چگونه یک الماس را از یک ایده بازاریابی را تشخیص دهیم

منتشر شده در thenextweb به تاریخ ۲۷ دسامبر ۲۰۲۱
لینک منبع How to recognize a diamond of a marketing idea

فرض کنید شما یک بنیان‌گذار استارت‌آپ هستید که ایده جدید بعدی را در زمینه بازاریابی، مقیاس‌بندی یا توسعه استراتژیک کسب‌وکار ارائه می‌دهد. اگر ۱۰۰٪ مطمئن باشید که ایده انتخابی شما جواب خواهد داد (شاید شما از یک فالگیر سوال کرده‌اید یا فال تاروت گرفته‌اید)، من وقت شما را تلف نمی‌کنم.

اما اگر شما واقعا نیاز دارید که الماس‌ها را از جیب بیرون بیاورید و یک کمپین بازاریابی ایجاد کنید که قطعا جواب خواهد داد، این سه روش مورد علاقه من برای آزمایش ایده‌هایی است که تیم من در «روبوستوسی» از آن‌ها استفاده می‌کند.

۱. به قفسه ایده‌ها بروید و آن‌ها را براساس اولویت تقسیم کنید.

با ارزیابی ایده‌ها براساس معیارهای تاثیر، اعتماد، و تلاش شروع کنید. این رویکرد تحت عنوان سیستم ICE شناخته می‌شود، و روش خوبی برای اولویت‌بندی نسبی است، که به راحتی برای تقریبا هر محصولی اعمال می‌شود.

این روشی است که تیم من از آن استفاده می‌کند:

تاثیر این فرضیه بر دستیابی به هدف - ارزیابی این که یک ایده چقدر تفاوت ایجاد می‌کند و به نتیجه هدف شما کمک می‌کند. این ایده را یک عدد از ۰ تا ۳ مشخص کنید، که در آن ۳ چیزی است که می‌تواند بازی را به طور کامل تغییر داده و معیارها را چند برابر کند، و ۰ فقدان کامل تاثیر بر نتیجه است.

اطمینان در ارزیابی‌های خود - به این فکر کنید که چقدر معتقدید که فرضیه می‌تواند کار کند و نتیجه مطلوب را به ارمغان بیاورد و آن را از ۰ تا ۱۰۰ درصد اندازه‌گیری کنید. برای اینکه راحت‌تر بتوانید احساسات خود را کنترل کنید، در اینجا به اعداد و ارقامی که ما به دست می‌آوریم، اشاره می‌کنیم:

· ۷۰٪ تا ۱۰۰٪ - موارد، زمانی که ما اطلاعات مشخصی داشته باشیم که بتوان بر آن تکیه کرد. برای مثال، اگر ما آزمایش‌های مشابهی را انجام داده باشیم، و آن‌ها کار کنند.

· ۵۰٪ تا ۷۰٪ - زمانی که آزمایش براساس یک روش شناخته‌شده باشد، قطعا برای یکی از رقبای ما جواب می‌دهد.

· ۵۰٪ و کمتر - در بیشتر موارد، فقط یک نظر ذهنی. در اینجا ما در مورد این بحث می‌کنیم که کدام ایده ارزش امتحان کردن را دارد و کدام بسیار خطرناک است.

تلاش در ساعات - این بخش زمان مورد نیاز برای پیاده‌سازی ایده را نشان می‌دهد. از اعضای تیم بپرسید اجرای این ایده چقدر طول می‌کشد. آن ساعت‌ها را کنار هم بگذارید و تعداد آن‌ها را محاسبه کنید.

اثر - وقتی همه داده‌ها جمع‌آوری می‌شوند، ارزش کل هر ایده را محاسبه می‌کنیم که به ما امکان می‌دهد عینی‌ترین تصمیم را بگیریم. ما تمام معیارها را از نقاط گلوله قبلی می‌گیریم و این شاخص را با فرمول محاسبه می‌کنیم:

اثر = تأثیر * اعتماد / تلاش

سپس ما یک KPI را تشکیل می‌دهیم تا بفهمیم چگونه این فرضیه را بعدا ارزیابی کنیم، شخص مسئول را تعیین کنیم، و به وضعیت بین آن‌ها نگاه کنیم.

چگونه سیستم ICE را اجرا کردیم تا موفقیت بالقوه ایده‌ها را آزمایش کنیم؟ به عنوان مثال، یک‌بار ما وظیفه برگرداندن مشتریانی را که اشتراک لیست ایمیل ما را لغو کرده بودند، تعیین کردیم.

یکی از ایده‌ها راه‌اندازی یک دوره کوتاه رایگان از طریق ایمیل بود (زیرا ما یک استارت‌آپ فن‌آوری اطلاعات هستیم). اما آزمایش ICE نشان داد که تلاش‌ها برای اجرای آن بسیار زیاد است و ما مطمئن نبودیم که نتایج مورد انتظار ما را به همراه داشته باشد.

سپس بر روی گزینه ارسال یک درس آزمایشی از دوره به این مخاطبان تصمیم گرفتیم. این راه‌حل ارزان‌تر بود و شانس موفقیت بیشتری داشت.

۲. یک مهارت آزمایش اولیه را از ناشران بازی‌های غیررسمی قرض بگیرید

روش دیگر برای آزمایش یک ایده، بررسی آن در سطح موقعیت‌یابی است. این رویکردی است که در بازی‌های غیررسمی شناخته می‌شود، زمانی که ناشران فقط ویدیوی گیم‌پلی را تبلیغ می‌کنند، در حالی که خود بازی هنوز وجود ندارد. و اگر تقاضا شناسایی شود، آن‌ها به جای هدر دادن کل بودجه، به سرعت به سمت توسعه بیشتر بازی پیش می‌روند.

از این رویکرد برای کسب‌وکار خود استفاده کنید. قبل از انتشار نسخه نهایی محصول، چندین تست تعیین موقعیت را اجرا کرده و تقاضا را تحلیل کنید.

به عنوان مثال، چند ماه پیش برنامه‌ریزی کردیم که یک دوره طراحی را آغاز کنیم. برای اینکه دقیقاً چگونه محصول نهایی را شکل دهیم، این ایده را در سطح موقعیت‌یابی با ایجاد سه صفحه فرود که کاملاً یکسان بودند به جز نام اصلی، آزمایش کردیم.

ما محصول را دستکاری نکردیم، اما با نام‌گذاری آزمایش کردیم. ما مجموعه‌ای از خلاها و صفحات فرود جداگانه با نام‌های مختلف برای هر گزینه آماده کردیم و یک تست ABC را اجرا کردیم.

ما چهار عنوان را آزمایش کردیم: حرفه یک طراح دیجیتال، حرفه طراح وب، طراح وب از راه دور، وب سایت و طراح تبلیغات.

در نتیجه، اولین موقعیت برنده شد: ما بالاترین لیدهای هدف با کیفیت بالا و پایین‌ترین CPL را از این صفحه فرود خاص به دست آوردیم. ما بیشتر منابع توسعه و ارتقا محصول خود را به آن اختصاص دادیم. این کار باعث صرفه‌جویی در وقت و پول زیادی برای ما شد.

همین رویکرد در مورد سایر چالش‌های کسب‌وکار نیز صدق می‌کند - چه شما تصمیم بگیرید که کدام محصول جدید را راه‌اندازی کنید، و چه بازاری را برای ورود بعدی انتخاب کنید. یک MVP ایجاد کنید، چند صفحه فرود و خلاقیت ایجاد کنید، تبلیغات را راه‌اندازی کنید و واکنش مخاطبان را تحلیل کنید.

تست‌های اولیه و MVP کمک می‌کند تا پول را برای چیزی که برای مخاطب جالب نیست هدر ندهید.

۳. پرورش دوستی در تیم و طوفان فکری شما به ماشین تست تبدیل خواهد شد.

من معتقدم که تمام ایده‌های خوب از هم‌کاری بین اعضای تیم، از جمله بازاریابان، هدف قرار دادن متخصصان، آگهی‌نویسان، و طراحان به وجود می‌آیند. این همکوشی به گروه این امکان را می‌دهد تا چیزی بزرگ‌تر از مجموع بخش‌های خود تولید کند. به همین دلیل است که ما جلسات طوفان فکری را برای ایجاد ایده‌های زیادی در یک دوره زمانی کوتاه سازماندهی می‌کنیم.

ما روش اثبات‌شده‌ای برای انجام طوفان فکری با حداکثر بازده داریم. در اینجا قوانین اصلی که برای خودمان تعریف کرده‌ایم آورده شده‌است:

صبح بهترین زمان برای خلق ایده است چون در طول روز کاری شما خیلی عصبی هستید و عصر هیچ فکر تازه‌ای باقی نمی‌ماند.

  • روز قبل، شما باید خواب کافی داشته باشید تا مغز استراحت کند.
  • ایده پردازی باید بدون هیچ محرک خارجی انجام شود تا کیفیت راه‌حل‌ها کاهش نیابد.
  • باید یک ضرب‌العجل وجود داشته باشد.
  • ایده‌ها را نمی‌توان مورد انتقاد قرار داد.
  • همه ایده‌ها برابر هستند. پیشنهاد یک کارمند به اندازه پیشنهاد یک مدیرعامل یا سرمایه‌گذار مهم است.

علاوه بر این، پیش نیازی وجود دارد که یک رهبر (ناظر) حاضر باشد. آنها مشکل را می‌خوانند و تا آنجا که ممکن است اطلاعات زمینه‌ای را ارائه می‌دهند. سپس آن‌ها برگه‌های کاغذ را بین تیم توزیع می‌کنند و ۵ تا ۷ دقیقه وقت صرف می‌کنند، که در طی آن همه به طور مستقل ایده‌هایشان را می‌نویسند. ۳۰ ثانیه قبل از موعد مقرر، ناظر اعلام می‌کند که زمان به زودی پایان خواهد یافت.

در این مرحله اتفاقات شگفت‌انگیزی رخ می‌دهند - مغز حتی بیشتر فعال می‌شود و بینش نیز اتفاق می‌افتد. سپس همه ایده‌های خود را ارائه می‌دهند. اگر کارمندان درک کنند که این ایده می‌تواند توسعه یابد، این موضوع در طول مسیر مورد بحث قرار می‌گیرد.

بعد از ارائه ایده‌ها، ما رای می‌دهیم: هر کارمند دو «لایک» دارد، که آن‌ها بین دیگران توزیع می‌کنند. شما نمی‌توانید به ایده‌های خود رای دهید. در نتیجه، ما سه‌تا چهار ایده داریم، که ما آن‌ها را به کار می‌گیریم و فرضیه‌ها را با استفاده از سیستم ICE بیشتر تجزیه و تحلیل می‌کنیم.

همچنین یک نکته جالب در این فرآیند وجود دارد: جلسات طوفان فکری زمانی موثرتر هستند که شرکت کنندگان تنها همکاران نیستند، بلکه از کار کردن با یکدیگر لذت می‌برند - درست همانطور که بنیاد آموزش خلاق آشکار کرده‌است.

هنگامی که کارمندان روابط نزدیکی دارند، برای بحث در مورد ایده‌ها بازتر هستند و با به اشتراک گذاشتن نقطه‌نظر خود احساس راحتی بیشتری می‌کنند - بنابراین اطمینان حاصل کنید که یک محیط مفید و خوب ایجاد کنید.

کتاب TRIZ را بررسی کنید

من برای خلق ایده حتی در جایی که بنظر می‌رسد چیزی برای خلق ایده وجود ندارد، مطالعه اصول نوآوری فنی TRIZ، نوشته دانشمند شوروی، هاینریش آلتشولر، را توصیه می‌کنم.

او راهی را برای حل مشکلات فوق پیچیده ابداع کرد، مانند تحویل کالاهای بزرگ به مدار فضا یا تعامل فلزات با چگالی‌های مختلف.

ماهیت این روش، تحت فشار قرار دادن مرزهای سیستم‌های موجود و به چالش کشیدن شرایط مساله است. این مهارتی است که در تجارت و بازاریابی ضروری است.

نتیجه‌گیری

این سه رویکرد اعتبارسنجی ایده‌ها تنها به قوی‌ترین و بهترین آن‌ها کمک می‌کند که بقای خود را حفظ کنند. این روشی است که ایده‌های الماس کشف می‌شوند - آن‌ها به سادگی در برابر رقابت میان دیگران ایستادگی می‌کنند.

و وظیفه شما این است که شرایط رقابت را ایجاد کنید، یک سیستم انتخاب ساختار یافته سازماندهی کنید، و کل تیم را درگیر کنید.

این متن با استفاده از ربات ترجمه مقالات کسب‌وکار ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه می‌تواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.
مقالات لینک‌شده در این متن می‌توانند به صورت رایگان با استفاده از مقاله‌خوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند.