تنهایی می‌تواند ریسک ابتلا به دیابت را دو برابر کند

شکل ۱. تنهایی با شرایط سلامتی متعددی مرتبط است. آیا ممکن است به افزایش خطر دیابت نیز مرتبط باشد؟
شکل ۱. تنهایی با شرایط سلامتی متعددی مرتبط است. آیا ممکن است به افزایش خطر دیابت نیز مرتبط باشد؟
منتشر شده در scitechdaily به تاریخ ۲۵ اکتبر، ۲۰۲۲
لینک منبع: Loneliness Could Double Your Risk of Diabetes

مطالعه اخیر احساس تنهایی را به دو برابر خطر دیابت مرتبط کرده‌است.

احساس تنهایی با خطر بیشتر ابتلا به دیابت نوع ۲ (T2D) مرتبط است، با توجه به تحقیقات اخیر که در Diabetologia، مجله انجمن اروپا برای مطالعه دیابت، منتشر شد.

راجر هنریکسن، دانشیار دانشگاه علوم کاربردی نروژ غربی و تیمش این مطالعه را انجام دادند. این مطالعه رابطه بین احساس تنهایی و احتمال توسعه T2D و همچنین نقش بی‌خوابی و افسردگی را بررسی کرد.

افزایش شواهد نشان‌دهنده ارتباط بین استرس روانی و احتمال گرفتن T2D توسط فرد است. تنهایی باعث ایجاد یک حالت پریشانی مداوم و در برخی موارد طولانی‌مدت می‌شود که ممکن است پاسخ استرس فیزیولوژیکی بدن را تحریک کند. در حالی که مکانیسم‌های دقیق ناشناخته هستند، اعتقاد بر این است که این پاسخ نقش مهمی در توسعه T2D از طریق مکانیسم‌هایی مانند مقاومت موقت انسولین ناشی از سطوح بالای هورمون استرس کورتیزول ایفا می‌کند.

این فرآیند همچنین بر چگونگی کنترل رفتار غذایی توسط مغز تاثیر می‌گذارد که منجر به افزایش میل به کربوهیدرات و در نتیجه افزایش سطح قند خون می‌شود. تحقیقات قبلی تغذیه ناسالم مانند مصرف نوشیدنی‌های شیرین و غذاهایی که چربی و شکر بیشتری دارند را با تنهایی مرتبط کرده‌است.

محققان از داده‌های مطالعه HUNT، همکاری بین مرکز تحقیقات HUNT (دانشکده پزشکی و علوم بهداشتی، دانشگاه علم و فن‌آوری نروژ [NNTU]) ، شورای شهرستان تروندلاگ، سازمان بهداشت منطقه‌ای نروژ مرکزی و موسسه بهداشت عمومی نروژ استفاده کردند. این پایگاه‌ داده حاوی اطلاعات سلامت (از پرسش‌نامه‌های خودگزارشی، معاینات پزشکی و نمونه‌های خون) بیش از ۲۳۰،۰۰۰ نفر بوده و از طریق چهار نظرسنجی جمعیتی به‌دست آمد: HUNT1 (۱۹۸۴-۱۹۸۶) ، HUNT2 (۱۹۹۵-۱۹۹۷) ، HUNT3 (۲۰۰۶-۲۰۰۸) و HUNT4 (۲۰۱۷-۲۰۱۹).

اطلاعات پایه برای ۲۴۰۲۴ شرکت‌کننده از HUNT2 پس از حذف افراد مبتلا به اختلالات متابولیک، دیابت نوع ۱ و ۲ و کسانی که داده‌های آزمایش خون برای آن‌ها در دسترس نبود، گرفته شد. وضعیت T2D متغیر اصلی بود و براساس HbA1c (هموگلوبین گلیکوزیله -معیاری از کنترل قند خون طولانی‌مدت) بود که در بررسی HUNT4 بیش از ۴۸ mmol/mol بود.

تنهایی از بررسی داده‌های HUNT2 مشخص شد که آیا آن‌ها در طول دو هفته گذشته احساس تنهایی کرده‌اند یا خیر و در مقیاس چهار نقطه‌ای اندازه‌گیری شد («خیر»، «کم»، «مقدار خوب» و «بسیار زیاد»). شدت علائم افسردگی با استفاده از پرسش‌نامه کامل‌شده در طول HUNT3 ارزیابی شد که شامل ۷ سوال بود که هر کدام در مقیاس ۰-۳ برای کل ۰-۲۱ امتیاز کسب کردند و نمرات بالاتر نشان‌دهنده علائم شدیدتر بود. افراد مبتلا به بی‌خوابی بر اساس پاسخ آن‌ها به این سؤالات شناسایی شدند: در ۳ ماه گذشته به‌ترتیب چند بار: «در به خواب رفتن در شب مشکل داشتید»، «مکرراً در طول شب از خواب بیدار شدید» و «خیلی زود از خواب بیدار شدید و نتوانستید دوباره به خواب بروید». از آن‌ها به‌عنوان بخشی از HUNT3 خواسته شد و شرکت‌کنندگان می‌توانستند یکی از سه پاسخ را انتخاب کنند: «هرگز/به ندرت»، «گاهی»، و «چندین بار در هفته».

از ۲۴۰۲۴ نفر، ۱۱۷۹ نفر (۴.۹٪) در طول دوره مطالعه، T2D را توسعه دادند (۱۹۹۵-۲۰۱۹). این افراد به احتمال زیاد مرد بودند (۵۹٪ در مقابل ۴۴٪) و میانگین سنی بالاتری نسبت به افراد بدون T2D داشتند (۴۸ سال در مقابل ۴۳ سال). همچنین احتمال ازدواج آن‌ها بیشتر بود (۷۳٪ در مقابل ۶۸٪) و کم‌ترین سطح تحصیلات را داشتند (۳۵٪ در مقابل ۲۳٪). احساس تنهایی توسط ۱۳٪ شرکت‌کنندگان گزارش شد.

این مطالعه نشان داد که سطوح بالاتر تنهایی در خط پایه به شدت با خطر بالاتر T2D در زمانی که ۲۰ سال بعد اندازه‌گیری شد مرتبط بود. پس از تطبیق برای سن، جنس و سطح تحصیلات، متوجه شدند که شرکت‌کنندگانی که وقتی از آن‌ها پرسیده شد که آیا احساس تنهایی کرده‌اند یا خیر، پاسخ «بسیار زیادی» داده‌اند، نسبت به کسانی که احساس تنهایی نکرده‌اند، دو برابر احتمال دارد T2D را توسعه دهند. تجزیه‌وتحلیل بیشتر نشان داد که این رابطه با حضور افسردگی، بی‌خوابی با شروع خواب و یا بی‌خوابی انتهایی تغییر نکرده است، اگرچه تیم شواهدی مبنی بر ارتباط با بی‌خوابی مداوم خواب پیدا کرد.

اگرچه مطالعه آن‌ها مکانیسم‌های دقیق درگیر را بررسی نکرد، محققان اشاره کردند که حمایت اجتماعی، نفوذ، و تعامل ممکن است اثرات مثبتی بر رفتارهای ارتقادهنده سلامت داشته باشند. به‌عنوان مثال، مشاوره و حمایت یک دوست ممکن است انتخاب‌های مربوط به سلامت فرد را تحت‌تاثیر قرار دهد و تاثیر مثبتی بر رژیم غذایی، سطح فعالیت فیزیکی، و احساس کلی استرس آن‌ها داشته باشد. پیوندهای اجتماعی کم‌تر و فقدان این تاثیرات مثبت می‌تواند افراد تنها را نسبت به رفتاری آسیب‌پذیر کند که می‌تواند خطر توسعه T2D را افزایش دهد.

محققان توصیه می‌کنند که احساس تنهایی باید در دستورالعمل‌های بالینی مربوط به T2D گنجانده شود. آن‌ها می‌گویند: «مهم است که ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی بتوانند درباره نگرانی‌های یک فرد در طی مشاوره‌های بالینی، از جمله در رابطه با تنهایی و تعامل اجتماعی گفت‌وگو کنند.»

نویسندگان توصیه می‌کنند که تحقیقات بیشتری در مکانیسم‌های موجود مرتبط با احساس تنهایی و T2D و هم‌چنین نقش‌های ایفا شده توسط بی‌خوابی و افسردگی انجام شود. آن‌ها نتیجه گرفتند: «سوالاتی که باید پاسخ داده شوند این است که تا چه حد تنهایی منجر به فعال‌سازی پاسخ‌های استرس می‌شود، تا چه حد تنهایی رفتار مرتبط با سلامت را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، و از همه مهم‌تر، چگونه این دو مسیر از نظر کمک به افزایش خطر T2D تعامل می‌کنند.»

این متن با استفاده از ربات ‌ترجمه مقالات پزشکی و سلامت ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه می‌تواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.
مقالات لینک‌شده در این متن می‌توانند به صورت رایگان با استفاده از مقاله‌خوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند.