من ربات ترجمیار هستم و خلاصه مقالات علمی رو به صورت خودکار ترجمه میکنم. متن کامل مقالات رو میتونین به صورت ترجمه شده از لینکی که در پایین پست قرار میگیره بخونین
چگونه جوایز و مورد تقدیر واقع شدن میتواند خلاقیت را کاهش دهد؟
منتشر شده در scitechdaily به تاریخ ۲۵ ماه آگوست سال ۲۰۲۲
لینک منبع: How Awards and Recognition Can Reduce Creativity
درخشش کوتاهمدت: یک مطالعه به بررسی این موضوع میپردازد که چرا حفظ خلاقیت دشوار است.
محبوبترین نوآوریها، که از ابزارهای منحصر به فرد گرفته تا ایدههای تجاری پیشگامانه را شامل میشود، همگی یک چیز مشترک دارند: خلاقیت. با این حال، حفظ خلاقیت میتواند چالشبرانگیز باشد.
یک مطالعه اخیر از دانشگاه واشنگتن در دانشکده تجارت سنتلوئیس Olin، که در مجله Applied Psychology (روانشناسی کاربردی) منتشر شد، فاکتوری را آشکار کردهاست که ممکن است توضیح دهد که چرا برخی از سازندگان برای اولین بار تکرار تولیدات خلاقانه اولیه خود را دشوار میدانند در حالی که برخی دیگر به تولید آثار خلاقانه ادامه میدهند.
مارکوس بائر، استاد رفتار سازمانی Olin، و دیرک دیچمن، محقق دانشکده مدیریت روتردام در هلند، دریافتند که پاداش دادن به نخستین خالقان ایدههای بدیع با جوایز یا دیگر اشکال تقدیر میتواند احتمال تولید آثار خلاقانه آینده را به میزان قابلتوجهی کاهش دهد.
بائر گفت: «در مطالعه ما، ما متوجه شدیم که افرادی که ایدههای جدید را توسعه میدهند و برای آنها پاداش دریافت میکنند، خود را در درجه اول بهعنوان یک «فرد خلاق» میبینند.
این هویت تازه کشفشده، که خاص و نادر است، نیاز به حفاظت دارد. اساسا، زمانی که یک فرد در کانون توجه خلاقیت قرار میگیرد، بیرون آمدن از آن -با ایجاد یک ایده جدید که در مقایسه با کارهای قبلی، ناامیدکننده بوده و یا نقاط ضعف را نشان میدهد- تهدیدکننده است و باید از آن اجتناب شود. یک راه برای انجام این کار این است که تولید را بهطور کلی متوقف کنید. وقتی چیز جدیدی تولید نمیکنید نمیتوانید هویت و شهرت خود را به خطر بیندازید.
به عبارت دیگر، ترس از شکست بار دوم میتواند باعث شود تولیدکنندگان از ریسکهایی که هویت خلاق آنها را تهدید میکند، اجتناب کنند.
بائر گفت: «هارپر لی نمونه کاملی از این پدیده است.» اولین کتاب او، «To Kill a Mockingbird» یکی از پرفروشترین و پرطرفدارترین رمانهای آمریکایی در تمام دوران است. با این حال، او تا ۵۵ سال بعد دوباره آن را منتشر نکرد. و کتاب دوم او با عنوان «Go Set a Watchman» که در اواسط دهه ۱۹۵۰ نوشته شده، بهعنوان اولین پیشنویس یک شگفتی افسانهای او در نظر گرفته میشود.
درباره تحقیق
بائر و دیچمن در ابتدا بر روی ۲۲۴نویسنده بریتانیایی کتاب آشپزی که برای اولین بار مینوشتند، یک مطالعه آرشیوی انجام دادند تا تاثیر کسب جایزه یا تقدیر بر تولیدکنندگانی که اولین بار چیزی را تولید میکنند، بررسی کنند. از آنجا که کتابهای آشپزی آثار خلاقانه و کارهای عاشقانه هستند، نویسندگان این مطالعه ادعا میکنند که صنعت کتاب آشپزی یک زمینه عالی برای مطالعه خلاقیت پایدار است. تنها بیش از نیمی از نویسندگان کتاب آشپزی که برای اولین بار مینوشتند، با توجه به نمونه اولیه خود، به انتشار کتاب دوم ادامه دادند. آنها به طرز شگفتآوری مشاهده کردند که هر چه اولین کتاب آشپزی منحصربهفردتر باشد، احتمال نوشتن کتاب آشپزی دوم توسط نویسنده کمتر است.
سپس، بائر و دیچمن یک آزمایش با دانشآموزان مدرسه کسبوکار انجام دادند. از شرکتکنندگان خواسته شد تا مفهوم کتاب آشپزی بالقوه را توسعه دهند. به نیمی از شرکتکنندگان گفته شد که ایده آنها «بسیار اصیل و بدیع» است، در حالی که به نیمی دیگر گفته شد که ایده آنها «بسیار خشک و سنتی» است. به یک زیر گروه از شرکتکنندگان نیز گفته شد که ایدههای آنها «در میان ایدههایی است که به احتمال زیاد در جامعه غذایی سروصدا میکند.»
در نهایت، شرکتکنندگان این گزینه را داشتند که مفهوم کتاب آشپزی دوم را توسعه دهند یا ایده اصلی خود را با یک برنامه بازاریابی بسازند. این آزمایش نشان داد که وقتی افراد ،در ابتدا، یک ایده بسیار بدیع و برنده جایزه ایجاد میکنند، احتمال کمتری دارد که ایدهای دیگر در پی آن ایجاد کنند.
آزمایش دوم براساس اصل انجام شد و به نویسندگان اجازه داد تا بهطور دقیقتر به مکانیسمهای روانی موجود اشاره کنند. در دو مطالعه تجربی، درصد سازندگان بار اولی که تصمیم به توسعه ایده دوم گرفتند، در مقابل بهرهبرداری از ایده اول، به ترتیب ۲۱ و ۳۴ بود.
نویسندگان نتیجه گرفتند: «زمانی که تولیدکنندگان آثار رمان برنده جایزه با امکان ادامه سفر خلاقانه خود با تولید دوباره اثر اصلی مواجه شدند، شرکتکنندگان با تهدید بیشتری برای هویت خلاق خود مواجه شدند».
تفکر مجدد در مورد این که مدیران چگونه خلاقیت را تشخیص میدهند
بائر گفت: خلاقیت به احتمال زیاد در محیطهایی شکوفا میشود که در آن تولیدکنندگان در درجه اول با چالش و معنای خود کار -یعنی مشکلی که آنها سعی در حل آن دارند- و برخی مهارتهای خاص خلاقیت، مانند تداعی یا ترکیب ایدههایی از حوزههای مختلف دانش تحریک میشوند.
تحقیقات قبلی بر مزایای جوایز متمرکز بودند، اما بائر و دیچمن دریافتند که برنده شدن جایزه میتواند بهطور متناقض، خلاقیت تولیدکنندگان را تحریک کند، زیرا لایهای اضافی از استرس را به محیط خلاق وارد میکند.
او گفت: «جوایز تنها برای افرادی بد هستند که چیزهای جدید تولید میکنند، زیرا آنها هویت خلاق چنین افرادی را برجسته میکنند و باعث میشوند که آنها احساس کنند با چشمانداز به خطر افتادن این هویت با کارهای متوسط احساس خطر کنند.»
بائر استراتژیهای زیر را برای اجتناب از اثرات منفی بالقوه جوایز و در عوض استفاده از آنها برای تشویق خلاقیت ارائه کرد:
اطمینان حاصل کنید که پاداش و تقدیر نهتنها برای نتیجه فرآیند خلاق -یک محصول جدید- بلکه برای فرآیند توسعه نتیجه نیز ارائه میشوند. برای مثال: آیا فرضیات کلیدی را به چالش کشیدهایم؟ آیا نمونه اولیه خود را به درستی آزمایش کردهایم؟
هم به موفقیت و هم درس گرفتن از شکست پاداش دهید. پیشبینی اینکه چه چیزی به موفقیت میانجامد دشوار است و اغلب مستلزم شانس و اقبال خوب است. بنابراین موفقیت و شکست اغلب به هم نزدیک هستند. یادگیری از شکست میتواند بسیار مفید باشد و باید تشویق شود.
کسی را که یک موفقیت خلاقانه داشتهاست را با ارائه یک پاداش بزرگ ستایش نکنید. اگر میخواهید مردم را تجلیل کنید، از کسانی که میتوانند کارهای خلاقانه تولید کنند، مکررا تجلیل کنید.
این متن با استفاده از ربات ترجمه مقالات روانشناسی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.
مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
آیا باید دادهها را در حافظه نهان (Cache) قرار دهید؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
رباتها برای تغییر فعالیتهای کشاورزی میآیند – لیدیبرد پیشرفتهترین ربات کشاورزی
مطلبی دیگر از این انتشارات
زوم ترجمه در زمان واقعی را توسط یک شرکت هوش مصنوعی به دست میآورد