خودآزاری دیجیتال چیست؟

شکل ۱. خودآزاری دیجیتالی
شکل ۱. خودآزاری دیجیتالی
منتشر شده در mashable به تاریخ ۲۲ مارس ۲۰۲۳
لینک منبع: What is digital self-harm?

سال گذشته به دنبال مشاوره پزشکی آنلاین بودم، که اکثر متخصصان پزشکی آن را ایده بدی می‌دانند، اما در جوامع بیماری‌های نادر و بیماری‌های «نامرئی» رایج است. هنگامی که یک علامت جدید ظاهر می‌شود، مردم به انجمن‌ها (وب‌سایتی که افراد علاقمند به موضوعی خاص در آن به تبادل نظر می‌پردازند)، صفحات اینستاگرام و جوامع اینترنتی مراجعه می‌کنند تا برای سومین بار در آن ماه از سفر به تصادف و موقعیت اضطراری جلوگیری کنند. این خطری است که افراد مبتلا به بیماری مزمن اغلب برای به تعویق انداختن مداخله پزشکی به دلیل ترس از دست‌یابی به ترومای پزشکی بیش‌تر با آن مواجه می‌شوند. حداقل برای من، جمع‌سپاری برای مشاوره اغلب نتایج بهتری نسبت به پزشکانی دارد که معتقدند وقتشان را تلف می‌کنم.

چیزی که با کمک گرفتن از دیگرانی که درد ناتوان‌کننده و علائم نگران‌کننده را تجربه کرده بودند، شروع شد و پس از ساعت‌ها پیمایش آنلاین، من را به الگوی تاریکی از فروپاشی اواخر شب سوق داد، اکنون می‌دانم که تمایل مکرر برای ایجاد احساس وحشتناک به خودم نوعی آسیب زدن به خود -فقط به‌صورت دیجیتالی است.

همان‌طور که در جست‌وجوی افراد دیگری که دچار بی‌حسی دوره‌ای دست و پای خود می‌شدند، اینترنت را جست‌وجو می‌کردم، بهReddit (انجمن یا گروهی از مردم در یک پلت‌فرم) برخوردم. این انجمن میزبان هزاران جامعه کوچک است که در مورد همه چیز از دوچرخه‌های برقی گرفته تا تربیت افراد حساس و هم‌چنین تجمعات بزرگی از مردم که از یک‌دیگر در بیماری‌های مزمن و ناتوانی حمایت می‌کنند، صحبت می‌کنند. با این حال، این بار، خودم را در ارتباط با سایر بیماران نیافتم، در عوض در معرض عوامل بیماری‌زا قرار گرفتم، مکانی با صدها نفر که وظیفه‌شان این است که ثابت کنند افراد بیمار، درست مثل من، همیشه دروغ می‌گویند.

من مدتی است که در مورد عوامل بیماری‌زایی که می‌شناختم -تابستان گذشته بی‌بی‌سی یک مستند (در یک تب جدید باز می‌شود) درباره این گروه ساخت که منجر به آسیب‌های جدی در جامعه معلولان شد، از جمله تماس‌های نامناسب با پلیس و ترول کردن در رسانه‌های اجتماعی افراد معلول در ماه مه گذشته گزارش شد که عوامل بیماری‌زا یکی از پربازدیدترین جوامع این هفته در سراسر سلامت و تندرستی بود (در یک تب جدید باز می‌شود)، با نزدیک به ۱۳۰۰۰۰ عضو. من می‌دانستم که انجمن قبل از تماشای برنامه وجود دارد، اما هرگز وارد نشدم و خودم مطالعه نکردم، فکر می‌کردم بهتر می‌دانم.

با این حال، یک بار که در یک وضعیت پیچیده و بغرنج اینترنتی عوامل بیماری‌زا افتادم، تک تک پست‌ها را خواندم. ساعت‌ها صرف استفاده از این محتوایی کردم که منحصراً توسط افرادی ایجاد شده بود که سعی می‌کردند ثابت کنند بیماری‌های من واقعی نیستند. پوسترهای موجود در صفحه مرتباً افراد بیمار را مسخره می‌کنند و طوری رفتار می‌کنند که گویی آن‌ها محققین واقعی مستند جنایی هستند، نه بدن‌های شلوغ بی‌قلب. من پریشان بودم، احساس کردم اضطرابم در زمان واقعی افزایش می‌یابد، اما نمی‌توانستم متوقف شوم.

برای روشن شدن موضوع، من در این انجمن مورد بررسی قرار نگرفتم، اما بیماری‌های من مورد بررسی قرار گرفت. موضوعاتی در رابطه با اصطلاح گروه «اینفلوئنسرهای بیماری» وجود داشت که توسط کلاین نیز به‌عنوان «اینفلوئنسرهایی که معتقدند شرایط مزمن برای نفوذ ایجاد می‌کنند» تعریف شده بود (در یک تب جدید باز می‌شود)، اگرچه با توجه به اینکه در مقایسه با کسانی که مدهای سریع را تحمیلمی‌کنند، سود مادی که به‌عنوان یک تولیدکننده محتوای غیرفعال می‌توان یافت، بسیار زیاد است. من هفته به هفته به آن انجمن بازگشتم، تا اینکه از دوست پسرم خواستم دسترسی به همه دستگاه‌های من را مسدود کند. چرا با خودم این کار را می‌کردم؟ من وسواس داشتم که بدانم این افراد چقدر به ناتوانی فکر نمی‌کنند، در حالی که ادعا می‌کنند کار خوبی انجام می‌دهند تا چه حد به حریم خصوصی دیگران تجاوز می‌کنند.

خودآزاری دیجیتال چیست؟

آیا میل غیرقابل توقف من برای ادامه مطالعه در حالی که سلامت روانم را از بین می‌برد می‌تواند خودآزاری تلقی شود؟ خودآزاری دیجیتال به‌عنوان یک مفهوم در تحقیقات دانشگاهی توسط بنیان‌گذاران مرکز تحقیقات آزار و اذیت سایبری، جاستین پچین و سامیر هندوجا (در یک تب جدید باز می‌شود) آغاز شد، که این اصطلاح را به عنوان «عملی از پست کردن، ارسال یا به اشتراک‌گذاری ناشناس آنلاین محتوای آزاردهنده درباره خود» تعریف می‌کند (در یک تب جدید باز می‌شود) و در ابتدا به روندی در نوجوانان مرتبط بود که به موجب آن افراد از طریق رایتر یا اکانت‌های ناشناس که خودشان ساخته‌اند «خود ترول» می‌کردند. (در یک تب جدید باز می‌شود)

با این حال، برخی از منابع جدیدتر، خودآزاری دیجیتالی را به‌طور کلی به‌عنوان «جست‌وجوی عمدی محتوای مضر درباره خود (در یک تب جدید باز می‌شود)» توصیف می‌کنند. این تعریف قطعاً در مورد من و عادت‌های من صدق می‌کند. «خود» را می‌توان در مورد شما به‌عنوان یک فرد تصور کرد، اما می‌توان استدلال کرد که می‌تواند به محتوای مربوط به هویت یا تجربه به حاشیه رانده شده شما مربوط باشد - در مورد من، معلولیت.

«خودآزاری دیجیتالی احتمالاً آن‌طور که باید تشخیص داده نمی‌شود.»

دیوید مک لاگلان (در یک تب جدید باز می‌شود) یک روان‌پزشک بالینی در Priory Hospital Roehampton است (در یک تب جدید باز می‌شود)، با تجربه گسترده اعتیاد و هم‌چنین علاقه عمیق به سلامت دیجیتال ما. او در مورد شیوع رفتارهای مخرب آنلاین مانند رفتارهای من با Mashable صحبت کرد: «خودآزاری دیجیتالی احتمالاً آن‌طور که باید تشخیص داده نمی‌شود. خود این عمل اغلب بسیار مخفیانه است و هیچ زخمی برای دیدن وجود ندارد. به‌عنوان پزشکان، تمرکز توجه ما اغلب بر سوء استفاده عاطفی از سوی دیگران است، نه اینکه افراد از خود سوء استفاده عاطفی کنند.»

برای اینکه بدانم تنها نیستم، شروع به پرسیدن از دیگران کردم که آیا آن‌ها به روشی مشابه عمل می‌کنند یا خیر. با دوستانم شروع شد و در پاسخ بهه من سرهای زیادی را تکان دادند، به‌خصوص از طرف دیگر زنان زندگی‌ام. سپس من به صورت آنلاین بازگشتم.

من با نائومی، یک زن سیاه‌پوست جوان ساکن نیجریه، در مورد تجربیاتش از خودآزاری دیجیتال در تیک‌تاک صحبت کردم. نائومی در دوران نقاهت از یک اختلال خوردن است، اما در برخی از زمان‌های پایین بیماری، او به دنبال افرادی بود که افکار منفی او را تأیید کنند: «من فعالانه با رفتن به تیک‌تاک و خواندن نظراتی که ترول‌ها درباره زنان و زنان می‌نویسند، خود را تحریک می‌کنم. این مرد بود که می‌گفت اگر سیاه‌پوستان اینقدر تنبل و بزهکار نبودند پلیس ما را نمی‌کشت.» نائومی زمان زیادی را صرف خواندن تمام مطالب نفرت‌انگیز مرد کرد و وقتی شروع به موافقت کرد وحشت کرد: «بعد از مدتی دیگر از نظر ذهنی آن را محکوم نکردم و تازه شروع کردم به تلاش برای منطقی کردن اعتقادات او. مثل این بود که داشتم خودم را شست‌وشوی مغزی می‌کردم.»

صحبت در مورد رفتارهای منفی آنلاین مانند خودآزاری دیجیتال بدون در نظر گرفتن شرایطی که همه ما را اغلب آنلاین می‌کند، سخت است. پیگیری اخبار منفی اکنون بخش شناخته‌شده‌ای از مصرف آنلاین است که به گذراندن زمان طولانی آنلاین برای خواندن اخبار منفی، ویدیوها یا محتوای کلی پیرامون یک فاجعه اشاره دارد. این به عمل خودآزاری دیجیتالی مرتبط است، زیرا هر چه محتوای بیش‌تری مصرف کنیم، بیش‌تر تغذیه می‌شویم، خواه به دنبال آن باشیم تا به خود آسیب برسانیم یا خیر. دیوید مک‌لاگلان به ما یادآوری می‌کند، «اپلیکیشن‌های رسانه‌های اجتماعی برای جذب شما طراحی شده‌اند. ما اغلب به اخبار بد و منفی (معروف به جانب‌داری منفی) توجه بیش‌تری می‌کنیم، که به نوبه خود باعث می‌شود که الگوریتم در رسانه‌های اجتماعی برای شما محتوای بیش‌تری با آن ماهیت ارائه دهد.»

چگونه رسانه‌های اجتماعی می‌توانند نفرت از خود را تشدید کنند؟

حتی هنگام جست‌وجوی محتوایی که فکر می‌کنید ممکن است ایمن باشد، ممکن است به الگوهای رفتاری مضر قبلی برخورد کنید. نائومی می‌گوید زمانی که در دوران نقاهت خود از تیک‌تاک استفاده می‌کرد، هنوز هم توانست منابعی پیدا کند که به او آسیب می‌رساند: «ویدیوهایی از افرادی دیدم که از اختلالات خوردن خود بهبود یافته‌اند و مقدار قابل توجهی وزن اضافه کرده‌اند. آن‌ها در مورد اینکه الان خیلی خوشحال‌تر هستند صحبت می‌کنند و کل بخش نظرات پر از افرادی است که می‌گویند دروغ می‌گویند یا «برای تو خوب است، اما من ترجیح می‌دهم بمیرم تا ۸۰ کیلو وزن داشته باشم.»

تقریباً مثل این بود که من به دنبال تأییدی بودم که دیگران نیز بدترین چیزهایی را که من در مورد خودم فکر می‌کردم فکر می‌کردند. Lex، یک خالق محتوای آنلاین که افسانه‌های مربوط به بیماری‌های پوستی را از بین می‌برد و سفر خود را با روزاسه به اشتراک می‌گذارد، داستان مشابهی برای گفتن دارد. او در گفت‌وگو با Mashable می‌گوید: «من قبلاً نظراتی را در مورد مقاله‌های مربوط به خودم می‌خواندم، حتی اگر می‌دانستم نظرات ظالمانه‌ای وجود خواهد داشت که مرا به گریه می‌اندازد».

اگرچه به نظر می‌رسد یک راه‌حل آسان از سوی تماشاگران این باشد که «نگاه نکن»، خودآزاری دیجیتال برای من و بسیاری دیگر که با آن‌ها صحبت کردم، به‌عنوان یک اجبار ظاهر می‌شود. لکس می‌گوید: «نمی‌توانستم از فکر کردن به آن دست بردارم. تقریباً مثل این بود که به دنبال تأییدی می‌گشتم که دیگران نیز به بدترین چیزهایی که من درباره خودم فکر می‌کردم، فکر می‌کردند.» خودم نمی‌توانم بهتر توضیح دهم من به خواندن آن انجمن ادامه دادم زیرا آن افراد چیزهایی گفتند که بدترین قسمت مغز من نیز به من گفته بود. پیدا کردن کسی (یا بیش از ۱۰۰ نفر از آن‌ها) که آماده است چیزهایی را بگوید که توانایی درونی شده قبلاً به من گفته بود، نفرت من از خودم را تقویت می‌کرد.

مک لافلان خاطرنشان می‌کند که این اقدامات برای بسیاری از افرادی که ممکن است سعی در کمک به ما داشته باشند نامرئی هستند: «بیش‌تر روان‌پزشکان بلافاصله رفتارهای فیزیکی اجباری را که باعث آسیب می‌شود، مانند برداشتن پوست (اختلال خراشیدن پوست) یا کشیدن مو (تریکوتیلومانیا) تشخیص می‌دهند، با این حال رفتارهای دیجیتال اجباری که باعث آسیب می‌شود. تشخیص آن‌ها سخت‌تر است. به نظر می‌رسد که به‌عنوان یک جامعه، ما شروع به بیدار شدن از معایب بالقوه این پلت‌فرم‌های دیجیتال کرده‌ایم.»

هر بار که دکتری به من می‌گفت آزمایش‌هایم واضح است، به آن دسته از ساکنان انجمن (وب‌سایتی که افراد علاقمند به موضوعی خاص در آن به تبادل نظر می‌پردازند) فکر می‌کردم که می‌گفتند بیماری من واقعی نیست. هر بار که در مورد یکی از دوستانم از یک عود ناگهانی درد مزمن صرف‌نظر می‌کردم، به یاد مفسرانی می‌افتادم که افراد معلول را خود محور می‌خواندند و از مسئولیت دوری می‌کردند. این سوگیری تایید بود، به دنبال چیزهایی بودم که قبلاً فکر می‌کردم درست هستند.

برای محافظت از کاربران آسیب‌پذیر اینترنت چه اقداماتی انجام می‌شود؟

راه‌حل آسانی وجود ندارد. به نفع غول‌های فناوری مانند تیک‌تاک و اینستاگرام نیست که محتوای خود را با قدرت کنترل کنند، بسیاری از شرکت‌ها از دستورالعمل‌های قانونی پیروی می‌کنند که آن‌ها را مجبور به حذف محتوای غیرقانونی به صراحت با موضوعات خاص می‌کند، اما منتقدان پیشنهاد می‌کنند که به اندازه کافی سخت‌گیرانه نیست. (در یک تب جدید باز می‌شود). قانون لایحه ایمنی آنلاین (در یک تب جدید باز می‌شود) که به بحث در پارلمان بریتانیا ادامه می‌دهد (در یک تب جدید باز می‌شود) اخیراً بندهای خود را حذف کرده‌است که شرکت‌هایی را که موفق به حذف محتوای فنی قانونی اما مضر نمی‌شوند جریمه می‌کند. در حال حاضر، غول‌های شبکه‌های اجتماعی مانند متا، ادعا می‌کنند که تمام تصاویر گرافیکی آسیب‌رسانی به خود را حذف می‌کنند (در یک تب جدید باز می‌شود) و و هم‌چنین اجازه نمی‌دهند تصاویر آسیب‌رسانی به خود که گرافیکی نیستند، مانند زخم‌های بهبود یافته، در جست‌وجوها یا هشتگ‌ها ظاهر شوند. با این حال، تمایز بین محتوایی که به افراد مبتلا به ناراحتی روانی کمک می‌کند، و پست‌هایی که آن‌ها را در معرض خطر بیش‌تری قرار می‌دهند، پیچیده است (در یک تب جدید باز می‌شود). لایحه اصلاح‌شده ایمنی آنلاین اکنون پیشنهاد می‌کند به کاربران امکان فیلتر کردن محتوای مذکور از جمله پست‌های اختلالات تغذیه‌ای و زن‌ستیز را در اختیار کاربران قرار دهد. اگر این لایحه به‌طور کامل تصویب شود، مسئولیت نظارت‌بر محتوای خود بر عهده کاربر باقی خواهد ماند، که با توجه به ناراحتی روانی افرادی که در وهله اول به دنبال پست‌های مذکور هستند، راه‌حل مناسبی به نظر نمی‌رسد.

در حال حاضر، خودآزاری دیجیتال باید توسط فردی که در حال مبارزه است، تخریب شود. لکس با کمک دوستان خود را از بخش نظرات مقاله جدا کرد: «من از دوستان خواسته‌ام که بخش‌های نظرات را بخوانند و پاسخ‌های منفی و مثبت را خلاصه کنند تا سعی کنند «خارش» را بدون اعمال ظلم خاصی انجام دهند. این کمی کمک می‌کند.»

برای جلوگیری از خودآزاری دیجیتالی خود چه کاری می‌توانید انجام دهید؟

اگر در حین خواندن این مقاله سرتان را تکان دادید و متوجه شدید که در مکان‌های اینترنتی سمی گیر افتاده‌اید، یک روند ترک عادت ناگهانی می‌تواند برای بررسی مفید باشد. استفاده از یک دوست یا شریک مورد اعتماد برای مسدود کردن سایت‌ها یا برنامه‌ها در دستگاه‌های شما مفید است، برنامه‌های افزودنی برای تلفن یا مرورگر وب شما مانند Cold Turkey Blocker (در یک تب جدید باز می‌شود) نیز می‌تواند عالی باشد. محدود کردن زمان صرف شده در رسانه‌های اجتماعی با استفاده از مسدودکننده‌های زمان نمایش گوشی می‌تواند راهی برای اطمینان از اینکه در نیمه‌شب یا در زمانی که در آسیب‌پذیرترین حالت خود هستید، دیگر صفحات اجتماعی را اسکرول نمی‌کنید.

این الگوریتم علیه ما کار می‌کند، اما می‌توان افرادی را که دنبال می‌کنید دوباره کالیبره کرد و مشاهده آنلاین خود را تغییر مسیر داد، بنابراین این الگوریتم محتوای با انگیزه کم‌تر و لحظات شادتری را پیشنهاد می‌کند. علاوه‌بر این، تماس با یک درمانگر حرفه‌ای برای یافتن ریشه میل خود برای آسیب رساندن به خود، کلید توقف این چرخه است. اینترنت می‌تواند مکانی شاد برای یافتن دوستان هم‌فکر و تماشای ویدیوهای احمقانه حیوانات باشد، اما اگر احساس خوبی در شما ایجاد نمی‌کند، وقت آن است که استراحت کنید.

در مورد من، به نظر می‌رسد این عادت در مواقعی که قبلاً ضعیف شده‌ام، سر خود را بالا می‌برد، هنوز موفق نشده‌ام این چرخه را بشکنم، اما نوشتن این شروع خوبی به نظر می‌رسد، نام‌گذاری آن مقداری از شرم را کاهش می‌دهد. همان‌طور که دیوید مک لافلان به من گفت، «مخفی نگه داشتن رفتارهای خودآزاری تنها به تداوم آن‌ها کمک می‌کند.»

این متن با استفاده از ربات ‌ترجمه مقالات ‌روان‌‌شناسی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه می‌تواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.
مقالات لینک‌شده در این متن می‌توانند به صورت رایگان با استفاده از مقاله‌خوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند.