نظریه‌ای می‌گوید انفجار بزرگ آغاز کار نبوده است!

منتشر شده در thenextweb به تاریخ ۳۰ دسامبر ۲۰۲۱
لینک منبع Wild theory says the Big Bang wasn’t the beginning

نظریه غالب در مورد منشا جهان ما به این صورت است: حدود ۱۳.۷ میلیارد سال پیش یک ذره منفجر شد. انفجار حاصل، جهانی در حال گسترش را ایجاد کرد که در نهایت، تبدیل به خانه سیاره‌ای شد که ما آن را زمین می‌نامیم.

نظریه بیگ بنگ برای اولین بار در سال ۱۹۳۱ در یک مقاله علمی ظاهر شد. فیزیکدان ژرژ لمتر با خلق آن مشهور است. و بخش عمده‌ای از فرضیات ما درباره جهان و میزان گسترش آن براساس ایده‌های او است.

در سال ۲۰۱۹، این نرخ انبساط، که ثابت هابل نامیده می‌شود، توسط تیم‌های مختلفی مورد سوال قرار گرفت که مشخص کردند یا نرخ انبساط اشتباه محاسبه شده است یا مشکلی جدی در جهان وجود دارد.

دانشمندان هنوز در حال مرتب کردن چیزها هستند و برای توضیحی کار می‌کنند که بتواند هم بیگ‌بنگ و هم مشاهدات مدرن ما را با هم هماهنگ کند.

دلیل اینکه چرا ما نمی‌توانیم اعداد را در یک سوپرکامپیوتر ثبت کنیم و حقیقت را مشخص کنیم این است که ما همه اطلاعات را نداریم.

تلاش برای تعیین سن جهان با اندازه‌گیری سرعت فعلی گسترش آن مانند تلاش برای انتخاب برنده یک مسابقه NASCAR براساس یک عکس تار و خارج از زمینه از یک تایر عقب سمت چپ یک مسابقه‌دهنده است.

برای این منظور، نظریه بیگ بنگ تنها در صورتی واقعاً کار می‌کند که فرض کنیم آغاز جهان ما بوده است. انجام این کار آن را به یک قطعه از کل پازل تبدیل می‌کند که مربوط به چیزی است که ما در واقع قادر به دیدن و اندازه‌گیری آن هستیم.

اما اگر انفجار بزرگ آغاز کار نباشد چی؟

در حال حاضر Chanda Prescod-Weinstein، فیزیکدان دانشگاه نیوهمپشایر، نظریه متفاوتی دارد.

آن‌ها در مقاله‌ای برای New Scientist ادعا می‌کنند که منطقی‌تر است که فرض کنیم جهان برای همیشه در حال انبساط بوده است.

طبق مقاله:

جهان ممکن است یک لحظه آغازین نداشته باشد، و ما ممکن است در چیزی زندگی کنیم که به آن تورم ابدی جهان می‌گویند. یکی که به صورت نمایی در حال گسترش بود حتی قبل از آنچه ما آن را انفجار بزرگ می‌نامیم. از لحاظ ریاضی، به نظر می‌رسد که این محتمل‌ترین سناریو باشد - فرض اینکه تورم درست باشد.

پیامدهای چنین نظریه‌ای ممکن است بدیهی به نظر برسد - یک توضیح برای یک عدد به خوبی توضیح دیگر است تا زمانی که ما قادر به اندازه‌گیری بیشتر باشیم. اما بسیاری از فرضیات ما در مورد فیزیک کلاسیک و کوانتومی بر این ایده استوار است که زمان چیزی بیش از یک ساختار است.

چه در حال بحث در مورد قوانین نیوتن باشیم و چه در حال تجزیه ماهیت مشاهدات نسبی در فیزیک کوانتومی، ایده این است که کیفیتی بعدی به نام زمان وجود دارد که توسط نقاط متمایز نشان دهنده آغاز و پایان یک رویداد مدون شده است.

بدون لحظه‌ای محدود در خلقت جهان، جایی که نیستی به چیزی تبدیل شد، هیچ نقطه مبدایی برای زمان وجود ندارد - هیچ آغازی وجود ندارد.

درک مفهوم گسترش نامحدود بدون شروع ممکن است دشوار باشد، اما به نوعی منطقی به‌نظر می‌رسد. هر چه باشد، تصور دوره‌ای که در آن خود جهان، و در نتیجه زمان، اصلا وجود نداشته باشد، متناقض به نظر می‌رسد، چون شما مجبور هستید سوال کنید که چه مدت قبل از اینکه بالاخره وجود داشته باشد، وجود نداشته است.

اما اگر زمان همیشه وجود داشته باشد -چون خود جهان همیشه وجود داشته‌است- پس شاید هرگز وجود نداشته باشد. زمان بدون شروع یا پایان چیست؟

این متن با استفاده از ربات ترجمه مقالات فیزیک ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه می‌تواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.
مقالات لینک‌شده در این متن می‌توانند به صورت رایگان با استفاده از مقاله‌خوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند.