگر سو گریزی از آن‌ها نیست. معمولاً همین اختیارات صلاحدیدی اند که پیش‌بینی‌ناپذیری ذاتی اجتماع انسانی و مخاطرات پیش روی آن را مدیریت کرده و به حاکمان قدرت می‌دهند تا در مواجهه با پیچ‌های تند خارج از نقشه، خودروی حکومت را از حالت خودکار خارج کرده و فرمان را به دست بگیرند. این همان‌چیزی است که ناکاموتو از نظام بانکی خود حذف کرده است: با شناسایی هسته‌های مرکزی یک نظام پولی و تعریف همه آن‌ها در الگوریتم‌هایی که تا قبل از عصر دیجیتال، اجرای مو به موی آن‌ها از توان جوامع بشری خارج بود، زمینه‌های صلاحدید حذف می‌شود. مگر نه این که بسیاری از همان بحران‌های پیش‌گفته حاصل سوء استفاده از صلاحدیدهاست؟ پس بحران‌ها را پیش می‌گیریم. آن‌گاه که این اساس بیت‌کوینی مناسب زمانه نباشد با انشعاب‌های سخت[2] که اتفاق نظری بیش از اتفاق نظرهای شکلی در بازنگری‌های اساسی امروزی می‌خواهد نیز در مسیر تغییرات اساسی ایجاد می‌کنیم.

آن‌چه نظام پولی بیت‌کوین ایجاد می‌کند یک مشروطه جهانی است. اقتداری که بر سر ما حاکم خواهد شد، اقتدار برون از اختیار افراد بشری است و در اختیار نوع بشر قرار می‌گیرد. خواننده نباید از این جمله تصویری رؤیایی بسازد، چرا که اختیاری که نظام بیت‌کوین برای نوع بشر تدارک می‌بیند، به تساوی کرامت‌های انسانی تقسیم نمی‌شود، بلکه به تساوی نیرومندی انسانی تقسیم خواهد شد. توان سی‌پی‌یوی بالاتر، یعنی قدرت تأثیرگذاری بیشتر در شبکه. خبر خوب این است که بر تأثیرگذاری شرارت‌بار در شبکه، به تجمیع بالایی از توان سی‌پی‌یو نیاز است، ناکاموتو خود محاسباتی دارد که نشان دهد هر چه از عمر شبکه بگذرد، این احتمال به صورت تصاعدی افت می‌کند. اما خبر بد، یا واقعیت آن است که سی‌پی‌یوی یک رایانه خانگی نمی‌تواند به اندازه سی‌پی‌‌یوی یک ابررایانه در شبکه تأثیرگذار باشد. این نوعی ارتجاع به دورانی از حکومت مطلقه است که سهم فرد از مالکیت اراضی، سهم وی را در اداره مملکت معین می‌کرد.

افزون بر این‌ها، در همین نظم ظاهراً براندازانه دولت‌های امروزی، روزنه‌های سلطه این دولت‌ها نیز وجود دارد: تراکنش‌های بیت‌کوینی در یک تالار سراسرنما انجام می‌شود. البته برای پژوهشگرانی خردی که عظیم‌ترین داده‌های متنی که با آن سر و کار دارند، بیشتر از چندده مگابایتی حجم ندارد، این سراسرنما غولی فتح‌ناشدنی به چشم می‌آید. اما آیا تحلیل۲۰۰ یا ۳۰۰ گیگابایت یا اصلاً ۱ ترابایت اطلاعات متنی و دسته‌بندی آن‌ها برای قدرت‌های عظیم امروز کاری دارد؟ مگر این چیزی سخت‌تر از آن کاری است که گوگل با داده‌های ما می‌کند و نوک کوه یخ این داده‌پردازی عظیم را در گوگل‌ترندز می‌بینیم و حیرت‌زده می‌شویم؟

این مقدمه‌ای درباره سپیدبرگ بیت‌کوین یا خود بیت‌کوین یا تلاشی برای واکاوی آرای شخص نامعلومی به نام ساتوشی ناکاموتو نیست که تنها ۹ صفحه، هر چند فنی و دقیق بیشتر از آرای او در دست ما نیست. این مقدمه‌ای بر ترجمه‌هایی از چند جستار نیک سابو و همین طور سپیدبرگ است. البته این متن قرار نیست بخشی از متن‌های شرلوک هلمز باشد که بگوید سابو همان ناکاموتو هست یا نه. به زعم نگارنده چنین مسئله‌ای، چندان هم اهمیتی ندارد و حتی اگر آثار سابو را در کنار اثر ناکاموتو می‌آورم غرض، گمانه‌زنی و علامت‌دهی شیطنت‌آمیز به خواننده جست‌وجوگر نیست. این تلاشی برای فهم بهتر بیت‌کوین مخلوق سال ۲۰۰۸ در پرتو آرایی است که پیش‌تر و در دهه ۱۹۹۰ میلادی توسط سابو ابراز داشته شده اند. نمی‌دانم در این فهم چه قدر اهمیت دارد که بر خلاف تصوراتم از نیک سابو که با توزیع گسترده آثارش و اعطای اجازه انتشار آثارش از دور یک چپ‌گرای طرف‌دار جنبش متن‌باز[3] به نظر می‌آید، اما در فوریه 2020 یک آمریکایی هوادار به قدرت رسیدن دوباره دونالد ترامپ است که در حساب تویتر و بازتویت‌هایش از دیگران به سندرز می‌گوید چرا نظرات آمریکایی-کوبایی‌ها را درباره سوسیالیسم نمی‌پرسد، و بایدن را دوست ندارد که می‌خواهد حق اساسی اسلحه داشتن را (که با تحلیلی پیچیده در نزد جمهوری‌خواهان یک حق اساسی و ضامن حفظ قانون اساسی است) محدود کند، او عمیقاً لیبرترین است.

اثر سابو درباره قراردادهای هوشمند ما را متوجه تلویحات حقوقی رمزارزها می‌کند. او در این اثر، دنیایی را ترسیم می‌کند که نه لبریز از رهایی آنارشیسم سوسیالیستی، بلکه در سلطه آنارشیسم لیبرترینستی است.[4]قراردادهای هوشمند می‌تواند به محو دولت بینجامد، اما نه به قیمت بی‌حکومتی بلکه به قیمت بازار آزادی از حکومت‌ها که افراد وابسته به قراردادی که می‌بندند، حکومتی را برای اجرا و تضمین آن برمی‌گزینند. سابو، این تأمل را در یک سنت کامن‌لایی انجام می‌دهد. او در جایی از اثر که در حال سناریونویسی برای آینده نظام حقوقی پس از استقرار قراردادهای هوشمند است، می‌گوید:

به جای تحمیل استانداردهای برآمده از فهم بسیار ناآزموده کنونی خود، باید اجازه بروز استاندارد‌ها از میان انواع گسترده‌ای از کاربرد‌های نهایی را داد، همان‌گونه که حقوق رویه‌ای در طول زمان به بلوغ رسیده است.

نویسنده به پیشینی بودن قواعد در نظام حقوق نوشته تعریض می‌زند و آن را در برابر حقوق رویه‌ای دچار نقیصه می‌داند. حقوق رویه‌ای پسینی است و در موقعیت‌های واقعی تکامل پیدا می‌کند. هدف از ترجمه و انتشار این آثار در کنار هم‌دیگر کشف پیوندهای بین قراردادهای هوشمند با بیت‌کوین و نقش ایده قراردادهای هوشمند در خلق و تکامل رمزارزها بوده است.

----------

[1] Whitepaper

این لغت را در فارسی برخی به «سپیدنامه» ترجمه کرده اند. سپیدنامه یک لغت فارسی رایج و کنایه از شخص پرهیزکار است. البته نگارنده چندان با اصل ترجمه وایت‌پیپر همدل نیست، چرا که معنای آن در انگلیسی نیز دلالت خاصی ندارد و سابقه آن به سپیدی جلد گزارش‌هایی از این دست برمی‌گردد.

[2] Hard fork

[3] Open Source

[4] رویکردهای آنارشیستی، تنها در ساحت‌های چپ گسترش نمی‌یابند. چنان‌که نویسنده مدخل آنارشیسم در دانشنامه فلسفی استنفورد می‌گوید «معمولاً آنارشیسم ریشه در مدعیاتی اخلاقی راجع به اهمیت آزادی فردی دارد». در همین مدخل، آنارشیسم سوسیالیست در برابر آنارشیسم فردگرا طرح شده است. آنارشیسم فردگرا شامل گونه‌هایی از لیبرترینیسم و آنارکو-کاپیتالیسم می‌شود. «این دیدگاه‌ها اگرچه ایده‌های راجع به هویت گروهی و خیر اجتماعی را رد می‌کنند، قویاً ریشه در مدعیات اخلاقی راجع به خودمختاری فردی دارند». برای مطالعه بیشتر بنگرید به:

Fiala, Andrew, "Anarchism", The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Spring 2018 Edition), Edward N. Zalta (ed.), URL = <https://plato.stanford.edu/archives/spr2018/entries/anarchism/>.