چرا چهره‌ها همیشه حقیقت را در مورد احساسات بیان نمی‌کنند


چاپ‌شده در: مجله NATURE به تاریخ ۲۸ ژانویه ۲۰۲۰
نویسنده: Douglas Heaven
لینک مقاله اصلی: https://www.nature.com/articles/d41586-020-00507-5

چهره‌های انسانی بر روی یک صفحه ظاهر می‌شوند، صدها نفر، یکی پس از دیگری. بعضی از آن‌ها چشم‌های گشاد شده و بعضی دیگر لب‌های به هم فشرده دارند. بعضی از آن‌ها چشمانی به هم فشرده دارند، گونه‌ها بالا رفته‌اند و دهان باز است. برای هر کدام، شما باید به این سوال ساده پاسخ دهید: آیا این چهره کسی است که شادی زیادی دارد یا درد ناگهانی را تجربه می‌کند؟

روانشناس ریچل جک و همکارانش ۸۰ نفر را برای انجام این آزمایش به عنوان بخشی از یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ استخدام کردند.این تیم، در دانشگاه گلاسگو، انگلستان، از شرکت کنندگان در فرهنگ‌های غربی و آسیای شرقی درخواست کرد تا یک سوال سخت و پر هزینه را بررسی کنند: آیا حالات چهره به طور قابل اعتمادی احساسات را منتقل می‌کنند؟

محققان ده‌ها سال است که از مردم می‌پرسند چه احساساتی را در چهره خود درک می‌کنند. آن‌ها از بزرگسالان و کودکان در کشورهای مختلف و جمعیت‌های بومی در مناطق دور افتاده جهان سوال کرده‌اند. مشاهدات تاثیرگذار در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ توسط روان‌شناس آمریکایی، پاول اکمن، پیشنهاد کرد که در سراسر جهان، انسان‌ها می‌توانند به طور قابل اعتمادی حالات عاطفی را از حالات چهره استنباط کنند - که دلالت بر این دارد که حالات عاطفی جهانی هستند.

این ایده‌ها تا حد زیادی برای یک نسل بدون چالش باقی ماندند. اما گروه جدیدی از روانشناسان و دانشمندان علوم شناختی این داده‌ها را مرور کرده و نتایج را زیر سوال برده‌اند. بسیاری از محققان اکنون فکر می‌کنند که تصویر بسیار پیچیده‌تر است، و حالات چهره به طور گسترده‌ای بین زمینه‌ها و فرهنگ‌ها متفاوت هستند. به عنوان مثال، مطالعه جک دریافت که اگر چه غربی‌ها و آسیای شرقی مفاهیم مشابهی از نحوه نشان دادن درد چهره دارند، اما آن‌ها ایده‌های متفاوتی در مورد ابراز لذت دارند.

محققان به طور فزاینده‌ای از اعتبار نتایج اکمن استقبال می‌کنند. اما این بحث مانع از آن نشده است که شرکت‌ها و دولت‌ها ادعای او مبنی بر اینکه چهره یک غیب گوی احساسات است را بپذیرند - و از آن به روش‌هایی استفاده کنند که زندگی مردم را تحت‌تاثیر قرار دهد. برای مثال، در بسیاری از نظام‌های حقوقی در غرب، خواندن احساسات متهم بخشی از یک محاکمه عادلانه را تشکیل می‌دهد. همانطور که قاضی دادگاه عالی ایالات‌متحده آنتونی کندی در سال ۱۹۹۲ نوشت، انجام این کار برای "شناخت قلب و ذهن مجرم" ضروری است.

احساسات رمزگشایی نیز در هسته برنامه آموزشی بحث برانگیزی قرار دارد که توسط اکمن برای اداره امنیت حمل و نقل آمریکا طراحی و در سال ۲۰۰۷ معرفی شد. این برنامه به نام SPOT (صدای مسافران از طریق تکنیک‌های مشاهده)برای آموزش نحوه نظارت بر مسافران توسط پرسنل سازمان امنیت حمل و نقل بر روی چندین علامت بالقوه مشکوک که می‌تواند نشان‌دهنده استرس، فریب یا ترس باشد، ایجاد شده‌است. اما به طور گسترده توسط دانشمندان، اعضای کنگره آمریکا و سازمان‌هایی مانند اتحادیه آزادی‌های مدنی آمریکا به خاطر مغرضانه و نادرست بودن مورد انتقاد قرار گرفته‌است.

چنین نگرانی‌هایی باعث توقف هدایت شرکت‌های فن‌آوری در حال اجرا با این ایده نشده است که می توان احساسات را به آسانی شناسایی کرد، و برخی شرکت‌ها برای انجام این کار نرم‌افزاری ساخته‌اند. این سیستم‌ها برای ارزیابی شایستگی نامزدهای شغلی، تشخیص دروغ، ایجاد قیدها و تشخیص اختلالات از جنون گرفته تا افسردگی، محاکمه و یا به بازار عرضه می‌شوند. برآوردها ارزش این صنعت را ده‌ها میلیارد دلار برآورد. غول‌های تکنولوژی از جمله میکروسافت، IBM و آمازون، و همچنین شرکت‌های تخصصی بیشتری مانند افکتیو در بوستون، ماساچوست، و آزمایشگاه نوروداتا در میامی، فلوریدا، همه الگوریتم هایی را ارائه می‌دهند که برای تشخیص احساسات یک فرد از روی صورتش طراحی شده‌اند.

با وجود محققان هنوز هم در مورد این که آیا افراد می‌توانند عبارات احساسی را با وفاداری تولید کنند یا درک کنند بحث می‌کنند، بسیاری در این زمینه فکر می‌کنند که تلاش برای وادار کردن کامپیوترها به انجام این کار به طور خودکار زود است - به خصوص زمانی که تکنولوژی می‌تواند عواقب زیان آوری داشته باشد. موسسه هوش مصنوعی که یک مرکز تحقیقاتی در دانشگاه نیویورک است، حتی خواستار ممنوعیت استفاده از فن‌آوری تشخیص احساسات در موقعیت‌های حساس مانند استخدام یا قانون شده‌است.

تفسیر حالات چهره، حتی برای مردم، بسیار دشوار است.آلویز مایتینز با توجه به روند اتوماسیون می‌گوید، "ما باید بسیار مجتاط باشیم".

عمق پوست

صورت انسان ۴۳ ماهیچه دارد که می‌توانند کشش دهند، بلند کنند و به ده‌ها حالت مختلف تغییر شکل دهند با وجود این گستره وسیع حرکت، دانشمندان مدت‌ها است که بر این باورند که عبارات خاصی احساسات خاصی را منتقل می‌کنند.

شخصی که این دیدگاه را مطرح کرد چارلز داروین بود. کتاب او به نام "درباره خاستگاه گونه‌ها" (درباره منشا گونه‌ها)، که حاصل کار عملی پرزحمت او بود، در سال ۱۸۵۹ در رشته مشاهده به درجه استادی رسید. دومین اثر بسیار تاثیر گذار او، بیان احساسات در انسان و حیوانات (۱۸۷۲)، متعصبانه تر بود.

داروین اشاره کرد که نخستین‌ها حرکات صورت را ایجاد می‌کنند که شبیه به حالات انسانی از احساسات، مانند تنفر یا ترس هستند، و استدلال کرد که این حالات باید عملکرد تطبیقی داشته باشند. برای مثال، جمع کردن لب، چروک کردن بینی و باریک کردن چشم‌ها - حالتی مرتبط با انزجار - ممکن است باعث حفاظت فرد در برابر عوامل بیماری زای مضر شده باشد. تنها زمانی که رفتارهای اجتماعی شروع به رشد کردند، این حالت‌های چهره نقش ارتباطی بیشتری را ایفا کردند.

رساله داروین در مورد احساسات، بسیاری از عبارات ژست دهی شده را نشان می‌داد، مانند این سوژه‌ها که تمام تلاش خود را برای تقلید از گریفا انجام می‌دادند.
رساله داروین در مورد احساسات، بسیاری از عبارات ژست دهی شده را نشان می‌داد، مانند این سوژه‌ها که تمام تلاش خود را برای تقلید از گریفا انجام می‌دادند.


اولین مطالعات میدانی بین فرهنگی که توسط اکمن در دهه ۱۹۶۰ انجام شد این فرضیه را تایید کرد. او بیان و درک شش احساس کلیدی - شادی، ناراحتی، عصبانیت، ترس، تعجب و انزجار - را در سراسر جهان از جمله در یک جمعیت دورافتاده در نیو گویین را تست کرد.

او به مجله Nature گفت: اکمن این شش اصطلاح را به دلایل عملی انتخاب کرد. او می‌گوید که برخی احساسات، مانند شرم و گناه، خواننده‌های مشخصی ندارند. شش احساسی که بر روی آن‌ها تمرکز کردم، حالاتی داشتند، که به این معنی بود که آن‌ها مشتاق مطالعه بودند.

اکمن می‌گوید که آن مطالعات اولیه، شواهدی از جهان‌شمولی که نظریه تکامل داروین انتظار داشت را نشان دادند. و کارهای بعدی از این ادعا حمایت کردند که برخی حالات چهره ممکن است مزیت انطباقی داشته باشند.

لیزا فلدمن بارت، روانشناسی در دانشگاه شمال شرقی بوستون که احساسات را مطالعه می‌کند می‌گوید: " فرض برای مدت طولانی این بود که حالات چهره جنبش‌های اجباری هستند. به عبارت دیگر، صورت ما برای پنهان کردن احساساتمان ناتوان است. مشکل آشکار با این فرض این است که افراد می‌توانند احساسات را جعل کنند و می‌توانند احساسات را بدون جا به جایی صورت خود تجربه کنند. محققان در کمپ اکمن اذعان دارند که تغییرات قابل‌توجهی در عبارات "استاندارد طلایی" مورد انتظار برای هر احساس وجود دارد.

اما جمعیت رو به رشدی از محققان استدلال می‌کنند که این تنوع آنقدر گسترده است که ایده استاندارد طلا را تا نقطه شکست گسترش می‌دهد. دیدگاه‌های آن‌ها با بررسی ادبیات گسترده‌ای پشتیبانی می‌شود. چند سال پیش، سردبیران مجله علوم روانشناسی در منافع عمومی گروهی از نویسندگان را گرد هم آوردند که با یکدیگر مخالف بودند و از آن‌ها خواستند تا این مقالات را بررسی کنند.

برت، که رهبری تیم را بر عهده داشت، می‌گوید: «ما نهایت تلاش خود را کردیم تا استادان خود را کنار بگذاریم.» به جای شروع با یک فرضیه، آن‌ها وارد داده‌ها شدند. او گفت: «وقتی اختلافی وجود داشت، ما جستجو برای شواهد را گسترش دادیم.» آن‌ها در نهایت حدود ۱۰۰۰ مقاله را مطالعه کردند. بعد از دو سال و نیم، تیم به یک نتیجه‌گیری کامل رسید: «هیچ مدرکی وجود نداشت که مردم بتوانند به طور قابل اعتمادی حالت عاطفی فرد دیگر را از حرکات صورت استنباط کنند.»

فقط صورت‌ها هستند که می‌توانند خلق و خوی شما را نشان دهند.
فقط صورت‌ها هستند که می‌توانند خلق و خوی شما را نشان دهند.

در نهایت، این گروه به مطالعاتی اشاره کرد که هیچ ارتباط مشخصی بین حرکات صورت و حالت عاطفی داخلی پیدا نکردند. روانشناس کارلوس کریولی در دانشگاه دی منفورت در لیکستر انگلستان، با ساکنان جزایر تروبریان در پاپوآ گینه‌نو کار کرده‌است و هیچ مدرکی برای نتایج مطالعات اکمن پیدا نکرده است. کریولی نتیجه‌گیری می‌کند: تلاش برای ارزیابی حالت‌های ذهنی داخلی از شاخص‌های خارجی مانند تلاش برای اندازه‌گیری جرم در متر است.

دلیل دیگر فقدان شواهد برای عبارات جهانی این است که صورت کل تصویر نیست. چیزهای دیگر، از جمله حرکت بدن، شخصیت، تن صدا و تغییر در تن پوست نقش مهمی در چگونگی درک و نمایش احساسات ما دارند. به عنوان مثال، تغییرات در حالت عاطفی می‌تواند بر جریان خون تاثیر بگذارد و این به نوبه خود می‌تواند ظاهر پوست را تغییر دهد. مارتینز و همکارانش نشان داده‌اند که مردم می‌توانند تغییرات در تن پوست را به حالت احساسی متصل کنند. زمینه بصری، مانند صحنه پس‌زمینه، همچنین می‌تواند سرنخ‌هایی برای وضعیت احساسی فرد فراهم کند.

از بالا به چپ: بازیکن بسکتبال، زیون ویلیامسون، یک دانک را جشن می‌گیرد؛ طرفداران مکزیک پیروزی در یک مسابقه گروهی جام جهانی را جشن می‌گیرند؛ خواننده آدله در سال ۲۰۱۲ آلبوم سال را در گرامیز به دست آورد؛ طرفداران جاستین بیبر در کنسرتی در مکزیکو سیتی فریاد می‌زنند.
از بالا به چپ: بازیکن بسکتبال، زیون ویلیامسون، یک دانک را جشن می‌گیرد؛ طرفداران مکزیک پیروزی در یک مسابقه گروهی جام جهانی را جشن می‌گیرند؛ خواننده آدله در سال ۲۰۱۲ آلبوم سال را در گرامیز به دست آورد؛ طرفداران جاستین بیبر در کنسرتی در مکزیکو سیتی فریاد می‌زنند.


احساسات ترکیبی

محققان دیگر فکر می‌کنند فشار بر روی نتایج اکمن کمی بیش از حد متعصب است . در سال ۲۰۱۴، در پاسخ به انتقاد برت، او به یک بدنه کاری اشاره کرد که می‌گوید از نتایج قبلی او، از جمله مطالعات در مورد حالات چهره که مردم به طور خود به خود ایجاد می‌کنند، و تحقیق در مورد ارتباط بین حالات و مغز زیرین و حالت بدنی حمایت می‌کند. او نوشت که این کار نشان می‌دهد که حالات چهره نه تنها در مورد احساسات افراد، بلکه در مورد الگوهای فعال‌سازی نوروفیزیولوژی نیز مفید هستند. به go.nature.com/2pmrjkh سر بزنید. او می‌گوید که نظرات او تغییر نکرده است.

به گفته جسیکا تریسی، روانشناس دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور، کانادا، محققانی که نتیجه می‌گیرند که نظریه جهان‌شمولی اکمن بر مبنای تعداد انگشت شماری از مثال نقض، اشتباه است. او می‌گوید که یک جمعیت یا فرهنگ با یک ایده کمی متفاوت از این که چه چیزی باعث می‌شود یک چهره عصبانی کل تئوری را خراب نکند. او با اشاره به تجزیه و تحلیل نزدیک به ۱۰۰ مطالعه اضافه می‌کند که اغلب افراد چهره عصبانی را وقتی می‌بینند تشخیص می‌دهند. شواهد نشان می‌دهد که بیشتر مردم در بیشتر فرهنگ‌های جهان این عبارت را جهانی می‌دانند."

تریسی و سه روانشناس دیگر بر سر این موضوع بحث می‌کنند که کاریکاتورهای مرور ادبیات بارت موقعیت آن‌ها را به عنوان نقشه‌برداری یک به یک بین شش احساس و حرکات صورت آن‌ها نشان می‌دهد. دیسا ساتر در دانشگاه آمستردام، یکی از نویسندگان این پاسخ می‌گوید: " من هیچ محققی را در زمینه علوم احساسی نمی‌شناسم که فکر کند این گونه است.

ساتر و تریسی فکر می‌کنند چیزی که برای درک حالات چهره لازم است، طبقه‌بندی بسیار غنی تری از احساسات است.به جای در نظر گرفتن شادی به عنوان یک احساس واحد، محققان باید دسته‌های احساسی را به مولفه‌های خود تفکیک کنند؛ چتر شادی شادی شادی، لذت، شفقت، غرور و غیره را پوشش می‌دهد. عبارات برای هر کدام ممکن است متفاوت یا همپوشانی داشته باشند.

برخی از مطالعات از رایانه برای تولید تصادفی صورت استفاده می کنند. در مطالعه راشل جک در سال 2018 ، از شرکت کنندگان سؤال شد که هر چهره چقدر با ایده خود درمورد ابراز درد یا ارگاسم مطابقت دارد.
برخی از مطالعات از رایانه برای تولید تصادفی صورت استفاده می کنند. در مطالعه راشل جک در سال 2018 ، از شرکت کنندگان سؤال شد که هر چهره چقدر با ایده خود درمورد ابراز درد یا ارگاسم مطابقت دارد.


در قلب این بحث چیزی است که اهمیت دارد. در مطالعه‌ای که در آن شرکت کنندگان یکی از شش برچسب احساسات را برای هر چهره‌ای که می‌بینند انتخاب می‌کنند، برخی از محققان ممکن است در نظر بگیرند که گزینه‌ای که بیش از ۲۰ % از زمان انتخاب شده‌است وجه مشترک قابل‌توجهی را نشان می‌دهد. برخی دیگر ممکن است فکر کنند که ۲۰ درصد کاهش بسیار کمی دارند. جک استدلال می‌کند که آستانه در اکمن خیلی پایین بود. او اولین مقالات او را به عنوان دانشجوی دکتری خواند. او می‌گوید: " من به پیش رئیسم رفتم و این نمودارها را از دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به او نشان دادم و هر کدام از آن‌ها تفاوت‌های عظیمی در شناخت فرهنگی نشان می‌دهند." " هنوز هیچ اطلاعاتی وجود ندارد که نشان دهد احساسات به طور جهانی به رسمیت شناخته شده‌اند."

گذشته از اهمیت، محققان باید با ذهنیت نیز مبارزه کنند: بسیاری از مطالعات بر این باورند که آزمونگر در آغاز آزمایش یک احساس را عنوان کرده‌است، به طوری که نتایج نهایی را می توان مقایسه کرد. بنابراین برت، جک و دیگران سعی می‌کنند راه‌های بی طرفانه تری برای مطالعه احساسات پیدا کنند. برت به اقدامات فیزیولوژیکی نگاه می‌کند و امیدوار است که نماینده خشم، ترس یا شادی باشد. به جای استفاده از عکس‌های ژست دهی شده، جک از یک کامپیوتر برای تولید تصادفی حالات چهره، برای جلوگیری از ثابت ماندن بر روی شش حالت معمول استفاده می‌کند. برخی دیگر از شرکت کنندگان می‌خواهند تا چهره‌های خود را در دسته‌های بسیاری قرار دهند که به نظر آن‌ها برای ثبت احساسات نیاز است، یا اینکه شرکت کنندگان را از فرهنگ‌های مختلف به زبان خودشان برچسب بزنند.

از نظر سیلیکو (silico)

شرکت‌های نرم‌افزاری تمایل دارند به الگوریتم های خود اجازه چنین حوزه‌ای را برای ارتباط آزاد ندهند. یک برنامه نوعی هوش مصنوعی برای تشخیص احساسات، به میلیون ها تصویر چهره و صدها ساعت فیلم ویدئویی که در آن هر احساس علامت‌گذاری شده و می‌تواند الگوها را از آن تشخیص دهد، داده می‌شود. موثر می‌گوید که نرم‌افزار خود را بر روی بیش از ۷ میلیون چهره از ۸۷ کشور آموزش داده‌است و این به آن دقت در صدک ۹۰ را می‌دهد. شرکت از اظهار نظر در مورد علم زیربنایی الگوریتم خود خودداری کرد. آزمایشگاه عصب‌شناسی تایید می‌کند که تنوع در این که چگونه چهره‌ها احساسات را بیان می‌کنند وجود دارد، اما می‌گوید که "وقتی یک فرد یک اپیزود احساسی دارد، برخی پیکربندی‌های صورت بیشتر از آنکه شانس اجازه دهد رخ می‌دهند"، و الگوریتم های آن این اشتراک را در نظر می‌گیرند. محققان هر دو طرف در مورد این نوع نرم‌افزار تردید دارند، با این حال، با اشاره به نگرانی در مورد داده‌های مورد استفاده برای آموزش الگوریتم ها و این واقعیت که علم هنوز مورد بحث است.

اکمن می‌گوید که ادعاهای شرکت‌ها را مستقیما به چالش کشیده‌است. او به چندین شرکت نامه نوشته‌است - او فاش نخواهد کرد که کدام یک، تنها اینکه "آن‌ها در میان بزرگ‌ترین شرکت‌های نرم‌افزاری در جهان هستند" - و از آن‌ها می‌خواهد که شواهدی ببینند که تکنیک‌های خودکار آن‌ها کار می‌کنند.

او می‌گوید: " تا جایی که من می‌دانم، آن‌ها برای چیزهایی ادعا می‌کنند که هیچ مدرکی برای آن‌ها وجود ندارد."

مارتینز تصدیق می‌کند که تشخیص خودکار احساسات ممکن است بتواند چیزی در مورد متوسط پاسخ احساسی یک گروه بگوید. برای مثال، موثر نرم‌افزار را به آژانس‌های بازاریابی و برندها می‌فروشد تا به پیش‌بینی چگونگی واکنش پایگاه مشتری به یک محصول یا کمپین بازاریابی کمک کند.

اگر این نرم‌افزار دچار اشتباه شود، مخاطرات کم هستند - یک قید ممکن است کمی کم‌تر از حد انتظار موثر باشد. اما برخی از الگوریتم‌ها در فرایندهایی استفاده می‌شوند که می‌توانند تاثیر زیادی بر زندگی مردم داشته باشند، مانند در مصاحبه‌های شغلی و در مرزها. سال گذشته، مجارستان، لاتویا و یونان سیستمی را برای پیش راندن مسافرانی که قصد دارند فریب را از طریق تجزیه و تحلیل ریز عبارات رو در رو تشخیص دهند، هدایت کردند.

حل بحث عبارات احساسی به انواع مختلفی از تحقیقات نیاز دارد. برت - که اغلب از او خواسته می‌شود تا تحقیق خود را به شرکت‌های فن‌آوری ارایه دهد و این ماه از مایکروسافت دیدن کرد - فکر می‌کند که محققان باید کاری را انجام دهند که داروین برای منشا گونه‌ها انجام داد: " دقت کنید، مشاهده کنید، مشاهده کنید." ببینید مردم واقعا با صورت و بدنشان در زندگی واقعی چه می‌کنند - نه فقط در آزمایشگاه. سپس از ماشین‌ها برای ضبط و تحلیل فیلم‌های دنیای واقعی استفاده کنید.

برت فکر می‌کند که اطلاعات بیشتر و تکنیک‌های تحلیلی می‌تواند به محققان کمک کند تا چیز جدیدی یاد بگیرند، به جای اینکه به مجموعه داده‌ها و تجربیات خسته مراجعه کنند. او چالشی را برای شرکت‌های فن‌آوری که مشتاق بهره‌برداری از آنچه که او و بسیاری دیگر به طور فزاینده به عنوان علم لرزان می‌بینند، مطرح می‌کند.

او می‌گوید: " ما واقعا در این پرتگاه هستیم.آیا شرکت‌های هوش مصنوعی به استفاده از فرضیات ناقص ادامه خواهند داد یا آنچه را که باید انجام دهند انجام خواهند داد؟"



این مقاله توسط مترجم هوشمند مقالات علمی و تخصصی و به صورت خودکار ترجمه شده و مورد بازبینی و ویرایش محدود انسانی قرار گرفته است.