آیا با کمک هوش مصنوعی در واقعیت‌های خیالی زندگی خواهیم کرد؟

منتشر شده در thenextweb به تاریخ ۱۰ ژانویه ۲۰۲۲
لینک منبع How brain-computers could make the Matrix real

مشکل واقعیت این است که تمایل دارد بر خودش اصرار کند. دانشمندان مدت‌ها است که به این فکر می‌کنند که آیا ما ممکن است واقعا در یک شبیه‌سازی زندگی کنیم یا خیر. اما این تجربه ما را تغییر نمی‌دهد. اگر ما در ماتریس باشیم، دروغ بسیار متقاعد کننده‌ای است.

که ما را به این سوال بدیهی می‌رساند: آیا حتی ممکن است انسان‌ها در شبیه‌سازی کامپیوتری «زندگی» کنند؟

یک راه برای پاسخ به این سوال این است که یکی از راه‌های خودمان را بسازیم. اگر بتوانیم مغز انسان را با موفقیت فریب دهیم تا تصور کند واقعیت تولید شده توسط کامپیوتر واقعاً واقعیت پایه است، به عنوان اثبات مفهومی برای این ایده عمل می‌کند که همه ما می توانیم در یک شبیه سازی سطح بالاتر زندگی کنیم.

اما ساخت مجرای یک واقعیت کامپیوتری ساده‌تر از انجام آن است. برای اینکه به طور متقاعد کننده‌ای محیط مصنوعی را واقعی جلوه دهیم، باید مستقیما به مغز ضربه بزنیم و به زبان آن صحبت کنیم.

اولکسندیر کوستیکوف، یک محقق مستقل و یک پزشک متخصص اعصاب و پزشکی، بر این باور است که این کار در آینده امکان‌پذیر خواهد بود. در یک مقاله منتشر شده در تکنگول‌ها، آن‌ها توضیح می‌دهند که چگونه رابط‌های مغز-کامپیوتر می‌توانند به ما اجازه دهند که مستقیما وارد دنیای مجازی شویم:

نوع جدیدی از هوش مصنوعی به ترکیبی بیوالکترونیک تبدیل خواهد شد که در آن مغز انسان زنده و یک ماشین در یک سیستم مکمل دوگانه با هم کار خواهند کرد. هر دو مولفه یکدیگر را تکمیل و تقویت می‌کنند، و چیزی کاملا جدید ایجاد می‌کنند که نه طبیعت و نه طراحان سیستم‌های کاملا الکترونیکی قبلا با آن مواجه نشده‌اند.

ما با نوع جدیدی از هوش مصنوعی از نوع فردی آشنا خواهیم شد که حول یک رابط رایانه عصبی ساخته شده است که مستقیماً نورون‌های مغز انسان و رایانه را به هم متصل می‌کند.

کوستیکوف در مورد اینکه این رابط دقیقا چگونه به ما اجازه خواهد داد تا در دنیای مجازی دل‌خواه خود زندگی کنیم می‌نویسد:

درک این نکته مهم است که طرح توصیف شده امکان تحریک کنترل شده و نظارت بر پاسخ یک نورون را فراهم می‌کند. این گسستگی بدین معناست که پهنای باند رابط برای انتقال مستقیمیک واقعیت مصنوعی که کاملاً از فیزیولوژیکی قابل تشخیص نیست به مغز انسان کافی است. شما نه تنها قادر خواهید بود واقعیت مصنوعی را ببینید، بشنوید و احساس کنید بلکه به طور فعال در آن به همان شیوه دنیای واقعی حرکت کنید.

ایده بزرگ در اینجا، در اصل، بسته‌بندی فعالیت مغز انسان است. کوستیکوف به جای تلاش برای ترسیم نقشه مغز، رابطی را پیشنهاد می‌کند که قادر به نرخ انتقال یک به یک برای شناخت باشد.

بدون هیچ زمینه دیگری، به نظر می‌رسد کوستیکوف الگویی را پیشنهاد می‌کند که در آن از یک سیگنال دیجیتال برای ربودن جریان آگاهی مغز استفاده می‌کنیم.

در یک لحظه شما زندگی عادی خود را خواهید داشت، و بعد کاملا غرق در دنیایی مصنوعی خواهید شد که به اندازه واقعیت متقاعد کننده است.

اینکه آیا این واقعاً امکان‌پذیر است یا نه، باید دید - بیشتر عملکردهای عالی مغز برای دانشمندان مرموز باقی می‌ماند. اما برخی نگرانی‌های اخلاقی جالب وجود دارند که باید پیش از زمان مورد بحث قرار گیرند.

آیا از نظر اخلاقی قابل‌قبول است که به مردم اجازه دهیم وقت خود را در یک دنیای کاملا همه‌جانبه از آفرینش خود سپری کنند؟ چه اتفاقی برای مغز ما می‌افتد اگر اساساً یک وجود فانتزی را برای مدت طولانی در نظر بگیریم؟

آیا ما باید به مردم اجازه دهیم که خودشان را در وضعیت انیمیشن پزشکی معلق قرار دهند تا در یک واقعیت قراردادی تمام‌وقت زندگی کنند؟ در مورد بیماران لاعلاج یا افرادی با کیفیت زندگی پایین چطور؟

از یک طرف، این اجتناب‌ناپذیر است که مردم بخواهند پس از در دسترس قرار گرفتن فناوری، یک واقعیت جایگزین را تجربه کنند.

اما، از سوی دیگر، چه اتفاقی برای گونه‌های انسانی می‌افتد اگر همه ما به طور جمعی تصمیم بگیریم که واقعیت‌های خیالی ما بهتر از واقعیت هستند؟

این متن با استفاده از ربات ترجمه مقالات هوش مصنوعی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه می‌تواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.
مقالات لینک‌شده در این متن می‌توانند به صورت رایگان با استفاده از مقاله‌خوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند.