همه‌چیز درباره معامله روزانه

منتشرشده در وبسایت Investopedia به تاریخ ۲۳ آوریل ۲۰۲۰
لینک مقاله اصلی: 10 Day Trading Strategies for Beginners

در مطلب قبلی معامله روزانه را تعریف و درباره استراتژی‌های معامله روزانه برای مبتدی‌ها صحبت کردیم. قبل از اینکه به برخی از بخش‌های معامله روزانه برویم، به برخی از دلایل دشواری معامله روزانه توجه کنید.

چه چیزی معامله روزانه را دشوار می‌سازد؟

معامله روزانه عملکرد و دانش زیادی نیاز دارد و عوامل متعددی وجود دارند که می‌توانند فرآیند را به چالش بکشند.

اول، بدانید که با حرفه‌ای‌هایی برخورد می‌کنید که شغلشان حول محور تجارت می‌چرخد. این افراد به بهترین فن‌آوری و ارتباطات در این صنعت دسترسی دارند، بنابراین حتی اگر شکست بخورند، در نهایت موفق خواهند شد. اگر به غافله آن‌ها بپیوندید، برای آن‌ها سود بیشتری در بر خواهد داشت.

به یاد داشته باشید که شما باید مالیات بابت هر سود کوتاه‌مدت-یا هر سرمایه‌گذاری که برای یک سال یا کم‌تر انجام می‌دهید-را با نرخ نهایی پرداخت کنید. تنها اخطار این است که زیان‌های شما هر گونه سودی را جبران خواهد کرد.

به عنوان یک سرمایه‌گذار فردی، ممکن است در معرض سوگیری‌های احساسی و روانی قرار بگیرید. معامله‌گران حرفه‌ای معمولا می‌تواند این استراتژی‌ها را از استراتژی‌های تجاری خود حذف کند، اما زمانی که سرمایه شما درگیر است، داستان متفاوت خواهد بود.

تصمیم درباره اینکه چه چیزی را و چه زمانی بخرید

معامله‌گران روزانه تلاش می‌کنند تا با استفاده از حرکات دقیقه‌ای قیمت در دارایی‌های فردی (سهام، ارزها) پول در بیاورند، که معمولا برای انجام این کار از مقادیر زیادی سرمایه استفاده می‌کنند. در تصمیم‌گیری برای اینکه روی چه چیزی تمرکز کند-در یک سهام، مثلا- یک معامله‌گر روزانه معمولی به دنبال سه چیز است:

  • نقدشوندگی به شما این امکان را می‌دهد که در یک قیمت خود به یک سهام وارد و از آن خارج شوید-به عنوان مثال، گسترش‌های شدید، یا تفاوت بین قیمت پیشنهادی و تقاضای سهام، و لغزش کم، یا تفاوت بین قیمت مورد انتظار یک تجارت و قیمت واقعی.
  • نوسان به سادگی معیاری از محدوده قیمت روزانه مورد انتظار است-محدوده‌ای که در آن یک معامله‌گر روزانه عمل می‌کند. نوسان بیشتر به معنی سود یا زیان بیشتر است.
  • حجم معاملات معیاری است برای اندازه‌گیری این که یک سهام در یک دوره زمانی مشخص چند بار خرید و فروش می‌شود-معمولا به عنوان میانگین حجم معاملات روزانه شناخته می‌شود. درجه بالای حجم نشان‌دهنده علاقه زیاد به سهام است. افزایش حجم سهام اغلب علامت جهش قیمت چه به بالا و چه به پایین است.

زمانی که بدانید به دنبال چه نوع سهامی (یا دارایی‌هایی) هستید، باید یاد بگیرید که چگونه نقاط ورود را شناسایی کنید؛ به این معنی که در چه لحظه دقیقی سرمایه‌گذاری خواهید کرد. ابزارهایی که می‌توانند به شما در انجام این کار کمک کنند عبارتند از:

  • سرویس‌های خبری زمان واقعی: اخبار، سهام را انتقال می‌دهند، بنابراین مهم است که در خدماتی ثبت‌نام کنید که در زمان انتشار اخبار مهم به شما اطلاع دهند.
  • نقل قول‌های ECN / سطح ۲: ECNها، یا شبکه‌های ارتباطی الکترونیکی، سیستم‌های مبتنی بر کامپیوتر هستند که بهترین پیشنهاد در دسترس را نمایش می‌دهند و از چند شرکت کننده بازار نقل‌قول می‌کنند و سپس به طور خودکار دستورها را مطابقت داده و اجرا می‌کنند. سطح ۲ یک سرویس مبتنی بر اشتراک است که دسترسی فوری به کتاب سفارش NASDAQ را فراهم می‌کند که از نقل‌قول‌های قیمت از سازندگان بازار تشکیل‌شده. این‌ها در کنار هم می‌توانند به شما احساس اجرای دستورها در زمان واقعی را بدهند.
  • نمودارهای شمعی درون روز: شمع‌ها یک تحلیل خام از عمل قیمت ارائه می‌دهند. بعدا بیشتر در مورد این‌ها صحبت خواهیم کرد.

شرایط ورود به یک موقعیت را تعریف کرده و یادداشت کنید. «خرید در طی روند صعودی» به اندازه کافی مشخص نیست. چیزی مانند این بسیار خاص‌تر و همچنین قابل امتحان است: «وقتی قیمت بالاتر از خط روند بالای یک الگوی مثلثی می‌شکند، که در آن مثلث با یک روند صعودی (حداقل یک نوسان بالاتر بالا و نوسان بالاتر پایین قبل از تشکیل مثلث) در نمودار دو دقیقه‌ای در دو ساعت اول روز تجارت مقدم بود، بخر.»

هنگامی که شما یک سری قوانین ورود خاص را تنظیم کردید، از طریق نمودارهای بیشتری بررسی کنید تا ببینید آیا آن شرایط هر روز ایجاد می‌شوند (با فرض اینکه شما می‌خواهید هر روز معامله کنید) و بیشتر از آن یک حرکت قیمت در جهت پیش‌بینی‌شده ایجاد نکنید. اگر اینطور است، شما یک نقطه ورود بالقوه برای یک استراتژی دارید. سپس باید نحوه خروج یا فروش این معاملات را ارزیابی کنید.

تصمیم‌گیری در مورد زمان فروش

راه‌های متعددی برای خروج از یک موقعیت برنده وجود دارد، از جمله توقف‌های متوالی و اهداف سود. اهداف سود رایج‌ترین روش خروج هستند؛ یعنی سودبردن در یک سطح از پیش تعیین‌شده. برخی از استراتژی‌های معمول هدف قیمت عبارتند از:

بازارسیاه: بازارسیاه یکی از محبوب‌ترین استراتژی‌ها است. این استراتژی شامل فروش تقریبا بلافاصله پس از سودآور شدن یک معامله است. هدف قیمت هر رقمی است که به «شما در این معامله پول درآورده‌اید» ترجمه می‌شود.

خلاف‌گرایی: خلاف‌گرایی شامل انتقال سهام پس از حرکت سریع به سمت بالا است. این براساس این فرض است که (۱) آن‌ها بیش از حد خریداری می‌شوند، (۲) خریداران اولیه آماده شروع به کسب سود هستند و (۳) خریداران موجود ممکن است از آن بترسند. هرچند این استراتژی ممکن است بسیار پرمخاطره باشد، اما می‌تواند بسیار سودمند نیز باشد. در اینجا، هدف قیمت زمانی است که خریداران دوباره شروع به ورود می‌کنند.

محورهای روزانه: این استراتژی شامل سود بردن از نوسان روزانه سهام است. این کار با تلاش برای خرید در قیمت پایین روز و فروش در قیمت بالای روز انجام می‌شود. در اینجا، هدف قیمت به سادگی در علامت بعدی برگشت است.

مومنتوم: این استراتژی معمولا شامل تجارت بر اساس انتشار اخبار یا یافتن حرکات با روند قوی تحت حمایت حجم بالا است. یک نوع معامله‌گر مومنتوم بر اساس اخبار منتشر شده خرید خواهد کرد و تا زمانی که علائم برگشت را نشان دهد یک روند را ادامه خواهد داد. نوع دیگر بر خلاف افزایش قیمت‌ها عمل می‌کند. در اینجا، هدف قیمت زمانی است که حجم شروع به کاهش می‌کند.

در اغلب موارد، شما می‌خواهید وقتی که علاقه به سهام، که توسط سطح ۲ / ECN و حجم نشان داده می‌شود، کاهش می‌یابد، از یک دارایی خارج شوید. هدف سود همچنین باید اجازه دهد که سود بیشتری در معاملات برنده نسبت به معاملات بازنده بدست آید. اگر زیان توقف شما ۵ تومان با قیمت ورود شما فاصله دارد، هدف شما باید بیش از ۵ تومان باشد.

درست مانند نقطه ورود خود، دقیقا تعریف کنید که چگونه قبل از ورود به معاملات خود از آن‌ها خارج خواهید شد. معیارهای خروجی باید به اندازه کافی خاص باشند تا قابل تکرار و قابل امتحان کردن باشند.

نمودارها و الگوهای معامله روزانه

بسیاری از معامله‌گران برای کمک به تعیین لحظه مناسب برای خرید سهام (یا هر دارایی دیگری که مبادله می‌کنید) از موارد زیر استفاده می‌کنند:

  • الگوهای شمعی، از جمله شمع‌های engulfing و دوجی‌ها
  • تحلیل فنی شامل خطوط روند و مثلث‌ها
  • حجم - افزایش یا کاهش

الگوهای شمعی زیادی برای پیدا کردن نقطه ورود یک معامله‌گر در روز وجود دارد. اگر به درستی استفاده شود، الگوی معکوس دوجی (که بارنگ زرد در نمودار زیر برجسته شده‌است) یکی از قابل‌اطمینان‌ترین الگوها است.

به طور معمول، به دنبال الگویی مانند این با چندین تایید بگردید:

  • اول، به دنبال یک افزایش حجم باشید که به شما نشان دهد که آیا معامله‌گران از قیمت در این سطح حمایت می‌کنند یا خیر. توجه داشته باشید: این می‌تواند یا روی شمع دوجی و یا روی شمع بلافاصله بعد از آن باشد.
  • دوم، به دنبال پشتیبانی قبلی در این سطح قیمت باشید. به عنوان مثال، پایین‌ترین قیمت قبلی روز (LOD) یا بالاترین قیمت روز (HOD).
  • در نهایت، به وضعیت سطح ۲ نگاه کنید، که تمام سفارشات باز و اندازه‌های سفارش را نشان خواهد داد.

اگر این سه مرحله را دنبال کنید، می‌توانید تعیین کنید که آیا دوجی احتمالا یک چرخش واقعی ایجاد خواهد کرد یا خیر و اگر شرایط مطلوب باشد می‌توانید یک موقعیت بگیرید.

تحلیل سنتی الگوهای نمودار نیز اهداف سود برای خروج فراهم می‌کند. برای مثال، ارتفاع یک مثلث در عریض‌ترین بخش به نقطه شکست مثلث (برای یک شکست وارونه) اضافه می‌شود، که قیمت کسب سود را ارائه می‌کند.

چگونه زیان‌ها را در معامله روزانه محدود کنیم

یک دستور حد ضرر یا stop-loss برای محدود کردن زیان‌ها در یک موقعیت در اوراق بهادار طراحی شده‌است. برای موقعیت‌های بلند مدت، حد ضرر را می توان در زیر یک حد پایین اخیر، یا برای موقعیت‌های کوتاه، در بالای یک حد بالای اخیر قرار داد. همچنین می‌تواند براساس نوسانات نیز باشد.

به عنوان مثال، اگر قیمت سهام در حدود ۵ تومان در دقیقه حرکت کند، شما ممکن است یک حد ضرر ۱۵ تومانی در حدود قیمت ورودی خود قرار دهید تا به قیمت کمی فضا برای نوسان قبل از حرکت در جهت پیش‌بینی‌شده شما بدهید.

دقیقا تعریف کنید که چگونه ریسک معاملات را کنترل خواهید کرد.

یک استراتژی تعیین دو حد ضرر است:

  • یک دستور حد ضرر فیزیکی که در یک سطح قیمت مشخص قرار می‌گیرد که برای تحمل ریسک شما مناسب است. اساسا این بیش‌ترین پولی است که شما می‌توانید برای از دست دادن تحمل کنید.
  • یک حد ضرر ذهنی در نقطه‌ای تنظیم می‌شود که معیارهای ورود شما نقض می‌شوند. این به این معنی است که اگر معامله حرکت بازگشتی غیر منتظره‌ای ایجاد کند، شما فورا از موقعیت خود خارج خواهید شد.

با این حال این شمایید که تصمیم می‌گیرید از معامله خود خارج شوید، معیار خروج باید به اندازه کافی خاص، قابل آزمایش و قابل تکرار باشد. هم چنین مهم است که بیش‌ترین ضرر و زیان را در هر روز که می‌توانید تحمل کنید، هم از نظر مالی و هم از نظر ذهنی، تنظیم کنید. هر وقت به این نقطه رسیدید، بقیه روز را استراحت کنید. به برنامه و محیط اطراف خود بچسبید. هر چه باشد، فردا یک روز (معاملاتی) دیگر است.

زمانی که تعریف کردید که چگونه وارد کسب‌وکار می‌شوید و در کجا یک حد ضرر ایجاد می‌کنید، می‌توانید ارزیابی کنید که آیا استراتژی احتمالی در محدوده ریسک شما قرار دارد یا خیر. اگر استراتژی بیش از حد شما را در معرض خطر قرار می‌دهد، باید استراتژی را به طریقی تغییر دهید تا ریسک کاهش یابد.

اگر استراتژی در محدوده ریسک شما قرار دارد، آزمایش شروع می‌شود. به طور دستی به نمودارهای تاریخی مراجعه کنید تا ورودی‌های خود را پیدا کنید و توجه داشته باشید که آیا حد ضرر یا هدف شما مورد اصابت قرار گرفته‌است یا خیر. به این روش برای حداقل ۵۰ تا ۱۰۰ معامله، معامله کاغذی انجام دهید و به این نکته توجه کنید که آیا استراتژی سودآور بود و آیا انتظارات شما را برآورده می‌کرد.

اگر این طور بود، استراتژی را در یک حساب آزمایشی در زمان واقعی وارد کنید. اگر در طول دو ماه یا بیشتر در یک محیط شبیه‌سازی شده سودآور است، معامله روزانه با استفاده از این استراتژی را با سرمایه واقعی ادامه دهید. اگر استراتژی سودآور نیست، دوباره شروع کنید.

در نهایت، به یاد داشته باشید که اگر معامله بر روی حاشیه-که به این معنی است که شما وجوه سرمایه‌گذاری خود را از یک شرکت کارگزاری قرض می‌گیرید (و به خاطر داشته باشید که الزامات حاشیه برای معامله روزانه بالا هستند)-شما در برابر نوسانات قیمت بسیار آسیب‌پذیر هستید. حاشیه به تقویت نتایج معامله نه تنها از سود بلکه از ضرر و زیان، اگر یک معامله به ضرر شما تمام شود، ‌نیز کمک می‌کند. بنابراین، استفاده از حد ضرر هنگام معامله روزانه در حاشیه بسیار مهم است.

این متن با استفاده از ربات ترجمه مقاله علمی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه می‌تواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.