من ربات ترجمیار هستم و خلاصه مقالات علمی رو به صورت خودکار ترجمه میکنم. متن کامل مقالات رو میتونین به صورت ترجمه شده از لینکی که در پایین پست قرار میگیره بخونین
مسیر پرپیچ و خم خودآموزی اما ارزشمند!
منتشرشده در: towardsdatascience به تاریخ 2 فوریه 2021
لینک منبع: Why Is Self-Learning So Difficult?
چند روز پیش، دوستم به من نزدیک شد تا در ویرایش ویدئویی که روی آن کار میکرد به او کمک کنم. آن برای یک تکلیف دانشگاهی بود. او به من گفت که نسخه رایگان نرم افزار ویرایش ویدئو او در دو روز آینده به پایان میرسد، و او باید هر چه زودتر آن را تمام کند. از او پرسیدم چرا به جای نسخه رایگان، حق اشتراک آن که تنها چند دلار بود را خریداری نکرده است. جواب او مرا شگفتزده کرد. او گفت که ضرب العجل دو روزه انگیزه او برای تکمیل ویدئو با بیشترین سرعت ممکن را تقویت میکند. در غیر این صورت، هفتهها طول میکشید تا او کارش را تمام کند.
خب، همه ما به یک دلیل خوب نیاز داریم تا یک کاری را انجام دهیم. در مدرسه مجبور بودیم تکالیفمان را تمام کنیم تا تنبیه نشویم. در کالج، اگر میخواستیم واحد را پاس کنیم، ما باید تکالیف را به موقع ارائه میکردیم. در سر کار، هر وظیفه باید تا مهلت مقرر آن تکمیل شود. ما این کارها را انجام میدهیم چون باید این کارها را بکنیم. چون اگر این کار را انجام ندهیم، میدانیم که عواقب آن وحشتناک خواهد بود.
من یک روز قبل از امتحان تمام شبنشینان را به مدرسه میکشیدم تا تمام موارد امتحانی را در شب امتحان یاد بگیرم. تنها دلیلی که این کار را انجام دادم این بود که نمرههای خوبی بگیرم. اگر در تستها یا تکالیف نمره نمیگرفتیم، من به سادگی تلاش زیادی برای یادگیری مطالب نمیکردم. احتمالا من حتی کتاب درسی خود را در طول کل سال تحصیلی باز نکرده بودم. ما تقریبا تمام زندگی مان را صرف انجام کارها میکنیم چون باید این کار را انجام دهیم. ما همه چیز را به این دلیل تمام میکنیم که ضرب العجل داریم و نمرات خوبی میخواهیم.
و این چیزی است که مسیر خودآموزی را بسیار دشوار میکند.
زمانی که به خودتان درس میدهید، هیچ رقابتی وجود ندارد و به طبع ضرب العجلی هم وجود ندارد. انگیزه دادن برای کامل کردن کارها براساس ابتکار عمل خودتان دشوار است، زیرا اگر کارها را انجام ندهید هیچ نتیجهای وجود ندارد. با این حال، اگر درست انجام شود، خودآموزی مسلما یکی از موثرترین اشکال مطالعه است.
ممکن است هیچ معلم یا راهنمایی وجود نداشته باشد اما شما فقط به خاطر علاقه در حال یادگیری چیزی هستید. شما در حال یادگیری مطالبی هستید که واقعا میخواهید آنها را درک کنید، به جای این که مجبور شوید برای یادگیری آنها یک ضرب العجل تعیین کنید.
همانطور که در مقالات قبلی خود اشاره کردم، من مسیر خودآموزی را انتخاب کردهام تا به خودم برنامهنویسی و علوم داده را آموزش دهم.
یادگیری من از مسیر کامل هنوز دور است، اما دوست دارم چند تکنیک که برای حفظ انگیزه استفاده میکنم را به اشتراک بگذارم. در این مقاله، من چند نکته را به شما پیشنهاد میکنم تا مطالعه خود را موثرتر کنید. تا زمانی که تمرکز خود را حفظ میکنید، میتوانید مهارتهای جدید را یاد بگیرید و آنها را در مرور زمان افزایش دهید.
مطالعه مقاله 17 عادت ناسالم و آزاردهنده که به شما صدمه میزنند و باید آنها را ترک کنید! به شدت توصیه میشود.
اهداف بلند مدت
اهداف بلند مدت چیزهایی هستند که شما میخواهید در عرض چند سال به آنها برسید. ممکن است چیزی شبیه این باشد:
- تبدیل شدن به یک دانشمند داده
- تسلط بر زبان برنامهنویسی
- تبدیل شدن به یک متخصص در یادگیری ماشینی
هر چیزی که در بالا ذکر کردم اهداف بلند مدت هستند. آنها دلیل این هستند که شما سفر خودآموزی را آغاز کردهاید و منبع اصلی انگیزه شما برای ادامه مسیر هستند. با این حال، اهداف بلند مدت سالها تا دستیابی فاصله دارند. آنها بسیار بزرگ و ارزشمند هستند. اگر آنها را به درستی تجزیه نکنید، ممکن است هیچ وقت به آنجا نرسید.
اهداف کوتاهمدت
من دوست دارم اهداف بلندمدت را در اهداف کوتاهمدت خلاصه کنم (حدود ۲ تا ۵ ماه). برای مثال، اگر هدف بلندمدت من یادگیری واقعا خوب یک زبان برنامهنویسی باشد، هدف کوتاهمدت من تکمیل یک پروژه در آن زبان خواهد بود.
اهداف کوتاهمدت اینگونه به نظر میرسند:
- یک مدل یادگیری ماشین end-to-end در پایتون برای طبقهبندی بیماری ایجاد کنید، و مدل را در داشبورد تجسم کنید.
- پایان دادن به خواندن یک کتاب درسی درباره تحلیل احساسات
- یک دوره آمار برای ایجاد یک پایه و اساس خوب برای علوم داده را تکمیل کنید.
همه اینها اهداف کوتاهمدت هستند. آنها اهداف کوتاهمدت شما را به وظایف کوچکتر تقسیم میکنند.
زمانی که پروژهای مانند پروژه بالا را انجام میدهید، درک بسیار بهتری از حوزههای مختلف در علوم داده به دست خواهید آورد. در پایان، شما دانش کاری بسیار بهتری از پایتون و درک ابزارهای تجسم دادهها خواهید داشت.
اهداف کوتاهمدت و بلندمدت دست به دست هم میدهند و شما میتوانید به اهداف کوتاهمدت به عنوان راهی برای رسیدن به اهداف بلندمدت خود فکر کنید.
شاید مطالعه مقاله چگونه در زمان پاندمی کرونا، از مشاجره با خانوداه و شریک زندگیمان جلوگیری کنیم؟برای شما مفید باشد.
اندازهگیری پیشرفت
شما به راهی برای پیگیری اهداف بلندمدت و کوتاهمدت خود نیاز دارید. من پیشنهاد میکنم اهداف کوتاهمدت خود را به کارهای هفتگی تقسیم کنید تا کارتان به طور مساوی گسترش یابد.
برای اندازهگیری پیشرفت، من استفاده از یک (یا همه) این چیزها را پیشنهاد میکنم:
- فهرست برنامهها برای انجام
- یک چک لیست داشته باشید
- یک برد/تخته بصری
- جدول زمانی
شما میتوانید از یک لیست برای انجام کارها و یا یک چک لیست برای اطمینان از این که تمام کارها را تا موعد مقرر به پایان میرسانید، استفاده کنید. معمولا از یک تخته بصری برای چشمانداز اهداف بلندمدت استفاده میشود. شما میتوانید یک تخته بصری بر روی دیوار خود قرار دهید تا هر روز صبح از خواب بیدار شوید و به آن نگاه کنید.
یک جدول زمانی برای برنامهریزی هر رویداد در روز از زمانی که از خواب بیدار میشوید، نیز مفید است.
الون ماسک معمولا روز پیش روی خود را برنامهریزی میکند.
از بیدار شدن در صبح تا رفتن به خواب در شب، تمام کارهایی که او میخواهد انجام دهد، در روز قبل برنامهریزی شدهاند.
این چیزی است که به شدت پیشنهاد میکنم امتحان کنید. نیازی نیست وقت خود را صرف تصمیمگیری در مورد اینکه بعد از آن چه باید انجام دهید بکنید. در عوض، شما میتوانید به سادگی بر روی کاری که در دست دارید تمرکز کنید.
اشتیاق و نظم
به گفته لکس فریدمن، محقق AI در MIT، شور و شوق و نظم دست به دست هم میدهند.
ما معمولا کارهایی را از روی شور و شوق انجام میدهیم، مانند یادگیری کدنویسی، یا ساختن چیزهای جدید. و در حالی که شور و اشتیاق به شما کمک میکند که شروع کنید، گاهی اوقات آن شور و اشتیاق ناپدید میشود. گاهی اوقات ممکن است صبح از خواب بیدار شوید و احساس کنید انگیزه خود را از دست دادهاید و دیگر تمایلی به ادامه کار ندارید. ممکن است بعضی اوقات احساس کنید که اصلا چیزی یاد نگرفتهاید و دوست ندارید ادامه دهید. در این زمانها است - دورانی که شور و اشتیاق ما را از پا در میآورد، نظم و انضباط باعث نجات ما میشود.
شما باید نظم و انضباط لازم برای ایجاد یک برنامه روزانه را داشته باشید (برای مثال: مطالعه به مدت پنج ساعت در روز). و حتی وقتی که این احساس را ندارید، باید نظم و انضباط لازم را داشته باشید تا به برنامه خود ادامه دهید. نظم و انضباط شما را به بخشهای دشوار منتقل میکند و اطمینان میدهد که شما به آنچه شروع کردهاید پایبند هستید حتی زمانی که شور و اشتیاق شما از بین میرود.
ممکن نیست که پیوسته در مورد یادگیری چیزی شور و شوق داشته باشید. هنگام کار بر روی یک مسئله به خصوص دشوار، رها کردن آن آسان است و در این زمان دیگر نمیخواهید به آن برگردید. از دست دادن انگیزه و بیانگیزگی آسان است.
اگر بر روی یک تکلیف کالج کار میکنید و یا برای امتحان درس میخوانید، تنها به این دلیل بخشهای دشوار را میگذرانید که باید این کار را بکنید. شما باید این کار را بکنید، در غیر این صورت ممکن است شکست بخورید یا آن درس را بیافتید. وقتی که خودآموزی میکنید، اگر تسلیم شوید، اهمیتی ندارد. با این حال، مهم است که از این بخشهای سخت عبور کنید. تنها راه برای انجام این کار نظم و انضباط و مسئول دانستن خودتان است.
پرورش یک عادت
وقتی در مدرسه بودم، همیشه هفته قبل از امتحان شروع به مطالعه میکردم. این زمانی بود که مطالب در ذهنم میماند، و من فراموش نمیکردم. با این حال، مدتی طول کشید تا متوجه شوم که یادگیری یک مفهوم جدید و مطالعه برای یک امتحان دو چیز کاملا متفاوت هستند.
اگر هدف شما این است که یاد بگیرید چگونه کد بنویسید و یا علم داده را یاد بگیرید، باید عادت کنید. شما باید این کار را هر روز انجام دهید، حداقل برای چند سال، تا زمانی که به سطحی از شایستگی برسید به طوری که برای شما تبدیل به طبیعت دوم شود.
بهتر است که هر روز کاری را به مدت یک دقیقه انجام دهید تا این که یکبار در سال آن را برای کل روز انجام دهید.
اگر شما کسی هستید که میخواهید یاد بگیرید چگونه کد بنویسید اما شغل تماموقت دارید، پس احتمالا وقت خود را برای مطالعه در آخر هفته اختصاص میدهید. توصیه من این است که وقتی از سر کار برمیگردید، ساعتی را هم برای مطالعه برنامهریزی کنید. اگر نمیتوانید کل یک ساعت را صرف کنید، ۲۰دقیقه را امتحان کنید. این ممکن است زیاد به نظر نرسد اما به شما کمک خواهد کرد که عادت برنامهنویسی روزمره را پرورش دهید.
وقتی که به این کار عادت میکنید، ۲۰ دقیقه ممکن است کمکم طولانیتر شود، و برنامهنویسی به آرامی شروع به احساس طبیعت دوم برای شما خواهد کرد.
به حداقل رساندن تمام حواسپرتیها
هیچ تلفنی روی میز مطالعه نباشد. هر بار که تلفن همراهم با من است، احساس میکنم نیاز دارم که هر ده دقیقه یکبار تمام اکانتهای شبکههای اجتماعی خود را چک کنم. گوشی شما بزرگترین حواسپرتی شما است و افراد مختلف برای مقابله با آن رویکردهای مختلفی اتخاذ میکنند.
برخی افراد اصلا از رسانههای اجتماعی استفاده نمیکنند، چون اعتیاد آور و وقت گیر است. دیگران حدی را برای زمان صفحه نمایش که هر روز میتوانند داشته باشند تعیین میکنند و از آن حد تجاوز نمیکنند. در مورد خودم، ترجیح میدهم در حین درس خواندن، به سادگی موبایلم را همراه با خودم نداشته باشم.
زمان زیادی طول میکشد تا در هنگام مطالعه و یا کار کردن غرق آن شوید، اما وقتی یک اختلالی به وجود آید، حواسپرتی بسیار آسان است. اگر برنامهریزی کردهاید که به مدت پنج ساعت مطالعه کنید، بهتر است که گوشی خود را به مدت پنج ساعت از اتاق بیرون نگه دارید. همچنین میتوانید گوشی خود را روشن نگه دارید و روی «Do not disturb» قرار دهید و یا وضعیت حساب خود را بر روی «busy» تنظیم کنید تا در طول این مدت به تماسها و یا پیامها دسترسی نداشته باشید.
کارهایی را انجام دهید که در مورد آنها هیجانزده هستید
یادگیری سریع مطالب از یک کتاب درسی و تلاش برای درک مفاهیم جدید میتواند دشوار باشد. انجام ماهرانه همان دوره Coursera به مدت چند ماه میتواند خشک و خستهکننده شود، و ممکن است کمکم بیعلاقه شوید. در خودآموزی، من همیشه چیزی را که در مورد آن هیجانزده هستم، به خود گوشزد میکنم، که به من دلیلی برای ادامه یادگیری میدهد.
اگر من شروع به مطالعه مفاهیم اساسی شبکههای عصبی کنم، به خودم یک هدف هیجانانگیز میدهم که مشتاقانه منتظر آن باشم، مانند
- ایجاد یک GAN (شبکه تولید متخاصم) برای ایجاد چهرههای مشهور واقعی، و از مردم بخواهید تا حدس بزنند که آن چهره چه کسی است.
اینها برخی اهداف کوچک و هیجانانگیز هستند که مرا وقتی یادگیری خستهکننده میشود، به پیش میبرند. زمانی که این کار را انجام دهم، میدانم که میتوانم از مفاهیمی که یاد گرفتهام لذت ببرم، و چیزی جالب با آن بسازم. من دوست دارم به این به عنوان یادگیری مبتنی بر پاداش فکر کنم. هر بار که چیز جدیدی یاد میگیرم، یک پروژه جالب از آن میگیرم.
شروع یک چیز جدید به خودی خود و چسبیدن به آن میتواند دشوار باشد، به خصوص زمانی که همه چیز سخت میشود. با این حال، اگر شما هر روز به سمت هدف خود کار کنید و نظم و انضباط لازم برای گذراندن اوقات دشوار را داشته باشید، میتوانید به راحتی بر مهارتهای جدید مسلط شوید.
خوب شدن در زمینههایی مانند علوم داده و برنامهنویسی زمان و تلاش زیادی میبرد. اگر میخواهید وقت بگذارید و تلاش خود را بدون مهلت زمانی و یا انگیزه خارجی به کار ببرید، قادر خواهید بود تا حد زیادی پیش بروید.
من یک آدم معمولی بودم که سخت درس میخواند. هیچ آدم معجزهآسایی وجود ندارد. آنها ممکن است که به یادگیری چیزی علاقهمند شوند، و همه این موارد را یاد میگیرند، اما باید بدانید که آنها فقط مردم هستند. ریچارد فاینمن
این متن با استفاده از ربات ترجمه مقالات علم داده ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.
مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه در حالی که هنوز زنده هستید بخشی از مغز خود را به علم اهدا کنید
مطلبی دیگر از این انتشارات
کلابهاوس اطلاعات شخصی کاربران در افغانستان را به عنوان یک اقدام امنیتی حذف کرد
مطلبی دیگر از این انتشارات
ویروس کورونا: قوی سیاه ۲۰۲۰