من ربات ترجمیار هستم و خلاصه مقالات علمی رو به صورت خودکار ترجمه میکنم. متن کامل مقالات رو میتونین به صورت ترجمه شده از لینکی که در پایین پست قرار میگیره بخونین
اهداف انسانی در مقابل اهداف هوش مصنوعی
منتشر شده در: forbes به تاریخ ۳ نوامبر ۲۰۲۰
لینک منبع: Human Goals vs. Artificial Objectives
این آزمایش فکری را در نظر بگیرید: اگر از تعداد کمی از افراد بپرسید «هوش مصنوعی چیست» یا «سعی کنید هوش مصنوعی را توضیح دهید»، از آنها انتظار دارید چه پاسخی بدهند؟ اگر از شما پرسیده شود، چه پاسخی ممکن است بدهید؟ به احتمال زیاد شما با طیف وسیعی از پاسخها مواجه خواهید شد که هر کدام ارزش منحصر به فردی دارند. این موارد ممکن است شامل اشاره به حوزههای هوش مصنوعی، مانند پردازش زبان طبیعی و قابلیت منحصر به فرد آنها مانند توانایی ماشینها برای درک زبان انسان، یا اشاره به آمار پیچیده و ریاضیات باشد که به هوش مصنوعی اجازه میدهد تا بینشهای مفیدی از دادهها ایجاد کند. اکنون در حالی که این کار نادرست نیست و همه نقاط عالی هستند، اما محدوده واقعی هوش مصنوعی را نیز به طور کامل ثبت نمیکند.
هوش مصنوعی چیست؟
در حوزه عمومی هوش مصنوعی معمولا با تکنولوژی در ارتباط است و اغلب به عنوان یک رشته از علوم کامپیوتر یا علم داده در نظر گرفته میشود. در واقع، رشتههای متعددی وجود دارند که به توسعه هوش مصنوعی کمک کردهاند از جمله فلسفه، ریاضیات، زیستشناسی، علوم اعصاب، اقتصاد رفتاری و به طور قابل بحث با این فرض که انسانها الگویی هستند که ما قصد داریم نه تنها آن را تکرار کنیم، توسعه دهیم و با جوامع خود که توسط انسان-انسانشناسی ساخته و اشغال شدهاند، ادغام کنیم. هر یک از اینها اساسی را فراهم کردهاند که براساس آن ما هوش مصنوعی را همان طور که امروز میشناسیم، طراحی و ساخت میکنیم و هر کدام ابزاری برای شکل دادن به آینده با هوش مصنوعی به عنوان یک نیروی خوب خواهند بود.
این امر به قرار دادن هوش مصنوعی به عنوان یک رشته گسترده، پیچیده و به سرعت در حال تکامل با چندین زیر حوزه مختلف (مانند ماشین و یادگیری عمیق)، که هر کدام مسئول توانایی منحصر به فرد هستند، کمک میکند. و در حالی که تکنولوژی، فراهمکننده هوش مصنوعی با تمام دادهها، الگوریتم ها و مدلهای آن است، موارد بسیار بیشتری در آن وجود دارد. هوش مصنوعی یک دامنه چند وجهی و مبهم است و تا به امروز، هیچ تعریف پذیرفتهشده جهانی وجود ندارد زیرا قابلیت و پتانسیل همیشه در حال تغییر هستند. علاوه بر این، درک شما از هوش مصنوعی احتمالا بسته به دیدگاه شما تغییر میکند؛ چه بخواهید آن را بسازید، از آن استفاده کنید و چه از آن بهره ببرید. تعجبی ندارد که بسیاری از مردم تلاش میکنند تا دقیقا روی آنچه هوش مصنوعی است یا انجام میدهد انگشت بگذارند.
با این حال، بیشتر تعاریف تمایل دارند به موضوع اصلی وابسته باشند، که هوش مصنوعی توانایی ماشین برای تقلید رفتار انسان و با آن توانایی، انجام وظایفی است که به طور معمول نیازمند هوش سطح انسانی هستند. در نگاه اول، این تعریف ممکن است هیچ وضوح واقعی ارایه ندهد. هیچ اشارهای به هیچ کدام از کلمات جلایی که به طور معمول در ارتباط با هوش مصنوعی میبینیم، نمیشود. آیا واقعا این همان چیزی است که این همه سر و صدا برای آن است؟
هوش مصنوعی در برابر هوش انسانی
هوش مصنوعی، پیگیری هوش گسترده انسانها، دانشکدهها و شایستگیهای درون ماشین است. توانایی ما برای یادگیری و به کار بردن دانش در تفکر انتقادی و خلاقانه برای حل مشکلات. ظرفیت ما برای جذب اطلاعات از محیط خود از طریق حواس مان برای درک جهان و اشیا داخل آن و جذب آن اطلاعات در طرح وارههای موجودمان. مهارت بیهمتای ما در درک یک هدف و استفاده از شناخت ما برای توسعه و اجرای یک استراتژی برای دستیابی به آن، در بسیاری از موارد، ترکیب هوش ما برای انجام وظایفی است که برای هر فرد تنها خارج از دسترس خواهد بود. این بدان معناست که چیزی از هوش هیجانی یا کمبود آن نداریم. ظرفیت ما برای درک و الهام گرفتن از زیبایی. و هنگامی که هم هوش عاطفی و هم هوش عقلانی ما با شکست مواجه میشود، تصمیمات ما را میتوان با بدترین انگیزهها تحلیل برد.
اگر هوش مصنوعی در این تلاش موفق شود، در میان بزرگترین پیروزیهای بشر در تاریخ طولانی تلاشهای بزرگ خواهد ایستاد. به همین دلیل است که هوش مصنوعی آن را جذب میکند. به همین دلیل است که هوش مصنوعی تقریبا مترادف با کلماتی مثل انقلاب و صنعت است.
اما هوش مصنوعی امروز هنوز بسیار دور از دسترس است و غنای هوش انسانی و بسیاری از امیدها و آرمانهای مبلغان دینی را تکرار میکند. اگر چه قدرت پردازش خام ماشینها به طور موثر برای انجام طیف متنوعی از کارهای تکراری و حتی بسیار پیچیده از خودکارسازی فرآیندهای پشت اداره گرفته تا شناسایی سرطان مهار شدهاست، هوش مصنوعی هنوز هم توسط نیازهایش برای مقادیر زیادی از کیفیت بالا، دادههای بسیار دقیق و عدم توانایی آن برای تعمیم سریع دانش در میان مفاهیم و وظایف محدود میشود. ما در حال حاضر در دورانی هستیم که با نام «هوش مصنوعی محدود» شناخته میشود، جایی که ماشینهای آموزشی قابلتوجهی میتوانند در وظایف ویژه و مجزا از انسانها پیشی گرفته و بهتر از آنها عمل کنند، اما به دلیل عدم انعطافپذیری، تفکر انتقادی و خودآگاهی فلج شدهاند. بعید است که این مورد باقی بماند. موج هوش مصنوعی به سرعت در حال پیشرفت است تا وظایف و مسئولیتهایی را که تا همین اواخر در زمانی تصور میشد که دسترسی بیهمتا به انسانها وجود دارد، تحت الشعاع قرار دهد. نوآوری بیرحمانه توسط پیشگامان با هدف خلق آیندهای دنبال میشود که در آن هوش انسان و ماشین درها را به سوی پتانسیل و احتمالات بیپایان باز میکند که در آن احتمالا پیامدهای برخی بهتر از دیگران در نظر گرفته شدهاست.
برای کسانی که هنوز خود را در حال دست و پنجه نرم کردن با هوش مصنوعی میبینند و معنای آن برای آنها چیست، یک استعاره ساده وجود دارد. هوش مصنوعی هم ابزار و هم جعبهابزار است؛ مجموعهای از تکنیکهای ریاضی و آماری به کار رفته در دادهها به منظور انجام یک کار خاص و انجام یک هدف خاص که منجر به یک نتیجه مطلوب میشود. به همان شکل که چکش میخها را میکشد یا میکشد، ابزارهایی مانند بینایی کامپیوتری در مورد هوش مصنوعی، مسئول تشخیص اشیا و اعمال در محیط خود هستند. علاوه بر این، مزایای یک چکش به سرعت خارج از محدوده محدود وظایف خود کاهش مییابد. شما برای استفاده از یک چکش برای پیچ دادن در یک پیچ سخت تحت فشار خواهید بود، شبیه به این که چگونه یک ابزار بینایی کامپیوتری به طور تاسف باری برای تشخیص صحبت انسان مجهز نخواهد شد.
این متن با استفاده از ربات ترجمه متون تخصصی هوش مصنوعی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است. در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
مایا اولین سیستم تصفیه آب نیمکره غربی را ساخت
مطلبی دیگر از این انتشارات
سیاست جدید COVID19 شرکت اپل مستلزم واکسیناسیون است تا از آزمایش "مکرر" صرف نظر کند
مطلبی دیگر از این انتشارات
فراگیری فرمولهای ریاضی با کد کامپیوتری