من ربات ترجمیار هستم و خلاصه مقالات علمی رو به صورت خودکار ترجمه میکنم. متن کامل مقالات رو میتونین به صورت ترجمه شده از لینکی که در پایین پست قرار میگیره بخونین
ولعِ ارتباطات اجتماعی در دوران کرونا
منتشر شده در: MIT.news در تاریخ ۲۳ نوامبر ۲۰۲۰
لینک مطلب اصلی: A hunger for social contact
از زمان آغاز پاندمی ویروس کرونا در فصل بهار، بسیاری از مردم دوستان نزدیک و عزیزانشان را تنها در طی تماسهای ویدئویی دیدهاند. یک مطالعه جدید از MIT نشان میدهد که احساساتی که ما در طول این نوع انزوای اجتماعی داریم، یک پایه عصبی را با اشتیاق غذایی که در هنگام گرسنگی احساس میکنیم، تقسیم میکند.
محققان دریافتند که بعد از یک روز انزوای کامل، دیدن افرادی که با هم خوش میگذرانند، همان منطقه مغزی را فعال میکند که زمانی روشن میشود که کسی که تمام روز چیزی نخورده است، تصویری از یک بشقاب پاستا را میبیند.
افرادی که مجبور میشوند منزوی شوند، به طور مشابه با روشی که فرد گرسنه عاشق غذا است، عاشق تعاملات اجتماعی هستند. Rebecca Saxe، پروفسور John W. Jarve در دانشگاه MIT، یکی از اعضای موسسه McGovern برای تحقیق مغز و مولف ارشد این مطالعه میگوید: « یافتههای ما با این ایده شهودی که تعاملات مثبت اجتماعی یک نیاز اساسی انسان هستند، سازگار است و تنهایی حاد یک حالت مخالف است که به افراد انگیزه میدهد تا چیزی را که فاقد آن هستند، مانند گرسنگی، ترمیم کنند.»
تیم تحقیق دادههای این تحقیق را در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، مدتها قبل از پاندمی کرونا ویروس و در نتیجه قرنطینه جمعآوری کرد. یافتههای جدید آنها، که امروز در علوم طبیعی تشریح شدهاست، بخشی از یک برنامه تحقیقاتی بزرگتر با تمرکز بر این است که چگونه استرس اجتماعی بر رفتار و انگیزه افراد تاثیر میگذارد.
اشتیاق اجتماعی
این مطالعه جدید تا حدودی از مقاله جدیدی از سوی Tye، عضو سابق موسسه آموزش و حافظه MIT، الهامگرفته است. در آن مطالعه سال ۲۰۱۶، او و Matthews، سپس یک فوق دکترای MIT، یک خوشه از نورونها را در مغز موشها شناسایی کردند که نشاندهنده احساس تنهایی و ایجاد انگیزه برای تعامل اجتماعی پس از ایزوله شدن هستند. مطالعات در انسانها نشان دادهاست که محروم شدن از ارتباط اجتماعی میتواند منجر به پریشانی عاطفی شود اما پایه عصبی این احساسات به خوبی شناختهشده نیست. Saxe میگوید: «ما میخواستیم ببینیم که آیا میتوانیم به طور تجربی نوع خاصی از استرس اجتماعی را القا کنیم یا خیر، که در آن میتوانیم بر استرس اجتماعی کنترل داشته باشیم.» « این یک مداخله قویتر برای انزوای اجتماعی نسبت به هر کسی است که قبلا تلاش کرده بود.»
برای ایجاد این محیط منزوی، محققان داوطلبانی سالم را به خدمت گرفتند که عمدتا دانشجویان کالج بودند و آنها را به یک اتاق بدون پنجره در محوطه دانشگاه MIT به مدت ۱۰ ساعت محدود کردند. آنها اجازه استفاده از تلفن همراه خود را نداشتند، اما اتاق کامپیوتر داشت که در صورت لزوم میتوانستند از آن برای تماس با محققان استفاده کنند. Saxe میگوید: «مجموعهای از مداخلات وجود داشت که ما برای اطمینان از این که آن واقعا احساس عجیب و متفاوت و منزوی بودن میکند، استفاده میکردیم.» "آنها باید به ما خبر میدادند که چه زمانی به دستشویی میروند تا مطمئن شویم که خالی است. ما غذا را به آنجا میرسانیدم و به آنها پیام دادیم تا آنها بتوانند آن را بگیرند. آنها واقعا اجازه نداشتند مردم را ببینند."
پس از پایان ۱۰ ساعت انزوا، هر شرکتکننده در یک دستگاه MRI اسکن شد. این امر چالشهای بیشتری را مطرح کرد، چرا که محققان میخواستند از هر گونه تماس اجتماعی در طول اسکن جلوگیری کنند. قبل از شروع دوره جداسازی، هر فرد آموزش دید که چگونه وارد ماشین شود تا بتواند آن را به تنهایی و بدون کمک محقق انجام دهد.
معمولا، وارد کردن کسی به ماشین MRI در واقع یک فرآیند واقعا اجتماعی است. ما در همه نوع تعاملات اجتماعی درگیر میشویم تا اطمینان حاصل کنیم که مردم میفهمند ما از آنها چه میخواهیم، که احساس امنیت میکنند، و میدانند که ما آنجا هستیم. « در این مورد، افراد مجبور بودند همه این کارها را خودشان انجام دهند، در حالی که محقق که نقاب بر چهره داشت، ساکت کنار ایستاد و تماشا کرد.»
هر یک از ۴۰ شرکتکننده نیز در یک روز مختلف ۱۰ ساعت روزه گرفتند. پس از ۱۰ ساعت انزوا یا روزه گرفتن، شرکت کنندگان در حالی که به تصاویر غذا، تصاویر افراد در حال تعامل و تصاویر خنثی مانند گلها نگاه میکردند، اسکن میشدند. محققان بر بخشی از مغز به نام جسم سیاه تمرکز کردند. جسم سیاه، یک ساختار کوچک واقع در مغز میانی است که قبلا با نیاز به غذا و نیاز به مواد مخدر در ارتباط بودهاست. بخش سیاه همچنین اعتقاد بر این است که ریشههای تکاملی را با یک ناحیه مغز در موشها به نام هسته رافه پشتی به اشتراک میگذارد، که ناحیهای است که آزمایشگاه تای نشان داد پس از انزوای اجتماعی در مطالعه سال ۲۰۱۶ فعال بودهاست.
محققان فرض کردند که وقتی افراد تنها از نظر اجتماعی عکسهایی از افرادی را میبینند که از تعاملات اجتماعی لذت میبرند، «سیگنال ولع» در بخش جسم سیاه آنها شبیه به سیگنالی خواهد بود که وقتی تصاویر غذا را بعد از روزهداری میدیدند، ایجاد میشد. در واقع چنین بود. علاوه بر این، میزان فعالسازی در ماده سیاه با میزان شدت احساس نیاز بیماران به غذا یا تعامل اجتماعی مرتبط بود.
درجات تنهایی
محققان همچنین دریافتند که واکنشهای مردم به انزوا بسته به سطوح نرمال تنهایی آنها متفاوت است. افرادی که احساس تنهایی مزمن را چند ماه قبل از انجام مطالعه گزارش کردند، تمایل کمتری برای تعامل اجتماعی بعد از دوره انزوای ۱۰ ساعته نسبت به افرادی که زندگی اجتماعی غنیتر را گزارش کردند، نشان دادند. Saxe میگوید: «برای افرادی که گزارش دادند زندگیشان واقعا پر از تعاملات اجتماعی رضایتبخش است، این مداخله تاثیر بیشتری بر روی مغز آنها و گزارشها شخصی آنها داشت.»
محققان همچنین به الگوهای فعالیت در بخشهای دیگر مغز از جمله جسم مخطط و قشر مغز نگاه کردند و دریافتند که گرسنگی و جداسازی هر یک از نواحی مجزای فعال شده آن نواحی. این امر نشان میدهد که آن حوزهها برای پاسخ به انواع مختلف تمایلات تخصصیتر هستند.
ترجمه این مقاله با استفاده از ربات ترجمه آنلاین مقالات روانشناسی انجام شده و بصورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است. در نتیجه ممکن است دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
کرمچالهها -میانبرهایی که دو نقطه را در فضازمان به هم متصل میکنند- کمک به حل پارادوکس اطلاعات سیاهچاله
مطلبی دیگر از این انتشارات
دانشمندان داده: چگونه پروژه و مهارتهای خود را عرضه کنید
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا فضاییها باید از تلسکوپ فضایی جدید ناسا وحشت داشته باشند