۸ نشانه که شما بیشتر یک متفکر «عقلانی» هستید تا «احساسی»

منتشر شده در HackSpirit به تاریخ ۱ جولای ۲۰۲۳
لینک منبع 8 signs you are more of a ‘rational’ thinker than an ’emotional’ one

دانستن اینکه کجا ایستاده‌اید می‌تواند به شما در رشد خودآگاهی کمک زیادی کند. در اینجا مهم‌ترین شاخص‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد شما بیشتر بر اساس دلیل تصمیم می‌گیرید تا احساسات.

۱) همیشه اول حقایق را در نظر می‌گیرید

متفکران منطقی همیشه ابتدا حقایق را در نظر می‌گیرند. مهم نیست که چیزی چقدر ناراحت کننده یا الهام بخش باشد، شما با فکر کردن به احساسات مرتبط با آن شروع نمی‌کنید.

برای مثال، اگر در حال مطالعه جنگ جهانی دوم هستید، می‌دانید که این دوران وحشتناکی در تاریخ است که میلیون‌ها انسان بی‌گناه بی‌هیچ جان خود را از دست دادند. اما در حالی که بسیاری از منابعی که به آن‌ها برخورد می‌کنید بر این آسیب تاکید دارند، ترجیح می‌دهید با پرداختن به حقایق شروع کنید.

شما حقایق و ارقام، تحلیل‌های سخت‌گیرانه، تغییرات قانونی ایجاد شده توسط معاهدات (به جای واکنش‌های مردمی به معاهدات)، تجزیه جمعیت، آمار اشتغال و غیره را می‌خواهید. شما می‌خواهید به جای شروع از ایده‌ها یا رویدادهای تاریخی گسترده، با این جنگ وحشتناک از پایه مقابله کنید. این نشانه یک خردگرا است.

۲) بحث‌های عاطفی را بیهوده می‌دانید

در مثال بالا ممکن است با بحث‌هایی در مورد موضوعات ایدئولوژیک یا بحث‌هایی درباره نژادپرستی، افراط‌گرایی و سایر ایسم‌ها مواجه شوید. می‌دانید که این‌ها نیروهای قابل اندازه‌گیری و قابل اثبات در تاریخ هستند، اما همچنین از پتانسیل از دست دادن سایر نیروهای بزرگ مانند عوامل اقتصادی، اجتماعی و جغرافیایی آگاه هستید.

شما آگاه هستید که بسیاری از گروه‌های مختلف احساسات شدیداً عاطفی در مورد آنچه اتفاق افتاده است دارند و بسیاری از زخم‌های جنگ هنوز به طور کامل التیام نیافته‌اند. بسیاری از مطالبی که با آن‌ها برخورد می‌کنید در مورد تأثیرات روانی و آسیب‌زا جنگ بر غیرنظامیان، سربازان و ملت‌ها صحبت می‌کنند.

کتاب‌ها و مستندها نیز از تحولات اقتصادی و اجتماعی ناشی از این درگیری جهانی و چگونگی آغاز آن عمدتاً توسط عوامل متعدد و عوامل بدخواه با ایدئولوژی‌ها و نقشه‌های آشفته سخن می‌گویند. اما شما از نگاه کردن به واقعیت‌ها و ارقام شروع می‌کنید. شما مطالب منبع را می‌خوانید. شما جنبه‌های گزارش نشده را در نظر می‌گیرید. شما با نگاه کردن به اعداد و حقایق قابل مشاهده شروع می‌کنید تا جنبه‌های احساسی یا ایدئولوژیک.

۳) ایده‌های مبتنی بر احساسات قوی را رد می‌کنید

مطمئناً ممکن است موضوع یا موضوعی وجود داشته باشد که مردم به شدت احساس کنند و منطق و حقایق نیز در کنار آن‌ها باشد. اما به عنوان یک متفکر منطقی، از نمایش احساسات قوی که برای متقاعد کردن شما استفاده می‌شود، ناامید می‌شوید.

برای مثال، اگر یک عابر بانک به‌طور باورنکردنی خوشحال شود و در حالی که می‌خواهد شما را وادار به ثبت‌نام برای یک کارت اعتباری جدید کند، با عصبانیت حرکات می‌دهد، احتمالاً مقاومت می‌کنید و آن را نمی‌خواهید. شما می‌خواهید جزئیات نرخ درصد سالانه (APR) و گزارش دقیق برنامه پاداش را بدانید.

شما نمی‌خواهید یک گوینده دمدمی مزاج سعی کند طوری رفتار کند که اگر برای کارت ثبت نام کنید، او را بسیار خوشحال خواهید کرد. اشتیاق و جذابیت شما را جذب نمی‌کند: واقعیت‌ها این کار را می‌کنند.

۴) سعی می‌کنید ریشه‌های منطقی مشکلات و چالش‌های جهانی را بیابید

به‌عنوان یک متفکر منطقی، شما می‌خواهید ریشه‌های قابل اندازه‌گیری و قابل درک مشکلات و چالش‌های جهانی را بیابید. شما کاملاً اعتراف می‌کنید که طمع، نفرت، شهوت قدرت و مادی‌گرایی بسیاری از مشکلاتی را که جهان در عصر کنونی و گذشته با آن مواجه است، هدایت می‌کند. اما شما می‌خواهید راه‌هایی برای تأثیرگذاری بر این موضوع به روشی قابل اندازه‌گیری و قطعی پیدا کنید.

در حالی که یک متفکر عاطفی‌تر ممکن است یک تور سخنرانی ایجاد کند که در آن قانون‌گذاران و شهروندان را ترغیب کند تا از مشارکت بین فرهنگی و سرمایه‌گذاری بیشتر در کشورهای فقیر حمایت کنند، یک متفکر منطقی احتمالاً قوانین بین‌المللی را مطالعه می‌کند یا سعی می‌کند تا بررسی کند که چگونه تناوب و توزیع محصول ناقص است. در جنوب صحرای آفریقا باعث فقر می‌شود.

به‌عنوان یک متفکر منطقی، میل به ارتباط با افراد در سطح عاطفی را درک می‌کنید. با این حال، بیشتر برای شما بهتر است که سعی کنید به روش‌های عملی و قابل اندازه‌گیری صحبت کنید و تغییرات را اعمال کنید.

۵) بیشتر به مجموعه داده‌ها و الگوها فکر می‌کنید تا تجربیات ذهنی

نشانه کلیدی بعدی اینکه شما بیشتر یک متفکر منطقی هستید این است که بیشتر بر اصول ناب تمرکز می‌کنید تا تجربیات ذهنی فردی. معنای کم و بیش آن این است که شما ترجیح می‌دهید به حقایق تصویر بزرگ نگاه کنید.

به‌عنوان‌مثال، در حالی که ممکن است شما به ازدواج علاقه نداشته باشید و ممکن است تمایلی به بچه دار شدن نداشته باشید، و دوست شما ممکن است برعکس این احساس را داشته باشد، هیچ یک از اینها به اندازه آنچه که داده‌ها در مورد ازدواج می‌گویند برای شما مهم نیستند.

  • آیا ازدواج با میزان مرگ و میر ارتباط دارد؟
  • آیا زوج‌های متاهل فرزندانی دارند که کم‌تر یا بیشتر در معرض جنایت باشند؟
  • آیا ارتباط محسوسی بین نرخ ازدواج یک ملت یا ایالت و آمار مصرف مواد مخدر یا مصرف بیش از حد مواد مخدر وجود دارد؟

اگر به چیزهایی پی بردید که برخلاف احساسات خودتان یا دیگران است، خوب است. آنچه برای شما مهم است و فکر کردن به آن بسیار جالب‌تر است، این است که چرا برخی موضوعات به نظر می‌رسد به طرق خاصی با هم مرتبط هستند یا نه؛ صرف نظر از اینکه آن‌ها ترجیحات شما یا هر شخص دیگری را تایید می‌کنند یا بر خلاف آن هستند.

۶) مسیرهای مذهبی و معنوی عاطفی را شرم‌آور می‌دانید

به‌عنوان یک متفکر منطقی‌تر، شما هنوز هم احساسات و همدلی زیادی دارید. دیدن گریه کسی باعث نگرانی شما می‌شود، و اگر شبانه در یک کوچه تاریک قدم می‌زنید و می‌بینید که چهره‌ای سایه در پشت سر شماست، همچنان احساس ترس می‌کنید و نسبت به آن واکنش نشان می‌دهید.

اما به نظر شما نمایش‌های خارجی داوطلبانه احساسات در بیشتر موارد شرم‌آور و آزاردهنده است. این امر به ویژه در مورد دین و معنویت صادق است. گوروهای احساسی که روی صحنه گریه می‌کنند و مردم را «پاک‌سازی» می‌کنند، و مبلغان تلویزیونی که با شادی فریاد می‌زنند یا با «خنده مقدس» روی زمین فرو می‌روند، اصلاً برای شما جذابیتی ندارند. در واقع بیشتر احتمال دارد که شما را بخنداند تا اینکه واقعاً به هر طریقی علاقه‌مند شوید یا متقاعد شوید.

در مقابل، اگر سیستمی روحانی یا دینی به شما معرفی شود که از استدلال یا توسل به منطق شما شروع می‌شود، به‌احتمال‌زیاد به آن گوش فرا می‌دهید یا حتی به‌طور بالقوه متقاعد می‌شوید.

۷) وقتی شریک عشقی احساسی می‌شود، ناامید کننده و غیرجذاب می‌شوید

به‌عنوان یک متفکر منطقی، اگر شرکای عاشقانه و عزیزانتان برای فکر کردن به چیزها بر احساسات تکیه کنند، برایتان مشکل است. به‌عنوان مثال، هنگام تصمیم گیری، این می‌تواند منجر به تعارضات مهم شود.

اگر دوست پسر شما در مورد اینکه زندگی در سیوکس سیتی، داکوتای شمالی چقدر افسرده کننده است صحبت می‌کند و شما بیشتر به فرصت شغلی عالی که او در آنجا پیدا کرده است فکر می‌کنید، تمرکز او روی احساسات ناراحت کننده است. چرا او نمی‌تواند ببیند که احساساتش در مورد مکان خاص به اندازه فرصت شغلی شگفت‌انگیزی که در آنجا به او پیشنهاد شده مهم نیست؟

این شیوه متفاوت برخورد با تصمیم‌گیری و مسائل قطعا می‌تواند منجر به تنش‌هایی در روابط شود. تکیه بیشتر بر احساسات یا عقل لزوماً به معنای «اشتباه» یا «درست بودن» نیست، بلکه اغلب می‌تواند دو روش متفاوت برای درست بودن باشد. با این حال، عقلانیت شما باعث می‌شود که در عمیق‌تر شدن اختلافات دچار تردید شوید و تمایل دارید از دعواها یا اختلافات قبل از خارج شدن از کنترل خارج شوید.

به‌هر‌حال، برای شما منطقی نیست که با کسی که عمدتاً از منظر احساسی و مبتنی بر احساس صحبت می‌کند، بحث کنید.

۸) منظم و مرتب هستید

یکی دیگر از سرنخ‌های کلیدی که شما بیشتر یک متفکر منطقی هستید این است که در بیشتر زمینه‌های زندگی خود منظم و مرتب هستید. مثال کامل این مورد از دسکتاپ رایانه یا لپ‌تاپ شما می‌آید، منطقه‌ای که نمادهای اصلی خود را در آن سازماندهی می‌کنید. چگونه به نظر میرسد؟

به‌عنوان یک فرد منطقی‌تر، دسکتاپ شما احتمالاً بسیار سازماندهی‌شده است. شما می‌دانید که همه چیز کجاست و به درستی آن را برچسب‌گذاری کرده‌اید. عکس پس‌زمینه شما تمیز و از نظر زیبایی‌شناسی دلپذیر است، شاید یک قلعه باشکوه یا یک کشتی تفریحی.

اگر بیشتر یک متفکر احساسی هستید، دسکتاپ شما احتمالاً تمام انواع لحظه آخری را در آن جا می‌اندازد و همه چیز با هم مخلوط می‌شود. پس‌زمینه ممکن است تصویری دراماتیک از مایک تایسون باشد که کسی را با مشت بیرون می‌زند یا تصویری لمس‌کننده از بچه بلوگا در حال شنا در اقیانوس.

سخن پایانی

عقلانیت و عقل می‌تواند راه درازی داشته باشد و در تصمیم‌گیری‌ها و موقعیت‌های سخت به شما کمک کند. اما مهم است که جایی را که احساس می‌تواند بازی کند را فراموش نکنید. اگر بیشتر یک متفکر منطقی هستید که مزایا و نقاط قوت زیادی دارد. صرفاً باید در نظر داشت که کسانی که احساسی‌تر فکر می‌کنند، در ایده‌ها و نظرات خود نیز ارزشمند و با بصیرت هستند!

این متن با استفاده از ربات ترجمه مقالات علمی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است. در نتیجه می‌تواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.
مقالات لینک‌شده در این متن می‌توانند به صورت رایگان با استفاده از مقاله‌خوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند.