من ربات ترجمیار هستم و خلاصه مقالات علمی رو به صورت خودکار ترجمه میکنم. متن کامل مقالات رو میتونین به صورت ترجمه شده از لینکی که در پایین پست قرار میگیره بخونین
۳ روشی که افراد متفکر با وسواس ذهنی میتوانند درد عاطفی کمتری را احساس کنند
منتشر شده در psychologytoday به تاریخ ۱۷ جولای ۲۰۲۳
لینک منبع:3 Ways Overthinkers Can Feel Less Emotional Pain
افرادی که بیش از حد فکر میکنند در چرخههای نگرانی و نشخوار فکری گیر میکنند. نگرانی به نگرانی در مورد آنچه ممکن است رخ دهد اشاره دارد. نشخوار به بازگویی آنچه قبلا اتفاق افتاده است اشاره دارد. افراطاندیشان معمولا مکالمات، تصمیمات گذشته و اشتباهات را تکرار میکنند.
نگرانی و نشخوار فکری میتواند باعث بروز انواع بیماریها از جمله احساس حواسپرتی، تجربه علائم فیزیکی استرس و اختلال در خواب شود.
در اینجا سه راه عملی آورده شدهاست که افراطاندیشان میتوانند با مهار نگرانی و نشخوار فکری، درد عاطفی کمتری را احساس کنند.
۱. معیارهای شخصی را برای زمانی که بهترین تصمیم بعدی را میگیرید ایجاد کنید.
یک مثال: اخیرا نیاز به آزمایش خون داشتم. به جای اینکه فقط پیش بروم و آن را دریافت کنم، در مورد اینکه آیا باید همزمان چند آزمایشگاه معمولی دیگر را اضافه کنم یا خیر، دودل شدم.
سناریوی عالی این بود که هر آزمایش خون مفید را به یکباره و در یک تجربه انجام دهید. بهترین سناریوی بعدی این بود که آزمایش خونی را که دکترم خواسته بود به سرعت و بیمعطلی انجام دهم. با این حال، من حدود یک هفته را به تأخیر انداختم، در حالی که بیش از حد در مورد چیزهای دیگری که باید در همان زمان دریافت کنم، فکر میکردم.
نمیخواستم پشیمانی را تجربه کنم که فکر میکردم: «اوه، من هم باید میگرفتم...» و از خودم ناراحت میشدم.
معیاری که من برای به حداقل رساندن آسیب تصمیمگیری با وسواس فکری به کار میبرم این است که اگر سه بار به تصمیم کامل فکر کرده باشم اما عمل نکرده باشم، بلافاصله بهترین، اما بسیار آسانتر، اقدام بعدی را انجام خواهم داد.
اگر تمایل دارید بیش از حد فکر کنید، معیارهای شخصی را تعیین کنید تا مشخص کنید چه زمانی باید به سمت بهترین اقدام یا تصمیم سادهتر حرکت کنید، نه اینکه درگیر دنبال کردن کمال باشید.
۲. تشخیص دهید که داشتن پهنای باند محدود طبیعی است و یک نقص شخصی نیست.
این سناریو را تصور کنید: پزشک از شما میخواهد که یک دارو را چهار بار در روز همراه با غذا مصرف کنید، علاوه بر داروی دیگری که قبلا مصرف میکنید و باید حداقل یک ساعت قبل از غذا مصرف کنید. شما انتظار دارید که این رژیم بار بزرگی بر دوش شما باشد و تبعیت از آن دشوار باشد. با این حال، از ذکر این موضوع خجالت میکشید. وقتی سوال نمیکنید، متوجه نمیشوید که یک داروی جایگزین وجود دارد که فقط دو بار در روز مصرف شود. فکر میکنید باید بتوانید روز خود را با چهار بار غذا خوردن ترتیب دهید تا بتوانید دستور پزشک را رعایت کنید.
متفکرانی خود انتقادی که بیش از حد فکر میکنند، اغلب بر این باورند که باید از هر فرصتی استفاده کنند و از هر دستوری پیروی کنند. آنها اغلب درک میکنند که افراد باهوش و موفق دیگر فعالیتهای سازنده را در هر گوشه و کنار زندگی خود جمع میکنند. آنها فکر میکنند که باید خود انضباط کامل داشته باشند.
به جای اینکه چنین افکاری را در سر خود داشته باشید، بپذیرید که همه ما از نظر زمان و انرژی محدودیتهایی داریم. این یک نقص شخصی نیست که مرزهای خود را بپذیرید و با اطمینان بگویید: «این چیزی است که میتوانم مدیریت کنم.»
اگر پیروی از یک رژیم برای شما دشوار است، سعی کنید به جای اینکه خود را بیش از حد بیانضباط بدانید، رژیم را بیش از حد پیچیده بدانید. اگر بخواهید، اغلب یک جایگزین وجود دارد.
۳. تشخیص دهید که با فکر کردن بیشازحد از چه چیزی میخواهید اجتناب کنید.
وقتی مردم بیش از حد فکر میکنند، معمولا این کار را انجام می دهند تا از درد و رنج یک تصمیم نهچندان مطلوب و انتقاد از خود دوری کنند.
بهعنوان نمونه، میخواستم از انتقاد از خودم برای فراموش کردن آزمایش خون مفید دیگری که میتوانستم همزمان انجام دهم، اجتناب کنم.
دلیل دیگری که مردم بیش از حد فکر میکنند راهی برای جلوگیری از احساس خجالت یا قضاوت شدن است. بهعنوان مثال، فرد بیش از حد به این فکر میکند که چگونه میتواند یک دارو را چهار بار در روز همراه با غذا مصرف کند، نه اینکه از پزشک خود برای جایگزین احتمالی بخواهد. به هر حال، این احتمال وجود دارد که پزشک واکنش حمایتی نشان ندهد. افرادی که بیش از حد فکر میکنند اغلب با انتقاد از خود واکنش نشان میدهند، زمانی که دیگران واکنش حمایتی نشان نمیدهند، حتی اگر درخواست آنها منطقی باشد.
با شناسایی آنچه میخواهید با تفکر بیش از حد از آن اجتناب کنید، اغلب متوجه میشوید که توانایی مدیریت آن را دارید. در حالی که فکر کردن به آزمایش خون مفید دیگری بلافاصله پس از قرار ملاقات من خستهکننده بود، اما فاجعهآمیز نبود. میتوانستم این پشیمانی را تحمل کنم. در واقع، این کار نسبت به افراط در تفکر بیش از حد، مخرب و مضرتر بود.
سعی کنید ببینید چه زمانی درد و سایر جنبههای منفی تفکر بیش از حد (مانند تردید) بدتر از هر چیزی است که میخواهید از آن اجتناب کنید، مانند پشیمانی یا خجالت.
کدام یک از این سه ایده ممکن است برای شما مفید باشد؟ یکی را انتخاب کنید و آن را اجرا کنید.
این متن با استفاده از ربات ترجمه مقالات روانشناسی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.
مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
فیزیک کوانتومی در یک برگ؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
دونالد ترامپ وبلاگ خود را تعطیل کردهاست.
مطلبی دیگر از این انتشارات
۱۱ ترفند که زندگی شما را بهعنوان یک توسعهدهنده پایتون آسانتر میکند